زبان بدن مهدی صفایی

زبان بدن مهدی صفایی

زبان بدن صفایی

 

امروز 31 شهریور 1402 گپ و گفتگویی داشتم با استاد مهدی صفایی فعال اقتصادی کارافرین و یک مدرس حرفه ای جلسه ای داشتم

که از زبان بدن و برخورد ایشان بسیار لذت بردم شاید این لذت مضاعف به خاطر این بود که من منتقد برخی از افکار ایشان بوده و خواهم

بود اما این هیچ چیزی از ارزشهای او کم نمی کند و اتفاقا ارزش های او را نزد من دو چندان نمود.

و مرا بر ان داشت چند خط پیرامون این مرد خستگی ناپذیر بنویسم و مخصوصا این نکته که دستهای زمخت و قدرتمند او مرا به این فکر

سوق داد که مربی ورزشی و یک حرفه ای ذات دستانش باید اینگونه باشد .

صرف نظر از لباس های خوب و دستمالی که در جیب کتش برق می زد و ست خوبی که به تن داشت مهدی حسابی نسبت به اخرین

باری که او را دیده بودم لاغر تر و بسیار تو دلبروتر و جذابتر شده بود.

به نظر می رسد ثانیه های طلایی در زبان بدن همیشه حرف اول را می زند یعنی 3 تا 5 و نهایتا هفت ثانیه اول که مهدی استاد تاثیر

گذاری در این ثانیه های طلایی است.

در پراکسیمیز هم او حرف برای گفتن دارد فضای زیادی اشغال می کند و این سبب ابهت دوچندان او نزد مخاطب خاص و عام می شود و

این با ارتباط چشمی و لبخند همیشگی بر لب هایش مرا که آمده بودم بگویم مهدی چرا اینو گفتی و نگفتی کلا نابود کرد انگار که با یک

جمله خوب یاد گرفته به متقد خودش احترام و احترام و فقط احترام و لبخند با مهربانی هدیه کند هرچند شاید ته ته دلش واقعی نباشد

اما من و همه را مجذوب خود کرد .

زاویه من با مهدی سر برخی ارائه هایش بود اما انگار با بحث کردن هم میانه ندارد و به سهولت گفت آقا من تجربیاتم را می گویم همین

قدمهایش را محکم بر می دارد و ارتباط چشمی خوبی بر قرار می کند هر چند گذشت زمانه خط و خطوط زیادی در صورتش ایجاد کرده و

یک مرد جاافتاده و یک استاد تمام عیار و خاص با سر تراشیده و لباس ست او را بسیار آراسته تر می کند

در توازن چپ و راست و بالا و پایین صورت او اثار عدم قطعیت به چشمم نیامد اما برخی اوقات رد پای لبخند های نه چندان جذاب تفاوتها را بیشتر به رخ می کشد

 

 

این مطالب رو هم پیشنهاد می‌کنیم ببینید

درباره نویسنده: مازیار میر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *