اصول علمی و عملی پیروزی در رقابتهای انتخاباتی
تاکنون هیچ دستاورد بزرگی بدون اشتیاق سوزان به دست نیامده است.
“رالف والدو امرسون”
قبل از آن که در مورد انتخابات و اتفاقات اخیر تحلیلی داشته باشیم بهتر است کلا کمی انتخابات را بیشتر درک کنیم فکر می کنم اساسا واژهٔ انتخابات جمع واژهٔ عربی انتخاب از ریشهٔ
«نخب» به معنی برگزیدن و یا بهگزینی است. برخی از سره نویسان فارسی واژه های گزیدمان یا گزینمان را به جای انتخابات بکار میبرند.
سکهای رومی با نقشی از انتخابات انتخابات از زمان یونان باستان، روم باستان و در طول قرون وسطی برای انتخاب رهبرانی چون امپراتور روم مقدس و پاپ برگزار می شده است.
به نظر می رسد که انتخابات یک فرایند تصمیمگیری رسمی است که طی آن مردم یا بخشی از مردم برای ادارهٔ امور عمومی خود شخص یا اشخاصی را برای مقامی رسمی به مدت
معلوم با ریختن رأی به صندوقهای انتخاباتی برمیگزینند.از سدهٔ ۱۷ میلادی به این سو، برگزاری انتخابات سازوکار معمول برای تحقق دموکراسی نیابتی بودهاست. از انتخابات ممکن
است برای اختصاص کرسیهای موجود در قوهٔ مقننه استفاده شود. همچنین برخی کشورها سمتهای موجود در قوای اجرایی و قضایی و دولتهای محلی را نیز با انتخابات به
نامزدهای برگزیده
اختصاص میدهند. از فرایند انتخابات در بسیاری از سازمانهای خصوصی و تجاری، از باشگاهها گرفته تا انجمنهای داوطلبانه و ابرشرکتها استفاده میشود.
کاربرد انتخابات به عنوان ابزاری برای گزینش نمایندگان در دموکراسیهای نیابتی امروزی با شیوهای که در کهنالگوهای دموکراتیک مثل آتن باستان رواج داشت متفاوت است. در عهد
باستان انتخاباتها بیشتر نهادهایی الیگارشی گروهسالارانه بودند و بسیاری از سمَتهای سیاسی توسط قرعه اختصاص مییافتند.
گاهی همهپرسی را با انتخابات اشتباه میگیرند در حالی که انتخابات به منظور گزینش یک یا چند نفر است. هر چند همهپرسی در لغت معنای انتخابات را هم دربردارد اما در عالم
سیاست تنها به جریانی گفته میشود که طی آن حکومتها پرسشها یا اصلاحیههای قانونی را در اختیار مردم قرار میدهند، تا مردم یک یا چند مورد را انتخاب کنند.
هر چه که به زمان برگزاری یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری نزدیک تر می شویم به طور طبیعی اخبار انتخاباتی هم بیشتر و هم داغ تر می شود و البته گاه در میان این اخبار
چیزهایی شنیده می شود که خارج از عرف سیاسی است و بیشتر در سبک و سیاق اخبار العجایب هستند.
انتخابات و مدیریت تهاجم روانی
مشاور انتخابات
بازی در دنیای سیاست، مشارکت در رقابت انتخاباتی و به دست گرفتن قدرت همان اندازه که رضایت انسان را تأمین میکند، میتواند حس رقابت، حسادت، انتقام، کینهتوزی و
دشمنی دیگران را نیز برانگیخته و موجب پدید آمدن تحریکات ناجوانمردانه، فعالیتهای مخرب، سو استفاده از فرصتها و تخریب شخصیت افراد موفق شده و موجی از تهمتها،
فحاشیها، غیبتها، شایعات عجیب را پدید آورد. همچنین فعالیت سیاسی موجب انتقادات و سیل خبرهای رسانهای به سوی کسانی میشود که دارای شهرت و محبوبیت بوده و
بازیگران مهم سیاسی، اقتصادی، مدیریتی و… به شمار میآیند. به طور طبیعی این توجه در زمان رقابت انتخاباتی به اوج خودش میرسد. سیاستمدار باید بداند که «کسی به سگ
مرده لگد نمیزند!» و اگر به دنبال عافیت است، باید عطای سیاست را به لقایش ببخشد و اگر میخواهد در میدان بماند، اول از همه باید بداند که این مسایل لازمهی بازی در میدان
سیاست است و در مرحلهی دوم، خودش را برای مدیریت آن آماده کند. بهترین روش مقابله با این مسایل، توجه به نکات زیر است:
۱- بیخیال بودن: بهترین روش در مقابل دشمنان، رقیبان و حسودان بیخیالی در مقابل گفتههای آنان است. بیتوجهی و بیخیالی ممکن است در اوایل سخت به نظر برسد، اما به
مرور زمان آسان، ساده و راحت شده و انسان به آن عادت خواهد کرد.
۲- تحریک نکردن: برخی از افراد به گونهای رفتار میکنند که موجب تحریک و جریتر شدن دشمنانشان میشوند. تحریک دشمنان خطرناک است.
۳- زیر نظر داشتن اوضاع: شرایط و اوضاع را باید کاملاً زیر نظر داشت، ولی از نشان دادن واکنش بهشدت دوری کرد
۴- پاسخ ندادن: پاسخ دادن به اتهامات، موجب جلب توجه مردم به آنها میشود. بهتر است به اتهامات به هیچعنوان پاسخ نداد.
۵- اصلاح خود: انتقادات و پیشنهادات دلسوزانه و وارد را باید پذیرفته و مورد توجه قرار داد و از طرفی با استفاده از روشهای مختلف و گوناگون، مشاوران، دوستان و… مرتب کار را
اصلاح کرده و سطح آن را ارتقا داده و با استفاده از نظرخواهیهای عمومی یا خصوصی، آمارها، مقایسهها و… هم به بهبود امور خود پرداخت و هم به کیفیت کارها.
۶- توجه به نظریات عمومی: در مورد کارهای انسانهای بزرگ، همیشه نظریاتی توسط مردم ابراز میشوند یا سوالهایی در ذهن آنان وجود دارند که برخی از آنها میتوانند تحولی در
کار و زندگی انسان ایجاد نمایند. باید همیشه به نظریات، پیشنهادات، انتقادات و سوالات عمومی توجه داشت و آنها را بررسی کرد و در صورت لزوم به آنها پاسخ داد.
۷- قرار گرفتن در معرض افکار عمومی: اگر انسان بتواند خود و کارش را در معرض افکار عمومی قرار دهد و تحمل گفتهها و نکتههای آنان را داشته باشد، از این طریق بهرههای بسیاری
خواهد برد. به گفتهی بزرگی، «مردم گنجها و معادن طلا و نقره» هستند و اگر به دنبال «جواهر»، «در» و «الماس» هستید، آنها را در میان عموم مردم خواهید یافت و نه در میان
افراد خاص.
۸- بررسی و جداسازی واکنشها: هر سیاستمدار، خصوصا در زمان رقابتهای انتخاباتی باید این توان را داشته باشد که با استفاده از تیمهای مجرب و متخصص، تمام واکنشها را
رصد کرده و با توجه با نوع آنها و عواقب کار، نسبت به تمام آنها برنامهریزی کند.
۹- فرصت ساختن از تهاجمات: باید توجه داشت که برخی از تهاجمات نه فقط ضرری متوجه انسان نمیکنند، که در واقع نوعی فرصتاند که یک سیاستمدار در صورت بهرهوری از تیم
مجرب، میتواند آن را تشخیص داده و از آن بهدرستی استفاده کند.
۱۰- فرصت ندادن به رقیب: بسیاری از رفتارها که در مواقع انتخابات علنی میشوند، تهاجم یا تخریب سیاسی نیستند، بلکه طعمههاییاند برای به دام انداختن رقیب که در دورهی اخیر
«عذرخواهی» جنرال دوستم بعد از ثبت نام یک نمونهی آشکار از این دست به شمار میرود. برای مقابله با این نوع روشها، «سکوت» و مواضع کلی بهترین راهحل است.
۱۱- و ادامهی بازی براساس قواعد سیاسی: یک سیاستمدار اگر بتواند تهاجم روانی حریف را به فرصت تبدیل کرده و از آن به نفع خود بهره ببرد، میتواند با استفاده از قواعد زیر به
دنبال کسب موقعیت جدیدی بوده و در نهایت حریفان را در تلهی کیش و مات خود گرفتار کند:
۱- ماهرانه مذاکره کنیم!
مذاکرهی ماهرانه و توان استفاده از آن از ضروریات موفقیت در زندگی امروز میباشد. یک مذاکرهی ماهرانه در شرایطی به موفقیت میانجامد که دارای شرایط و توجه به مسایل و
نکات ذیل باشد:
۱- منصف بودن با خود و دیگران.
۲- مطلع بودن از خواستهها، نیازها و علایق دیگران.
۳- توجه به زمینههای مشترک.
۴- وسعت دادن به زمینههای مورد مذاکره.
۵- گشتن به دنبال فرصتها و روزنههای مناسب.
۶- شناختن ارزشهای خود و دیگران.
۲- لطفا منصفانه بجنگیم!
اختلاف، تنش، جنگ و جدل گاهی در میان افراد پدید میآید و دوری از آن ممکن نمیباشد. اما افراد عاقل با استفاده از خردمندی و دوراندیشی خود، به گونهای رفتار نمیکنند که تمام
رشتهها پنبه شده و زمینههای همگرایی کاملا از بین بروند. این افراد به همین دلیل تلاش میکنند که در یک جدل هم به نکات زیر توجه کنند:
۱- توجه به موضوع مطرح و مورد اختلاف.
۲- دوری از تصمیم مبالغهآمیز: «تو همیشه…»، «تو هرگز…» و…
۳- دوری از زشتگویی و درشتگویی و نسبتهای ناروا.
۴- دوری از نمک پاشیدن روی زخم افراد.
۵- فراموش کردن گذشته و توجه به حال.
۶- نپرداختن به مسایل حاشیهای و غیرمرتبط.
۷- حفظ خونسردی و دوری از پرخاش کردن.
۸- حفظ آرامش و سنجیدن جواب. بهتر است قبل از دادن جواب همیشه از ۱۰ تا ۰ شمرده و سپس به سخن طرف مقابل جواب داده شود.
۹- سهم خود را در مسایل مورد اختلاف باید دید و نباید تصور کرد که عامل مهم مشکلات دیگران هستند.
۱۰- شروع و استفاده از «من» و دوری از «تو» و«شما».
۳- خردمندانه حرف بزنیم!
برخی از محاورهها میتوانند مخرب باشند، برخی گمراه کننده، برخی مهمل، برخی ابهامبرانگیز، برخی سوالبرانگیز و برخی هم میتوانند مفید و کارساز باشند و برخی هم جادو کننده.
چند محاورهی «سحرآمیز» شامل موارد زیر میباشد:
۱- نظر شما را تحسین میکنم و…
۲- به عقیدهی شما احترام میگذارم و…
۳- با شما موافقم و…
بعد از گفتن این جملهها میتوانیم موارد تکمیلی را اضافه کنیم و اگر با نظریهی طرف مقابل موافق نبوده و مخالف هستیم، همیشه بگوییم:
میگویند…/ تصور میکنم../ اگر…/ به نظر میرسد…/ و…
و هیچوقت نگویید: شما درست میفرمایید، اما… ولی… و…
اصول علمی و عملی پیروزی در رقابتهای انتخاباتی
۴- شنوندهی خوب باشیم!
برای یک سیاستمدار که میخواهد در جامعه ارتباطات مؤثری داشته باشد، همان اندازه که خوب سخن گفتن مهم است، خوب شنونده بودن نیز اهمیت داشته و حتا از خوب سخن
گفتن مهمتر میباشد، زیرا کسی که شنوندهی خوبی نباشد، گویندهی خوبی هم نخواهد بود. برای شنوندهی خوب بودن، توجه و دقت به نکات زیر بسیار اهمیت دارد:
۱- در زمان مذاکره و گفتوگو واقعاً به سخنان طرف مقابل گوش کنید.
۲- سعی کنید که آنها را بهخوبی بفهمید.
۳- اگر متوجه چیزی نشدید، از طرف سوال کنید.
۴- برخی از کلمات به کار رفته توسط طرف را با تأکید، تکرار کنید.
۵- با هیجانات و احساسات طرف، خود را همآهنگ نمایید.
۶- در زمان شنیدن سخنان دیگران، فقط و فقط شنونده باشید.
۷- از انجام کارهای دیگر و افکار مزاحم دوری کنید.
۸- وسط حرفها و صحبتهای طرف نپریده و سخنان او را قطع نکنید.
۹- موارد لازم را یادداشت کنید.
۱۰- در صورت نیاز، از منشی، مشاور و… استفاده نمایید.
۱۲- برای طرف زمینهای فراهم کنید تا هرچه که دلش میخواهد بگوید.
۱۳- با سوال، تشویق، تحسین، طرف را وادار به صحبت کنید.
۱۴- در قبال صحبتهای دیگران واکنشهای مناسبی چون شگفتی، لبخند، ترس و… نشان بدهید.
۱۵- با دیگران همدردی کنید.
۱۶- نشان دهید که نیازمند و مشتاق شنیدن نظریات دیگران هستید.
۱۷- حس مهم بودن را در طرف برانگیزید.
۱۸- نهایت سعی خود را به کار بگیرید تا با دقت در سخنان دیگران و تجزیه و تحلیل آنها، وارد دنیای ذهنی افراد شوید…..