در جهان پاسخ دو چیز را باید با خون داد، اشتباه و خیانت

آدولف هیتلر یا رایش سوم را به جرأت می توان بزرگترین مرد در کل تاریخ اروپا عنوان نمود. فردی که در جوانی خرج خود را به سختی

با زجر و با کشیدن نقاشی بدست آورده و درجنگ جهانی اول به عنوان سرباز در ارتش آلمان خدمت کرد و پس از شکست آلمان در

جنگ جهانی اول با کوشش و پشتکار و با تکیه بر جسارت و قدرتش تبدیل به رایش سوم در آلمان شد. در تحلیل و بررسی حرفه ای

زبان بدن آدولف هیتلر ما به عوامل گوناگون و مخصوصا داستان هیتلر بیشتر از هر چیزی خواهیم پرداخت.

آدولف هیتلر  (Adolf Hitler) متولد ۲۰ آوریل ۱۸۸۹و درگذشته ۳۰ آوریل ۱۹۴۵ رهبر کاریزماتیک حزب ناسیونال‌سوسیالیست کارگران

آلمان (حزب نازی) بود. او بین سال‌های ۱۹۳۳ تا ۱۹۴۵ صدر اعظم آلمان و از ۱۹۳۴ به بعد، هم‌زمان در مقام پیشوای رایش آلمان بزرگ

نیز حکومت کرد. وی در یک خانوادهٔ آلمانی زبان در اتریش متولد شد.

 وقتی عقل از بین رفت، آخرین تصمیم متعلق به کسی است که اراده ای محکم داشته باشد

و بهترین اسلحه دفاعی انسان در حملات شدید می باشد

هیتلر پس از شکست جنگ جهانی اول همانند هر آلمانی دیگری خشمگین شده و پس از همکاری با حزب با ارده ای و تلاش وصف

ناشدنی خود را به رهبری آلمان رساند و برای چند سال آلمان را در بهترین دوره ی تاریخ خود قرار داد آدولف هیتلر فرزند آلویز هیتلر در

۲۰ آوریل ۱۸۸۹ در براناو ام این در اتریش- مجارستان چشم به جهان گشود. پس از مرگ پدر و مادرش و عدم قبولی در آکادمی هنر

های زیبا آنهم چندبار … به آلمان رفت.

هیتلر مدت ها بیکار بود و فقط از راه نقاشی پول به دست می آورد. و کار او کشیدن نقاشی و فروش آن به توریستها در کنار رودخانه

راین بود.

با آغاز جنگ جهانی اول آدولف هیتلر به ارتش آلمان پیوست. او در نبرد های مختلفی در جبهه غرب، شرکت کرد و به درجه ی

سرجوخگی رسید. او در جنگ به عنوان امربر کار می کرد و از نظر همه امربر ها و افسران سرباز بی باکی بود و هر زمان که برای انجام

مأموریت به یک داوطلب نیاز بود او داوطلب می شد. او دو بار در جنگ مجروح و مدتی نیز کور بود و تا پایان جنگ بخاطر دلاوری

هایش شش نشان جنگی دریافت کرد که نشان صلیب آهنین درجه یک را می توان مهم ترین آن هادانست، نشانی که به کمتر

سرجوخه ای داده می شد.

با شکست آلمان در جنگ جهانی اول (در سال ۱۹۱۸) هیتلر به حزب کارگر پیوست و سپس با سخنرانی های آتشینش و فقط با تکیه به

هنر و تکنیک خاصش در سخنوری و زبان تن توانست تعداد زیادی را جذب حزب کارگری نماید هیتلر به علت سخنرانی های انقلابی و

بسیار تأثیر گذارش به عنوان مسئول تبلیغات حزب منصوب شد و با وارد کردن هم زمانش به حزب، آن را بسیار گسترش داد تا آنجایی

که سرانجام به رهبری حزب هم نائل آمد.

و بلافاصله نام حزب را به « ناسیونال سوسیالیست کارگران آلمان» تغییر داد و پرچم صلیب شکسته را به عنوان پرچم حزب انتخاب

نمود. پس از اینکه وی به رهبری حزب رسید با پشتیبانی ژنرال لودندورف ژنرال نامی آلمان در جنگ جهانی اول اقدام به یک کودتا

موسوم به کودتای آبجو در باواریا نمود اما در کودتا اقبال با او یار نبود و شکست خورده و در سال ۱۹۲۴ به زندان محکوم شد. او در

دادگاه نطق آتشینی ایراد کرد که همه را به تحسین واداشت. هیتلر در زندان جلد اول کتاب معروفش «نبرد من» را نوشت و نه ماه

پس از حبس از زندان آزاد شد. کتاب نبرد من، در آلمان از محبوبیت به سزایی برخوردار بود به طوری که پس از انجیل پرفروش ترین

کتاب آلمان شد. پس از آزادی از زندان هیتلر متوجه شد که باید به شیوه ی قانونی پیش برود. در نتیجه تا حد امکان فعالیت سازمان

های نظامی حزب را کنترل کرد و مجدداً فعالیت حزب را گسترش داد و سرانجامدر سال ۱۹۳۳ به صدارت اعظمی آلمان رسید و با مرگ

رئیس جمهور هیندنبورگ در سال ۱۹۳۴ رسماً پیشوا و صدراعظم آلمان شد.

هیتلر پس از قدرت یابی پیمان ورسای  آن را آرام آرام لغو کرد. ارتش آلمان را از صد هزار نفربه سیصد هزار نفربهبود و گسترش داد و

نیروی هوایی را در ۱۹۳۵ تأسیس کرد و  طولی نکشید که آلمان را به یکی از بزرگترین قطب های نظامی و اقتصادی جهان تبدیل نمود.

در این ایام است که عکسها و فیلمها یک جهش را در آدولف هیتلر نشان می دهد حتی عوض شدن سیبیل هیتلر هرچند بخاطر ماسک

ضد عوامل شیمیایی اما سیر تغییرات را در هیتلر بسیار آسانسوری افزایش داد.

هیتلر آن روزهادیگر هیتلر گذشته نیست او ان روزها در سخنرانیهایش کم کم تاثیرگذار و بسیار به نظر می رسد از یک انسان افتاده  به

یک رهبر کاریزماتیک با رویه های معنوی تغییر حالت به سمت یک مستبد مغرور می دهد مدل نگاه کردن های هیتلر و … کاملاً تغییر

می نماید.

برای تحلیل زبان تن و رفتارهای غیر کلامی آدولف هیتلر برخی از ویژگیهای او را بیان نموده و به سراغ تحلیل زبان تن خواهیم رفت

یکی از ویژگی های منحصر به فرد هیتلر اراده ی خارق العاده ی او است.

اراده ای که او را از خیابان های وین در اوج فقر و تندستی به نبرد های سخت فرانسه در جنگ جهانی اول و سپس به رهبری آلمان رساند. اراده

ای که باعث شد حداقل برای مدتی کوتاه به اتحاد تمام سرزمین های آلمانی، جامه ی عمل بپوشاند. چنین رویدادی در تاریخ آلمان تنها در دورۀ

هیتلر روی داد. هیتلر حیوانات را نیز بسیاردوست داشت و یک سگ به نام « بلوندی» هم داشت. زمانی که هیتلر به دیدن فیلم می

پرداخت هنگام شکار یک حیوان در فیلم چشمانش را با دستانش می گرفت. زمانی که قناری کاخ صدارت اعظمی مرد هیتلر مدت ها

ناراحت بود و برای قناری گریه می کرد. علاقه ی هیتلر به پول بسیار کم بود. او نه در جوانی که فقیر بود و نه در دوران صدارت اعظمی

و رهبری خود به پول علاقه ای نشان نمی داد و حتی حقوق صدارت اعظمی خود را دریافت نمی کرد و تنها در آمدش پول حاصل از

فروش کتاب نبرد من بود و اگر هم در ساختمان های مجلل زندگی می کرد نه بخاطر علاقه اش به پول نبود بلکه بخاطر عظمت و بزرگی

آلمان بود. هیتلر خود را سرباز می دانست و غذای ساده می خورد، آدولف هیتلر نه سیگار می کشید و نه مشروب میاشامید و گوشت

هم نمی خورد زیرا معتقد بود که گوشت انسان ها را مانند حیوانات وحشی می کند. البته شاید بخاطر چند بار مسموم شدن هم بوده

باشد. نفرت هیتلر از سیگار به حدی بود که بار ها به این فکر می کرد که در جیره سربازان به جای سیگار به آن ها شکلات بدهد.

نفرت هیتلر از یهودیان بسیار بسیار زیاد بود. هیتلر که خود از سربازان جبهه ی جنگ جهانی اول بود و چهار سال به سختی نبرد کرده

بود یهودیان را دلیل شکست آلمان می دانست و معتقد بود یهودیان خود را آلمانی نمی دانند. هیتلر زمانی که زخمی شده بود و

سفری به خاک آلمان کرد در نهایت تعجب دید که تقریباً تمام یهودیان منشی و تمام منشیان یهودی هستند و بر عکس در میدان نبرد

کمتر یهودی دیده می شود.

در تحلیل و بررسی حرفه ای زبان بدن آدولف هیتلر به رد پاهای محکمی برخورد می کنم که بیشتر اتفاقات و زبان بدن هیتلر را می

تواند توضیح دهد توصیه اکید می کنم حتما کتاب نبرد من را مطالعه فرمائید.

زبان بدن هیتلر

این وضع او را به قدری خشمگین کرد که تصمیم گرفت به جای استراحت فوراً به جبهه جنگ

بازگردد.

علاوه براراده وصف ناپذیر آدولف هیتلر شجاعت و مخصوصا دلاوری هیتلر بر همگان آشکار است به

طوری که برخیمی گویند در جنگ جهانی اول چهار سرباز و به گفته ی برخی دیگر پانزده سرباز

متفقین را در یک مرتبه اسیر کرد .

امری که بسیار بعید به نظر می رسد!!!

هیتلر به داشتن زن و فرزند علاقه نداشت زیرا معتقد بود اگر زن و فرزند داشته باشد توجهش از

سرزمینش آلمان منحرف می شود و باید ماموریت الهی خود را به پایان برساند.

برخی هیتلر را دیوانه خطاب نموده اند و برخی هم او را پیامبر می دانند انتخاب با شما است.

از ویژگی های بارز دیگر آدولف هیتلر عشق او به آلمان بود و در واقع او در عشق به آلمان فنا شده بود.

همانند بعضی شاهان و دیکتاتور ها سرزمینش را برای خود نمی خواست بلکه بر عکس خود را برای

سرزمینش می خواست.

برای تحلیل و بررسی حرفه ای زبان بدن آدولف هیتلر باید به دقت تمامی لایه های مختلف او را بررسی

نمود تا به تحلیل واقعی و همه جانبه ای دست پیدا نمود.

به همین دلیل زمانی که نیروهای شوروی در نزدیکی کاخ او بودند و فهمید که دیگر نمی توان

پیروز شود با اوابراون ازدواج و سپس خودکشی کرد. هیتلر استاد سخنوری و سخنرانی هیتلر

در سخنرانیهای خود با تکیه بر احساسات فردی و همچنین وطن پرستانه همه گان را به

تسخیر خود در می آورد هر چند ان ال پی علم قدیمی نیست اما تکنیکهای سخنوری هیتلر

بسیار با این تکنیکها همراه است و امروز در دنیای مدرن باراک اوباما نیز با همین تکنیکها

توانست نتیجه آرای ایالات متحده آمریکا را به نفع خود تغییر دهد.

باید بگویم که هیتلر در اکثر سخنرانیهای خود بسیار با انرژی فراوان و قدرت هرچه تمامتر در جایگاه سخنران ظاهر میشد و همیشه

بسیار آراسته و مرتب ظاهر می شود تا انجا که همگان تحت تاثیر او قرار می گرفتند . در تحلیل و بررسی حرفه ای زبان بدن آدولف

هیتلر دریافتم که زبان بدن دقیق و موشکافانه سخنرانیهای او است که تا بیش از ۹۰درصد موفقیتها و تاثیرگذاری های این مرد سختی

ناپذیر را می تواند شرح دهد.

هرچند همیشه خود را سرباز وطن می نامد اما وقتی هم در کسوت غیر نظامی ظاهر می گردد بازهم مشخص است اویک نظامی

کارکشته و شجاع است.

بیشتر سخنرانی ها و مستند های او و فیلمهای هیتلر شجاعت بی حد و حصر و عشق او را به آلمان نشان می دهد و این شجاعت

حتی در لحظات آخر و قبل از خودکشی او و همسرش هم به چشم می خورد.

در تمام سخنرانیهای هیتلر بجز در ثانیه های اول اثری از استرس و ترس دیده نمی شود در تمامی فیلمهای سخنرانی های هیتلر تن

صدای بلند بدون لرزش کاملاً مشهود است او توانست سبکی جدید و بدیع در سخنرانی بصورت  کاملاً تهاجمی برای همه مردم جهان

به نمایش بگذارد او فیلم بازی نکرد و هر آنچه قلبا و حتی اشتباه به آن اعتقاد داشت را با تمام قدرت بیان نمود آن هم با تکنیکهای

خوب زبان تن یا تن گفتار و با  body language

زندگی و حرفه

هافمن در مغازه عکاسی پدرش و به عنوان یک عکاس در مونیخ از سال ۱۹۰۸ کار کرده است. اودر سال ۱۹۲۰به NSDAP پیوست و هیتلر

او را به عنوان عکاس رسمی خود انتخاب کرد. عکس های هافمن در ۲ اوت سال ۱۹۱۴ در مونیخ گرفته شده که مدعی است هیتلر در

میان جمعیت جوان تشویق شده که وقوع جنگ جهانی اول نشان می دهد و در تبلیغات نازی ها استفاده شد. هیتلر و هافمن

دوستانی خیلی نزدیک شدند در واقع زمانی که هیتلر رهبر آلمان شد هافمن تنها مرد مجاز به گرفتن عکس های رسمی از او بود. عکس

های هافمن به عنوان تمبر پستی، کارت پستال، پوستر و کتاب مصور منتشر شد. به دنبال پیشنهاد هافمنن، هم او و هم هیتلر حق

امتیاز استفاده از همه ی تصاویر هیتلر را (حتی بر روی تمبر پستی)، که ساخته شده است را گرفته و او را یک عکاس ثروتمند کنند. او

در سال ۱۹۳۳ به انتخاب مجلس ‘استاد’ منصوب شد و هیتلر نیز در سال ۱۹۳۸ او را یک ‘استاد’ خطاب کرد.

خانواده

هافمن ترزا با Lelly” Baumann که به هیتلر بسیار علاقه داشت در سال ۱۹۱۱ ازدواج کرد. دختر هافمن، هنریته(هنی) در تاریخ ۳ فوریه

۱۹۱۳ متولد شد و به دنبال آن پسرش هاینریش(“Heini”) در ۲۴ اکتبر ۱۹۱۶ متولد شد. ترزا هافمن با مرگ غیر منتظره و ناگهانی در سال

۱۹۲۸ در گذشت. Henriette با فرمانده جوانان هیتلری(Baldur von Schirach ) ازدواج کرد که در سال ۱۹۳۲ در مقدمه بسیاری از

کتاب های هافمن ارائه شده است. هافمن و همسر دومش دستیار استودیو مونیخ خودش را (اوا برون) به هیتلر معرفی می کنه. اوا

برون معشوقه هیتلر میشه و بعدش در ۲۹ آپریل۱۹۴۵ باهم ازدواج می کنند و روز بعد اوا برون در خودکشی هیتلر شریک می شود.

انتشارات

در دوران رایش سوم هافمن کتاب های بسیاری در مورد هیتلر مانند(The Hitler Nobody Knows (1933 و (Jugend um

Hitler(1934 نوشت. در سال ۱۹۳۸ هافمن سه کتاب، نوشت Hitler in Italy ، Hitler befreit Sudetenland و Hitler in seiner

Heimat . آخرین کتاب او، Das Antlitz des Führers ،که مدت کوتاهی قبل از وقوع جنگ جهانی دوم نوشته شده است.

زندگی بعدی

هافمن توسط آمریکایی ها در ۱۰ ماه مه ۱۹۴۵ دستگیر شد و پس از جنگ او برایاحتکار و نازی ها محاکمه شد به چهار سال زندان

محکوم. پس از آزادی از زندان در تاریخ ۳۱ ماه مه سال ۱۹۵۰، او در روستای کوچکی از Epfach در منطقه مونیخ، جایی که او ۷ سال

بعد در سن ۷۲ سالگی درگذشت. بیوه او، ارنا، ادامه داد: در آن جا با ستاره سابق ورا انجلس با هم زندگی می کنند.

آرشیو عکاسی ها

آرشیو بزرگی از عکس های هوفمان در طول اشغال آلمان توسط متفقین توسط دولت ایالات متحده بوده شده بود. این در حال حاضر

برگزار ملی آرشیو و مدیریت مدارک و شامل یک منبع مهم از تصاویر برای دانشمندان رایش سوم است. این عکس ها که در مالکیت

عمومی در ایالات متحده به عنوان اموال ضبط نازی ها در نظر گرفته شده است. یک ارشیو از هوفمان وجود دارد که در امور خارجه

کتابخانه باواریا(یا Bayerische Staatsbibliothek) در مونیخ است.

راز عکس های ادولف هیتلر در چیست؟

مجموعه ای از ۹ عکس هست که توسط هوفمان گرفته شده که نشان می دهد که هیتلر در سخنرانی ها چگونه دستان خود را حرکت

می دهد. هیتلر از هوفمان درخواست کرد تا از او عکس بگیرد تا متوجه شود که مردم آلمان او را چگونه می بینند، یکی از بزرگترین و

شناخته شده ترین استعداد های هیتلر، سخنرانی های او برای مردم بود که او از این برتری استفاده میکرد تا منظور خود از احیای ملت

بزرگ آلمان را برساند.

زمانی که او از زندان ۹ ماهه آزاد شد و زندگینامه خودش را می‌نوشت. بعد از دیدن عکس‌ها از هافمن خواسته بود تا نگاتیو عکس‌ها

را نابود کند اما عکاس از این کار خودداری کرد و آن‌ها را در خفا نگاه داشت تا سال ۱۹۵۵ که در مراسم یاد بود او تحت عنوان «هیتلر

دوست من بود» منتشر شدند. مشتهای گره کرده و سلام دادن خاص و…..

مخصصوصا دستهایی رو به آسمان با انگشتانی باز و خیلی باز همه و همه تکنیکهایی است که ماهرانه برای القائ حس بیشتر و برنامه

ریزی و تحت تاثیر قار دادن بیشتر افراد باید از آنها نام ببریم که بسیار هنرمندانه و باریتم نسبتا و بعضا تند را بعنوان چاشنی و

کاتالیزور موثری هیتلر در سخنرانیهایش استادانه بکار می برد.

فرود فرازها تکرار ها سرعت و سکوت برترین تکنیکهایی است که هیتلر از آنان همیشه بسیار استادانه استفاده می کند . هیتلر به قدری

در مورد ظاهر و سخنرانیهایش حساس بود که هنریش هافمن عکاس ویژه خود را به خدمت گرفته بود تا مقابل چشمانش به صورت

تمرینی سخنرانی کند و از او عکس گرفته شود تا همه چیز برای یک سخنرانی حماسی آماده باشد. پس از مرگ هیتلر بسیاری از

هافمن درخواست کردند که عکس های او را نابود کند اما خوشبختانه او این کار را نکرد و بهتر دید که آنها را برای نسل های بعدی نگه

دارد.

مازیار میر مشاور و تحلیل گر

Mazyar Mir professional consultant and analyst