توسعه فردی قسمت سوم
این مطلب ادامه مقاله توسعه فردی قسمت دوم می باشد
توسعه فردی
چراباید یاد بگیریم؟
حتما این سوال رااز خودتان زیاد پرسیده اید افراد مشهور چگونه به موفقیت های مهم دست پیدا نموده اند و چرا؟ یکی از فاکتورهای مهم در این بین مطالعه و تحقیق و استمرار و تلاش و کوشش در راهشان و هدفشان
است شاید چکیده تمام این جوابها در یک کلمه خلاصه شود مطالعه آری مطالعه راه های رفته را برای ما بازگشایی و بهبود و توسعه مستمر خواهد داد و ابواب گوناگون موفقیت را پیش ما خواهد گشود. به نظر میرسد
بعضی ازتحولات محیطی مهم و موثر بر کسب وکار و بصورت شخصی برای هر فردی که به دنبال توسعه مهارتهای فردی و عمومی است واجب است به شرح زیر است
- اولین قدم این است که بدانیم مشتریان از ما راهحلیا Solution را پیوسته طلب می کنند
- قدم دوم این است که مشتریان ما علاوه بر یک خرید بابت خدمات و یا محصول به دنبال مشاوره برای تشخیص دقیقتر و عمیقتر مسائلی که دارند و انتخاب خدمت یا محصول مناسبتر هستند.
- قدم سوم اشراف به این نکته مهم و ظریف است که مشتریان و کاربران محصولات و خدمات ما، هر روز آگاهتر شده و انتظارات و توقعات بیشتری هم خواهند داشت.
- قدم چهارم دانستن این مهم است که “هزینه” برای مشتریان ما مهمتر خواهد شد، لذا باید بتوانیم آنها را نسبت به اقتصادی بودن محصول یا خدمتی که ارائه میدهیم و کمکی که به مدیریت هزینههای آنان میکنیم مطلع و متقاعد نماییم.
- نسلهای جدیدی از تکنولوژی در هر دو عرصه نرمافزار و سخت افزار در حال توسعه و ارائه به بازار است که باید خود را نسبت به آنها آگاه و نسبت به طراحی و فروش آنها مسلط و مجهز کنیم.
- کارکنان شرکت برای مواجهه و مذاکره موفق با مشتریان، بویژه مشتریان بزرگ و مهم باید چند مهارته(Multi Skill) مسلط و سلطه یافته باشند تا در مذاکرات دچار خدعه و نیرنگ و فریب از هیچ مدلی نشوند.
- قدم پنجم تسلط ویژه به مهارتهای نرم مانند: (مهارتهای ارتباطی، مهارت مذاکره، مهارت در جلب اعتماد و رسیدن به تفاهم، مهارت در کار تیمی، مهارت در تصمیمگیری و تصمیمسازی و ….)هر روز مهمتر و تعیین کنندهتر میشود.
- قدم ششم و یا قدم آخر این است که باور داشته باشیم و بدانیم که شرایط اقتصادی برای همه کسب وکارها سختتر، رقابت شدیدتر و بقاء موفق دشوارتر خواهد شد، لذا توجه به بهرهوری، چابکی سازمان، اقتصادیکردن فعالیتها، کنترل و مدیریت هزینههاو موضوعات مشابه اینها، به عوامل کلیدی و استراتزیک موفقیت تبدیل شده است.
با استفاده از اطلاعات حاصل از گام اول ، همه ما باید تعیین و تعریف کنیم که یک مدیر شایسته و موفق یا یک کارشناس کارآمد و قابل، برای آنکه در شرایط قابل پیشبینی آینده موفق و موفقتر باشد باید به چه
دانش، نگاه و بینش، شایستگیها، مهارتها و ویژگیهایی مجهز باشد. در واقع در پایان این گام مابه یک تصویر ایدهآل میرسیم که نشان میدهد باید در سالهای آینده چه مدیر، سرپرست یا کارشناسی با چه
توانمندیها و خصوصیات متمایز و مطلوب باشیم. در نوشته بعدی به گام دوم در طراحی و تدوین برنامه توسعه فردی(IDP) یعنی”شناخت وضع موجود خدمان از طریق خود ارزیابی” خواهیم پرداخت. لطفا ظرف روزهای
آینده(تا زمان انتشار نوشته بعدی) گام اول را انجام دهید و در مورد تصویری که طراحی و تدوین خواهید کرد با مافوق خود و نیز برخی همکاران با تجربه و صاحبنظر مشورت و گفتگو کنید .
قسمت چهارم طراحی برنامه توسعه فردی:
در پایان قسمت اول ما با شناخت و ارزیابی تحولات و پیشبینی آینده، تصویری مطلوب(آنچه باید باشد/ آنچه باید باشیم) را تعیین و طراحی کردهایم. در گام دوم باید موقعیت امروز خود را دقیقتر بشناسیم(آنچه
هستیم). همه ما در حال حاضر دانش، مهارت، ویژگیها و شایستگیهایی داریم و دارای قوتها و ضعفهایی هم هستیم. در این گام از فرآیند طراحی برنامه توسعه فردی به این سوال پاسخ میدهیم که من در حال
حاضر چه قابلیتها و مهارتهایی دارم. در چه زمینهها و حوزههایی دارای قوت هستم و در کدام قابلیتها و مهارتها ضعیف هستم. این مرحله همچنین باید به کشف علایق و استعدادها و کشف محدودیتها و
فرصتهای بهبود فرد هم بیانجامد. همه انسانها نقاط کور دارند، به این معنی که به احتمال زیاد نمیتوانند همه نقاط قوت و ضعف خود را ببینندو تشخیص دهند. لذا دستیابی به خود ارزیابی دقیق و صحیح میسر
نخواهد شد مگر با استفاده از ارزیابیها و بازخوردهایی که دیگران در مورد ما ارائه میکنند. یکی از مهمترین ابزارهایی که میتواند به ما کمک کند تا شناخت کاملتری از قوتها و ضعفهای خود بدست آوریم درخواست
و دریافت بازخورد(Feed Back) از دیگران است. باید از دیگرانیکه از نزدیک با ما در ارتباط هستند و میتوانند با شناخت نسبتا مناسبی در مورد ما اظهارنظر کنند بخواهیم که چند مورد از رفتارها، ویژگیها و مهارتهایی
که ما در آنها خوب هستیم و چند مورد که در آنها میتوانیم بهتر باشیم و پیشرفت کنیم را به ما بگویند. بهتر است به جای یک نفر از چند نفر بازخورد بگیریم. این نوع بازخوردها اغلب دقیقتر و صحیحترند. انجام موفق
این گام مستلزم آن است که ما از انگیزه قوی برای دریافت بازخورد و از آمادگی لازم برای انتقادپذیری برخوردار باشیم و عمیقا معتقد باشیم که لازم و ضروری است تا برای شناخت بهتر و دقیقتر خود و برای عبور از مانع
بزرگ خودشناسی یعنی” نقاط کور” از نقطه نظرات و بازخوردهای دیگران استفاده و استقبال کنیم.
قسمت پنجم خود ارزیابی و خودشناسی:
تا اینجا دانستیم که یکی از مقدمات ضروری برای تدوین یک برنامه توسعه شخصی این است که دقیقا بفهمیم و بدانیم که در حال حاضر دارای چه ویژگیها، مهارتها، قوتها و ضعفهایی هستیم و نیز دانستیم که
هیچکس نمیتواند بدون کمک دیگران شناخت تقریبا کاملی از خودش داشته باشد . دیگران مثل آینههای اطراف ما، به ما کمک میکنند تا خصوصیاتی را که در نقطه کور قرار دارند کشف کنیم و ببینیم. همانگونه که در
هر تلاش برای برنامهریزی استراتژیک یا در هر کوشش سازمانی برای ایجاد تحول، شناخت وضع موجود، یک ضرورت جدی و مهم است، در تدوین و طراحی برنامه توسعه فردی نیز که از یک منظر یک برنامهریزی
استراتژیک تحول فردیاست، خودارزیابی(شناخت وضع موجود) ضروری و مهم است. بازخورد(Feed Back) چیست؟ بازخورد اطلاعات معتبری است که ما دریافت میکنیم تا میزان تطابق رفتارها و اقدامات خود را با
اهداف، برنامهها، هنجارها، انتظارات و استاندارها کنترل کرده و سپس اصلاحات و تغییرات لازم را در رفتار، عملکرد و اقدامات خود بعمل آوریم.
این سلسله مقالات به شرح زیر ادامه خواهد داشت و بزودی قسمتهای جدیدتری در همین سایت جهت مطالعه شما عزیزان ارائه خواهد گردید.
مطالب مربوط:
توسعه فردی قسمت اول
توسعه فردی قسمت دوم
توسعه فردی قسمت سوم
توسعه فردی قسمت چهارم
توسعه فردی قسمت پنجم
توسعه فردی قسمت ششم
توسعه مهارتهای مدیریت زمان
زبان بدن
دکتر مازیارمیرمشاوروتحلیلگر