توسعه فردی قسمت پنجم

توسعه فردی قسمت پنجم

توسعه فردی قسمت پنجم

این مطلب ادامه مقاله توسعه فردی قسمت چهارم می باشد.

نوشته دکتر مازیار میر محقق و پژوهشگر

#مازیارمیر

بازدید ها: 39748

info@mazyarmir.com

mazyarmir.com@gmail.com

https://www.aparat.com/mazyarmir

https://www.aparat.com/zabane_badan

https://www.instagram.com/maziyare_mir

 

خوشبختی پروانه‌ای است که

وقتی دنبالش می‌کنید، از چنگ‌تان فرار می‌کند، اما اگر

آرام بنشینید، خودش روی دست‌تان می‌نشیند

ناتانیل هاوثورن

چراباید یاد بگیریم؟

چرا امروز و هر چه زودتر و سریعتر فرابگیریم؟

چه اولویتهایی در آموزش نسبت به فنون و آموزشات دیگر وجود دادرد؟

چه شاخص هایی برای آموزش و از چه افرادی و به چه دلایلی وجود دارد؟

حتما این سوال رااز خودتان زیاد پرسیده اید افراد مشهور چگونه به موفقیت های مهم دست پیدا نموده اند و چرا؟

یکی از فاکتورهای مهم در این بین مطالعه و تحقیق و استمرار و تلاش و کوشش در راهشان و هدفشان است شاید چکیده تمام این جوابها در یک کلمه خلاصه

شود مطالعه آری مطالعه راه های رفته را برای ما بازگشایی و بهبود و توسعه مستمر خواهد داد و ابواب گوناگون موفقیت را پیش ما خواهد گشود.برنامه ریزی

توسعه فردی، فرایندی سازمان یافته است که هر فرد طی آن عملکرد خود را ارزیابی می کند و برای اهداف شخصی، تحصیلی و کاری خود هدف گذاری و برنامه

ریزی می نماید. هدف اصلی برنامه ریزی توسعه فردی، بهبود و افزایش ظرفیت های خویشتن به وسیله خود شناسی و مدیریت بر خود (Self awareness &

Self management) هدف گذاری و برنامه ریزی راهبردی فردی (Goal setting & Individual Strategic Planning)

در ابعاد مختلف زندگی و شناخت سبک های یادگیری (Learning Styles) است.

 

فصل هشتم

 

طراحی برنامه توسعه فردی(گام سوم):

مقایسه وضع مطلوب و وضع موجود و تعیین شکاف و فاصله آنها:

در این گام باید مهارت‌ها، دانش، رفتار، شایستگی‌ها و قوت‌ها و ضعف‌های موجود(فعلی)خود را که در نتیجه گام دوم بدست آمده است با وضع

مطلوب(مهارت‌ها و قابلیت‌هایی که برای موفقیت در آینده باید داشته باشیم) مقایسه کنیم و تشابهات و تفاوت‌ها را پیدا نماییم.

برای مثال ممکن است در تدوین وضع مطلوب به این نتیجه رسیده باشید که لازم است دارای مهارتهای برجسته‌ای در انجام مذاکرات فروش با مشتریان باشید

بنحوی که بتوانید این مذاکرات را در اغلب موارد، بدون نیاز به راهنمایی و مداخله مافوقتان با موفقیت به پیش ببرید و به قرارداد برسانید، در حالیکه بازخوردهای

دریافتی از دیگران حاکی از آن است که در حال حاضر این مهارت را به اندازه کافی دارا نیستید و تعداد مذاکرات موفق شما چندان قابل توجه و مطلوب نیست. در

واقع با این مقایسه تحلیلی شما در می‌یابید که در یک مهارت و قابلیت مهم و تعیین کننده(یعنی مهارت مذاکره موثر و موفق) بین آنچه باید باشید و آنچه

هستید فاصله‌‌ای وجود دارد که باید پر شود.

همچنین ممکن است استراتژی و اهداف بلند مدت شرکت که بعنوان یک طراح، تحلیلگر یا برنامه‌نویس باید خود را به نسل جدیدی از تکنولوژی‌های این زمینه

مجهز کنید که بازخوردهای دریافتی و خودارزیابی مبتنی بر آن حاکی از آن است که در حال حاضر از دانش و مهارت لازم و کافی در این مورد برخوردار نیستسد و

فاصله‌ای بین این دو موقعیت وجود دارد که باید ترمیم و تکمیل شود.

در پایان این گام(مقایسه وضع موجود و وضع مطلوب) شما به یک تصویر(ارزیابی) از دانش، مهارت‌ها و قابلیت‌های خود می‌رسید در کدام زمینه‌ها وضع مطلوب

و قابل قبولی دارد و دارای نقطه قوت هستید، در کدام زمینه‌ها(دانش، مهارت، رفتار، توانایی و …) وضع نسبتا قابل قبولی دارید اما احتمال دارد که در شرایط

سخت‌تر و در رویایی با چالش‌های بزرگتر کم بیاورید و بالاخره اینکه در کدام مهارت‌ها و شایستگی‌ها وضع غیرقابل قبول(و حتی تا حدودی نگران‌کننده)دارد و

دارای نقطه ضعف جدی هستید.

اگر این تصویر(ارزیابی) دقیق و کامل تهیه شود می‌تواند مبنای طراحی برنامه توسعه فردی شما قرار گیرد و به شمار همه کسانی که مایلند تا شما در کارتان

موفق‌تر باشید راهنمایی کند که باید در تقویت کدام مهارت‌ها و قابلیت‌ها اقدام شود.

یک مثال از این تصویر در مورد یک کارشناس پشتیبانی نرم‌افزار می‌تواند به شکل زیر باشد:

¨ مطلوب

¨ قابل قبول اما تحت مراقبت

¨ غیرقابل قبول و نامطلوب

 

مذاکره موفقتشخیص مشکلمدیریت استرس
خلاقیت و نوآوریجلب اعتماد دیگرانمدیریت زمان
جسارت، شجاعت و اعتماد به‌نفسمشتری‌مداریمهارت حل مساله

 

همانگونه که این تصویر نشان می‌دهد کارشناس موردنظر در ۳ قابلیت و مهارت وضعیت مطلوبی دارد، در ۴ قابلیت در حال حاضر از سطح قابل قبولی از مهارت

وقابلیت برخوردار است اما باید در تقویت و تکمیل آنها نیز محتاط و مراقب باشد، اما همین حالا در ۲ قابلیت (که به رنگ قرمز درآمده است) دارای نقاط ضعف

جدی است که به شدت به عملکرد او بعنوان یک کارشناس موفق پشتیبانی نرم‌افزار اثر منفی می‌گذارد(خواهد گذاشت).

توصیه می‌کنیم تا انتشار یادداشت شماره ۹ که در آن چهارمین گام تدوین برنامه توسعه شخصی را توضیح می‌دهیم مشابه این مدل را از طریق مقایسه وضع

موجود و وضع مطلوب دانش و مهارت‌ها و رفتارهای خود تهیه کنید، آنرا با مافوق و یکی دو همکار نزدیک خود در میان بگذارید که مبنای خوبی برای شروع گام

بعدی  در دست دارید.

 

فصل نهم

 

طراحی برنامه توسعه فردی(گام چهارم):

هدفگذاری برای آموزش و توسعه قابلیت‌ها

 

در این مرحله ، تصویر حاصل از گام سوم را مبنا قرار می‌دهیم و با توجه به ضعف‌ها و کمبودهایی که در دانش، مهارت‌ها و رفتارهایمان داریم، تعدادی هدف

دارای اولویت را انتخاب می‌کنیم تا در دوره زمانی مورد نظر(مثلا تا پایان سال جاری) آنها را برطرف کرده و بهبود دهیم.

توصیه شده است که در هر دوره زمانی، تعداد محدودی  از اهداف که اولویت‌ و ضرورت بیشتری دارند(ترجیحا ۲ یا ۳ حوزه قابل بهبود) انتخاب شوند. اهداف

محدود و مشخص کمک می‌کند که انرژی و تمرکز شما روی این اهداف متمرکز شود و در نتیجه دستاوردهای بهتر و بیشتری کسب گردد.برای اطمینان از اینکه

اهداف درستی انتخاب کرده‌اید که دارای اولویت و اهمیت لازم هم هستند، باز پیشنهاد می‌کنیم این اهداف را ابتدا با مافوقتان و سپس با یکی دو همکار باتجربه

که می‌توانند مشاور شما باشند طرح و بحث کنید.

یک هدف خوب و کامل باید دارای ویژگی‌های زیر باشد که مهمترین آنها را به شما معرفی می‌کنیم:

–     هدف باید دقیق و شفاف باشد، اهداف مبهم که هرکس بتواند با میل و سلیقه خودش آنها را تعریف کند اهداف خوبی نیستند.

–   هدف باید قابل اندازه‌گیری باشد. برای مثال اگر در حال حاضر در ۳۰ درصد مذاکرات خود موفق هستید می‌توانید این هدف قابل اندازه‌گیری را برای خود

تعیین کنید که در پایان سال جاری باید حداقل ۵۰ درصد از مذاکراتی را که آغاز می‌کنید به نتایجی مطلوب مورد انتظار برسد.

–   هدف خوب باید چالشی و کوشش طلب اما در عین حال قابل دستیابی باشد. هدفی که خیلی دور از دسترس است یا اهداف خیلی سهل الوصول و آسان،

اهداف خوب و برانگیزاننده‌ای نیستند.

–   هدف باید دارای سررسید زمانی) Time deadline)باشد، بنابراین برای هریک از اهداف خود زمان دقیق تا نسبتا دقیقی را تعیین کرده و متعهد شوید که تا آن

تاریخ به آن هدف برسید.

–   اهدافی که در برنامه‌های توسعه فردی برای خودتان و با مافوقتان در موردآنها توافق می‌کنید باید با اهداف و جهت‌گیری‌ها و برنامه‌های شرکت هماهنگ و

همراستا باشد، چرا که در غیر این صورت رسیدن به این اهداف هیچ کمک موثری به موفقیت شغلی و سازمانی شما نخواهد کرد. طبیعی است که وقتی

سازمان(بویژه مافوق مستقیم شما) با اهداف توسعه فردی شما موافق باشند همه کمک‌ها و حمایت‌های لازم برای اجرای این برنامه را هم در اختیارتان خواهند

گذاشت.

چند هدف پیشنهادی(برای مثال و نمونه) می‌تواند به شکل زیر تنظیم شود:

  1. می‌خواهم در پایان سال جاری به تکنولوژی طراحی/ برنامه‌نویسی X به اندازه‌ای مسلط باشم که بتوانم بصورت مستقل و بدون نیاز به مشورت و راهنمایی مستمر مافوق، بخش مستقلی از پروژه طراحی نرم‌افزار (سیستم)Y رابه تنهایی بنحوی انجام دهم که نیازمند کمترین اصلاحات و تعدیلات بعدی باشد، اهداف زمانی و کیفی پروژه را تامین کند و در فرآیند کار، استاندارهای گروهz بطور کامل رعایت شود.
  2. می‌خواهم در پایان سال جاری مهارت خود را در مکالمه زبان انگلیسی را به اندازه‌ای تقویت کنم که بتوانم مذاکرات لازم با طرف‌های خارجی در مورد انتقال تکنولوژی/ فروش نرم‌افزار/… را به زبان انگلیسی بصورت مستقل و کامل، درست مثل مذاکره به زبان فارسی، انجام دهم.
  3. با توجه به اینکه در حال حاضر در حدود یک سوم از موارد برای تشخیص دقیق مشکلات موجود در سایت مشتریان از مافوق کمک می‌گیرم یا از خدمات بخش پشتیبانی فنی استفاده می‌کنم، می‌خواهم تا پایان سال جاری خود را به سیستمهایی که از آنها پشتیبانی می‌کنم و نیز به فنون تعیین و تشخیص مساله به اندازه‌ای مجهز کنم که این رقم به کمتر از ۱۰ درصد برسد و سرعت و کیفیت کار هم بهبود پیدا کند.

لطفا برای تکرار و تمرین این مطالب و جا افتادن مطالب مطروحه اهداف مهم و دارای اولویت خود را که تحقق آنها شما را به دانش، مهارت‌ها قابلیت‌ها و

رفتارهای مورد نیاز برای موفقیت تجهیز می‌کند تعیین و آنها را مکتوب نمایید، چرا که نوشتن هدف، آن هم هدفی که خصوصیات یک هدف خوب را داشته باشد

آن را از رویا (Dream) به واقعیت Reality)) تبدیل می‌کند.

این سلسله مقالات به شرح زیر  ادامه خواهد داشت و بزودی قسمتهای جدیدتری در همین سایت جهت مطالعه شما عزیزان ارائه خواهد گردید.

 

مطالب مربوط:

توسعه فردی قسمت اول

توسعه فردی قسمت دوم

توسعه فردی قسمت سوم

توسعه فردی قسمت چهارم

توسعه فردی قسمت پنجم

توسعه فردی قسمت ششم

توسعه مهارتهای مدیریت زمان

مذاکره

دکتر مازیارمیرمشاوروتحلیلگر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *