خلاصه کتاب در جستجوی زمان از دست‌ رفته نوشته مارسل پروست جمع آوری و تنظیم مازیار میر

خلاصه کتاب در جستجوی زمان از دست‌ رفته

خلاصه کتاب در جستجوی زمان از دست‌ رفته نوشته مارسل پروست جمع آوری و تنظیم مازیار میر

خلاصه کتاب در جستجوی زمان از دست‌ رفته

خلاصه کتاب در جستجوی زمان از دست‌ رفته

 

نوشته دکتر مازیار میر محقق و پژوهشگر #مازیارمیر

در جستجوی زمان از دست رفته   la recherche du temps perdu

عنوان رمانی نوشتهٔ مارسل پروست نویسندهٔ فرانسوی است. این رمان در ۷ جلد نوشته شده که هرکدام نامی مستقل دارند. این رمان،

رکورد گینس طولانی‌ترین رمان تاریخ را در اختیار داردد

نویسنده مشهور و صاحب سبک مارسل دلائ پروست این رمان را بین سال‌های ۱۹۰۸–۱۹۰۹ تا ۱۹۲۲ میلادی نوشته و میان سال‌های ۱۹۱۳ تا ۱۹۲۷ میلادی منتشر کرده‌است.

این رمان در ۷ جلد نوشته شده که هرکدام نامی مستقل دارند. گذشته از خطوط کلی داستانی که این کتاب‌ها را به هم می‌پیوندد، هر کدام از ۷ جلد از بسیاری

دیدگاه‌ها کامل و مستقل‌اند. در واقع آنچه داستان نامیده می‌شود تنها رشته‌ای است برای به هم پیوستن لحظه‌هایی که هر کدام به تنهایی از مکان‌ها و شخصیت‌های

اصلی کتاب‌اند، از همین روست که اغلب دربارهٔ این اثر گفته می‌شود که می‌توان آن را از هر صفحه‌ای که باشد آغاز کرد. این رمان، رکورد گینس طولانی‌ترین رمان تاریخ

را در اختیار دارد. نام ۷ جلد کتاب عبارتند از:

  1. طرف خانه سوان، ۱۲۹۲ (۱۹۱۳میلادی)
  2. در سایه دوشیزگان شکوفا، ۱۲۹۸ (۱۹۱۹میلادی)، برنده جایزه گنکور در همان سال
  3. طرف گرمانت، ۱۲۹۹–۱۳۰۰ (۱۹۲۰–۱۹۲۱میلادی)
  4. سدوم و عموره، ۱۳۰۰–۱۳۰۱ (۱۹۲۱–۱۹۲۲میلادی)
  5. اسیر، ۱۳۰۴ (پس از فوت ۱۹۲۵میلادی)
  6. آلبرتین گمشده (گریخته)، ۱۳۰۶ (پس از فوت ۱۹۲۷میلادی)
  7. زمان بازیافته، ۱۳۰۶ (پس از فوت ۱۹۲۷میلادی)

خلاصه کتاب در جستجوی زمان ازدست‌رفته نوشته مارسل پروست

 

این رمان چندان به تشریحِ کلاسیکِ یک «داستان» نمی‌پردازد، بلکه از ورایِ داستانِ اصلیبه تحلیلِ ادبی، هنری، فلسفی و اجتماعیِ جامعه فرانسه در اواخرِ سده

نوزدهم و اوایلِ سده بیستم میلادی پرداخته‌است. این کتاب، بیشتر از آنکه حالت‌های بیرونی را توصیف کند، ژرفای درونی را می‌کاود. علت شهرت این رمان را ژرفا و

گسترهٔ اندیشهٔ نویسنده و ظرافت و حساسیت هنرش دانسته‌اند.

نحوه استفاده مارسل پروست از زبانِ فرانسه و جمله سازی او که شکلی نو در ادبیات فرانسه بود، آن را از سایر آثارِ ادبی هم زمانش متمایز می‌کند.

این کتاب را مهدی سحابی با عنوان «در جستجوی زمان از دست رفته» به فارسی برگردانده و نشر مرکز آن را منتشر کرده‌است.

لویی فردینان سلین از منتقدان جدی پروست، علت شهرت کتاب را مذهب یهودی نویسنده و لابی‌گری یهودیان دانسته‌است. شایان ذکر است که هفته نامه‌های معتبر

فرانسوی لوپوئن و اکسپرس همزمان با یکصدمین سال انتشار جلد اول کتاب، بر اساس اسناد به دست آورده فاش ساختند که پروست به صورت پنهانی به منتقدان

معروف زمان خود پول می‌پرداخته تا برای کتابش تبلیغ و بزرگنمایی کنند.

درجستجوی زمان ازدست رفته عنوان رمانی ۷ جلدی است از نویسنده‌ی فرانسوی، مارسل پروست. نویسنده این رمان را در سال‌های ۱۹۰۸ تا ۱۹۲۲نوشت و از سال

۱۹۱۳ تا ۱۹۲۷ منتشر کرد. سه جلد آخر این رمان پس از مرگ او منتشر شد. این اثر توسط مهدی سحابی به فارسی برگردانده شده است.

این مجموعه از سال ???? مورد توجه اهل ادب و قلم قرار گرفت و محبوبیت آن طی سال‌ها بیشتر شد.

پروست بر اثر بیماری از مردم کناره گرفت و در تنهایی به جستجوی زندگی گذشته مشغول شد. او می‌خواست عمق حافظه‌ی خود را بکاود، از این رو تمام وجود خود را

در این سفر اکتشافی به کار گرفت. .

خلاصه کتاب در جستجوی زمان ازدست‌رفته نوشته مارسل پروست

 

این رمان چندان به تشریحِ کلاسیکِ یک «داستان» نمی‌پردازد، بلکه از ورایِ داستانِ اصلی یک تحلیلِ عمیقِ ادبی، هنری، فلسفی و اجتماعیِ از جامعه‎ی اواخر قرن ۱۹

فرانسه به دست می‌دهد. همچنین نحوه‌ی استفاده مارسل پروست از زبانِ فرانسه و جمله سازی او که شکلی بدیع و نو در ادبیات فرانسه بود آن را به کلی از سایر آثارِ

ادبی هم زمانش متمایز می‌کند. .

گذشته از خطوط کلی داستانی که این کتاب‌ها را به هم می‌پیوندد، هر کدام از هفت کتاب از بسیاری دیدگاه‌ها در خود کامل و مستقل‌اند. در واقع آنچه داستان نامیده‌

می‌شود تنها رشته‌ای است برای به هم پیوستن لحظه‌هایی که هر کدام به تنهایی از مکان‌ها و شخصیت‌های اصلی کتاب‌اند، کتابی سترگ که بس بیش از آنکه

توصیف‌کننده حالت‌های بیرونی باشند ژرفای درونی را می‌پوید و می‌کاود. از همین روست که اغلب درباره‌ی این اثر گفته می‌شود که می‌توان آن را از هر صفحه‌ای که

باشد آغاز کرد و یا گهگاه چند صفحه‌ای از هر کجای آن را خواند و از ژرفا و گستره‌ی اندیشه‌ی نویسنده و ظرافت و حساسیت هنرش که جستجو را یکی از بزرگ‌ترین آثار

ادبیات معاصر جهان می‌کند لذت برد. .

طرف خانه سوان، در سایه دوشیزگان شکوفا، طرف گرمانت، سدوم و عموره، اسیر، آلبرتین گمشده، زمان بازیافته عناوین تشکیل دهنده‌ی این مجموعه هستند.

———————————————————-

مارسل خود را رها می‌کند تا با آدم‌های بیشتر و متنوع‌تری بجوشد. هرچند پروست در هجو فخر‌فروشی اجتماعی قلم‌فرسایی می‌کند، اما این با حسی از درک و

هم‌دردی همراه است.

این خطا خیلی طبیعی است مخصوصا در جوان‌ها که خیال کنند آن بیرون یک طبقه برتر در دنیا وجود دارد و زندگی ما انسان‌ها بی‌رنگ و روح است چون با آدم‌های درست

و حسابی آشنا نیستیم. ولی در جستجوی زمان از دست رفته قاطعانه اطمینان می‌دهد که آن بیرون هم خبری نیست. چیزی به نام پارتی آدم‌های باحال و بی‌نقص

نداریم.

دومین چیزی که راوی رمان پروست در جستجوی معنی زندگی بررسی می‌کند، عشق است.

در جلد دوم رمان، راوی با مادربزرگ خود به کنار دریا می‌رود. ساحل و تفرجگاه محبوب و مد روز کابورگ. آنجا به‌شدت عاشق یک دختر جوان و زیبا به نام آلبرتین می‌شود.

دختری با موهای کوتاه، لبخند معصومانه و طرز صحبت بیخیال و خودمانی. برای تقیریبا ۳۰۰ صفحه راوی جز به آلبرتین فکر نمی‌کند. معنای زندگی حتما مهر آلبرتین است

ولی به مرور زمان متوجه می‌شود که اینجا هم ناامیدی کمین کرده است.

لحظه‌ای می‌رسد که نهایتا می‌تواند آلبرتین را ببوسد.

مرد درست مانند موجوی ابتدایی‌تر از سخت‌پوستان دریایی و یا نهنگ، معلوم است که اعضای مناسب مهرورزی را ندارد. مخصوصا عضوی برای بوسیدن. و در غیاب این

عضو لب‌هایش را جایگزین می‌کند و نتیجه آن حسی که حاصل می‌شود فقط یه ذره بهتر از نوازش معشوق با شاخ یا عاج است.

از دید پروست وعده نهایی عشق این است که از تنهایی رها شویم و زندگی خود را با شخص دیگری پیوند بزنیم که همه وجود ما را بشناسد.

ولی رمان به نتیجه تلخ‌تری می‌رسد: هیچ‌کس نمی‌تواند دیگری را کاملا درک کند.

تنهایی همه‌گیر است و ما زائران تنهایی هستیم که در تاریکی سعی می‌کنیم همدیگر را با شاخ‌هایی که داریم ببوسیم. اینجا به سومین و تنها گزینه پیروز برای معنای

زندگی می‌رسیم: هنر.

خلاصه کتاب در جستجوی زمان ازدست‌رفته نوشته مارسل پروست

 

از دید پروست هنرمند لایق ستایش است به این دلیل که دنیا را تروتازه، صاحب درک و زنده نشان ما می‌دهد. نقطه مقابل هنر برای پروست چیزی است به نام عادت.

از دید پروست حجاب عادت‌ها آشنایی بین ما و هرچیزی که مهم است، فرود می‌آید و زندگی را نابود می‌کند. عادت دید را تیره و تار می‌کند و اجازه نمی‌دهد زیبایی یک

غروب، کار و دوستی‌ها را حس کنیم.

بچه‌ها هنوز رنجور عادت‌ها نشده‌اند، برای همین از چیزهای ساده ولی کلیدی به وجد می‌آیند: یک چاله آب، پریدن روی تختخواب، ماسه و یا نان تازه. ولی ما آدم بزرگ‌ها

نازپرورده شده‌ایم، برای همین مدام دنبال محرک‌های قوی‌تری مثل شهرت و عشق هستیم. چاره کار به نظر پروست زنده کردن قدرت قدرشناسی و حس کودکی در

بزرگسالی است. دریدن حجاب عادت‌ها و آغاز درک و قدرشناسی از زندگی روزانه با یک حساسیت جدید. به نظر پروست این کاری است که یک گروه مردم همیشه

می‌کنند: هنرمندان.

هنرمندان می‌دانند چطور عادت را کنار بزنند و زندگی را به جایگاه باشکوه و شایسه آن برگردانند: وقتی یک نیلوفر آبی یا استراحتگاه بین راهی را نشانمان می‌دهند یا

ساختمانی را از یک دیدیگاه جدید به ما نشان می‌دهند، دقیقا همین کار را می‌کنند.

هدف پروست الزاماً این نیست که هنر خلق کنیم یا مدام در موزه‌ها پرسه بزنیم. موضوع این است که به دنیا، دنیای خودمان با سخاوت یک هنرمند نگاه کنیم: که یعنی

لذت بردن از چیزی‌های کوچک مثل آب، آسمان یا شعاع نور روی یک تیکه کاغذ.

اتفاقی نیست که نقاش محبوب پروست فرمیر بود. نقاشی که می‌دانست چطور جادوی کارهای روزمره را به چشم بیاورد. حال و هوای فرمیر در رمان در جستجوی زمان

از دست رفته حاکم است. آن هم به آشتی دادن ما به شرایط عادی زندگی تعهد دارد.

بعضی از جالب‌ترین قطعه‌های نوشته‌های پروست توصیف افسون امور روزمره است مثل:

  • مطالعه در قطار
  • رانندگی در شب
  • بو کردن گل‌ها در بهار
  • نگاه کردن به بازی نور روی سطح آب

خلاصه کتاب در جستجوی زمان ازدست‌رفته نوشته مارسل پروست

 

پروست به نوشتن در مورد کیک‌های لذیذ کوچکی به نام فرانسوی مدلن معروف است. علت آن از عقایدش در مورد هنر و عادت می‌آید. در همان اوایل رمان در جستجوی

زمان از دست رفته راوی به ما می‌گوید که مدت‌ها افسرده و غمیگن بوده است و بعد یک روز یک فنجان دمنوش و یک مدلن می‌خورد و ناگهان آن مزه او را به گذشته پرت می‌کند. کاری که از بوها و مزه‌ها برمی‌آید. برمی‌گردد به دوران بچگی، وقتی تابستان‌ها را در خانه بیرون شهر عمه‌اش می‌گذارنده است. جویباری از خاطره‌ها در ذهنش

جاری می‌شود و به او امید و قدرشناسی می‌دهد. به خاطر کیک مدلن. از آن زمان به تجربه راوی داستان می‌گویند لحظه یا دم پروستی. دمی از یادآوری ناخواسته و

آتشین، وقتی گذشته سرزده از یک بو یا مزه یا لامسه سر برمی‌آورد و با قدرت ما را صدا می‌کند.

دم پروستی می‌گوید دلخوشی‌ها کم نیست. چشم‌ها را باید شست.

زنده بودن را فراموش کرده‌ایم، به تمام معنا زنده بودن را فراموش کرده‌ایم. نوشیدن چای در رمان کلیدی است، چون همه آموزه‌های پروست را درباره قدرشناسی بیشتر

از زندگی آموزش می‌دهد. این موضوع به راوی کمک می‌کند بفهمد که مشکل از متوسط بودن زندگی‌اش نیست بلکه بیشتر از تصویری است که در ذهنش در حافظه

خودآگاه دارد.

پروست می‌گوید علتی که زندگی را با وجودی که در لحظه‌های خاص خیلی زیبا به نظر می‌رسد بی‌ارزش ارزیابی می‌کنیم این است که داوری ما براساس شواهد خود

زندگی نیست بلکه از تصاویر دیگری است که هیچ چیزی از خود زندگی نشان نمی‌دهد، بنابراین ما با تحقیر این لحظه‌ها را قضاوت می‌کنیم. به همین خاطر است که

هنرمند اینقدر مهم است. آثار آن‌ها مانند یه لحظه پروستی طولانی است و به ما یادآوری می‌کنند که زندگی زیبا، سحرآمیز و پیچیده است.

هنر ملال و حق‌نشناسی رو زایل می‌کند.

فلسفه پروست در کتابی به دست ما می‌رسد که خود او مثال عینی نظراتش است. اثر هنری است که زیبایی و علاقه را به زندگی برمی‌گرداند. با خواندن رمان در

جستجوی زمان از دست رفته حواس دوباره بیدار می‌شوند و هزاران چیزی که فراموش کرده‌ایم به مرکز توجه برمی‌گردند و برای مدتی به حساسیت و ظرافت خود

پروست خواهید شد.

به همین یک دلیل هم که شده، حتما باید آن یک میلیون و دویست هزار کلمه را خواند و باید قبل از اینکه دیر شود قدر بودن را شناخت.

مجمود دولت ابادی در مورد این کتاب گفته است:

خلاصه کتاب در جستجوی زمان ازدست‌رفته نوشته مارسل پروست

 

پیش‌تر کلمات در دسترس پروست بوده‌اند ولی کلمه آغاز نشده بود، رستاخیز آن لحظه است که آغاز می‌شود و اثر ادبی از آن نقطه‌ای آغاز می‌شود که نخستین تصویر

با نخستین کلمه آغاز می‌شود و چون آفتاب، خود دلیل آفتاب است سرانجام فهم می‌شود که چنین کتابی درست در همان لحظه بایست آغاز می‌شده، نه دیرتر و نه

زودتر و درست در پایان عمر تقویمی مارسل پروست به پایان می‌رسیده است. شاید من نتوانم چنان که کارلایل آورده است، بگویم \” نویسندگان نور جهانند\” اما می‌توانم

بگویم هر اثر مهم ادبی مثل جست‌و جو چراغی در جهان است.

یکی از آرزوهایم در کتابخوانی این است که رمان بلند در جستجوی زمان از دست رفته مارسل پروست را بخوانم اما دوست دارم بدانم که چرا این

کتاب این قدر مهم است و همیشه از آن به عنوان یکی از بهترین کتاب ها نام برده می شود.

در تئوری می‌دانیم که زمین می‌چرخد. اما در عمل این را نمی‌بینیم و آسوده زندگیمان را می‌کنیم، چون زمینی که رویش گام می‌زنیم، نمی‌جنبد.

زمان زندگی نیز چنین است و برای نشان دادن گریزش، قصه نویسان ناگزیر به چرخش عقربه‌ها شتابی دیوانه‌وار می‌دهند، ده، بیست، سی سال را در دو دقیقه به

خواننده می‌نمایانند.

کوته فکران، می‌پندارند که ابعاد بزرگ پدیده‌های اجتماعی، فرصت بسیار خوبی برای رخنه و کاوش در روان آدمی به دست می‌دهد.

اما باید بدانند که برعکس:

تنها با فرو رفتن در ژرفناهای یک فرد می‌توان به درک آن پدیده‌ها رسید.

تجربه باید به من می‌آموخت – البته اگر هیچگاه چیزی به کسی آموخته باشد – که عاشقی یک نفرین است.

مانند نفرین‌هایی که در قصه‌ها می‌خوانیم و علیه‌اش کاری نمی‌شود کرد و فقط باید صبر کنی تا افسونش پایان بگیرد.

در جدایی، سخنان مهرآمیز را کسی می‌گوید که عاشق نیست.

خلاصه کتاب در جستجوی زمان ازدست‌رفته نوشته مارسل پروست

یا باید رنج نکشیدن را انتخاب کرد یا دوست داشتن را.

هر کسی، افکاری را روشن می‌نامد که میزان پریشانی‌شان،‌به اندازه‌ی پریشانی افکار خود اوست.

نویسنده، فقط به دلیل عادتی که ریشه در زبان غیرصمیمی دیباچه‌ها و تقدیم‌نامه‌ها دارد می‌گوید: «خواننده‌ی من».

در حالی که در واقع، هر خواننده‌ای، زمانی که کتابی را می‌خواند، خواننده‌ی خودش است.

کتاب نویسنده چیزی جز نوعی وسیله‌ی بصری نیست که او در اختیار خواننده می‌گذارد تا با آن بتواند آنچه را که شاید بدون آن کتاب نمی‌توانست در خودش ببیند، درک کند.محک حقیقت کتاب این است که خواننده آنچه را که کتاب می‌گوید در خودش باز بشناسد…….

یادتان باشد هیچ چیز و هیچکس و هیچ رفتار و هیچ گفتار حتی پنداری شاید آنگونه که به نظر می رسد نیست.

\"\"

برگرفته از  کتاب زبان بدن ایرانی

برای ثبت نام در کارگاه های آموزشی و مشاوره با ما همراه باشید.

خلاصه کتاب در جستجوی زمان ازدست‌رفته نوشته مارسل پروست

09198718767

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *