خلاصه کتاب صدیق نوشته‌ی فرانسوا ولتر

خلاصه کتاب صدیق

خلاصه کتاب صدیق

کتاب ها آرام ترین و ثابت ترین دوستان هستند؛ آن ها در دسترس ترین و عاقلانه ترین مشاوران و صبورترین معلمان هستند . چارلز دبلیو الیوت

 

کتاب صدیق نوشته‌ی فرانسوا ولتر، برگرفته از داستان ایرانی سه شاهزاده سرندیپ است که به روایت فیلسوفی به نام صدیق می‌پردازد که در عهد عتیق در بابل زندگی می‌کرد.

فرانسوا ولتر (Francois Voltaire) یک نویسنده و فیلسوف فرانسوی متولد 1694 است. ولتر نویسنده‌ای پرکار بود و فعالیت‌های زیادی در بیشتر رشته‌های ادبیات انجام داد. او از

طرفداران آزادی سخن در اروپا بود و پافشاری‌ زیادی درباره آزادی مطبوعات داشت که باعث شد مجبور به سانسور آثارش شود.

او در تاریخ 16 ماه مه 1717 به مدت 1 سال در قلعه باستیل زندانی شد. در سال 1726 بعد از یک بحث و گفتگوی لفظی با یک اصیل‌زاده فرانسوی به نام شوالیه روهان بار دیگر به

قلعه باستیل برگشت. سپس به پیشنهاد خودش به جای زندانی بودن، به انگلستان تبعید شد. جامعه انگلیسی از ورود او استقبال کرد و کارهای ادبی مهمی در طول اقامت در

انگلستان تولید کرد و در سال 1747 داستان صدیق را به رشته‌ی تحریر درآورد. صدیق و کاندید دو کتاب چشمگیر و مورد توجه این نویسنده پرکار می‌باشد.

ولتر در کتاب حاضر چندان پایبند به موضوعات تاریخی و جغرافیایی داستانش نیست و مسائل و مشکلات صدیق با پوشش نازکی مسائل و مشکلات زمان خود ولتر را نشان می‌دهد.

این کتاب با بهره‌گیری از داستانی پارسی به اساس فلسفی زندگی انسان‌ها می‌پردازد.

ولتر این کتاب را به پیشگاه سعدی شاعر و متفکر ایرانی تقدیم کرده است. او با کارهای سعدی از طریق کتاب گلستان آشنایی پیدا کرده و مرید او شده بود. در جمع دوستان، او را به

نام سعدی صدا می‌کرده‌اند. ولتر تنها کسی نبود که عظمت سعدی او را مسحور کرده باشد.

 

 

                                برای نابود کردن یک فرهنگ نیازی نیست کتاب ها را سوزاند، کافیست کاری کنید مردم آن ها را نخوانند … . ویکتور هوگو

 

در بخشی از کتاب صدیق می‌خوانیم:

 

یک جشن بزرگ که هر پنج سال یک بار برگذار می‌گردید، نزدیک می‌شد. این یک رسم قدیمی مملکت بابل بود که در پایان هر پنج سال یکی از شهر نشینان را که بالاترین سخاوت را از

خود نشان داده انتخاب کرده و از او تجلیل کنند. بزرگان کشور و مجوس بزرگ در بین قاضی‌ها برای انتخاب این شخص جا داشتند. ساتراپ که نماینده شاهنشاه بزرگ ایران در مملکت

بابل بود هر عمل نیک و سخاوتمندانه‌ای را که در این کشور اتفاق افتاده بود به اطلاع قضات رساند. اسامی تمام این افراد خیر به رای گذاشته شده و شخص پادشاه نتیجه آرا را اعلام

می‌کرد. از دورترین ایالات مملکت مردم از هر درجه و مقامی خود را به پایتخت رسانده که در این مراسم با شکوه شرکت کنند.

خلاصه کتاب صدیق

شخص برنده هر کس که بود از دست پادشاه یک کاپ افتخار طلائی دریافت کرده که روی آن با سنگ‌های گران قیمت مزین شده بود. پادشاه در موقع اعطای این کاپ خطاب به

برنده اظهار می‌کرد:

\”شما بخاطر سخاوتی که از خود نشان داده‌اید به دریافت این کاپ افتخار نائل می‌شوید. باشد که پروردگار بزرگ هزاران نفر از این شهروندان را نصیب ما کند.\”

در چنین روزهایی، پادشاه با شکوه و جلال هر چه بیشتر روی تخت سلطنت جلوس کرده و تمام بزرگان، مجوس بزرگ، فرمانداران ایالات مختلف نزد شاه حضور داشتند. برندگان جوائز

سریع‌ترین اسب‌ها و یا قوی‌ترین مردان نبودند بلکه شخصیت والای افراد بود که مورد قضاوت قرار می‌گرفت. بزرگ ساتراپ‌ها با صدای بلند این کارهای سخاوتمندانه را اعلام می‌کرد

ولی یک کلمه در باره رفتار سخاوتمندانه صدیق که تمام اموال همسایه خود را به او باز گرداند، ذکر نکرد. حتی اینکه این همسایه نزدیک بود باعث شود که صدیق جان خود را از دست

بدهد.

اولین کسی که نامزد دریافت جایزه شد یک قاضی بود که به علت یک اشتباه باعث شده بود که یکی از شهرنشینان مبلغ قابل توجهی پول از دست بدهد در حالیکه این قاضی به هیچ

وجه مسئول این اشتباه نبود، خسارت وارد شده به شهر نشین نام برده را از جیب خودش پرداخت کرد.

فهرست مطالب کتاب

 

مقدمه مترجم
صدیق
فصل اول:

چشم کور
فصل دوم:

دماغ
فصل سوم:

سگ و اسب
فصل چهارم:

مرد حسود
فصل پنجم:

نیروی سخاوتمندی
فصل ششم:

قضاوت
فصل هفتم:

نیروی حسادت
فصل هشتم:

زن شلاق خورده
فصل نهم:

اسیر
فصل دهم:

مراسم تدفین
فصل یازدهم:

جشن شبانه
فصل دوازدهم:

قرار ملاقات
فصل سیزدهم:

چپاولگری
فصل چهاردهم:

ماهیگیر
فصل پانزدهم:

مارمولک
فصل شانزدهم:

مسابقات
فصل هفدهم:

معتکف
فصل هیجدهم:

معما

خلاصه کتاب صدیق

مازیار میر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *