خلاصۀ کتاب روانشناسی بازی قسمت دوم

خلاصۀ کتاب روانشناسی بازی قسمت دوم

خلاصۀ کتاب روانشناسی بازی

خلاصۀ کتاب روانشناسی

 

 

 

 

نظریه های مربوط به بازی بازی مدتهاست که افکار و نوشته های برخی دانشمندان علوم رفتار را به خود اختصاص داده است  .اینان

کوشیده اند پدیده بازی را که در انسانها وحیوانات وجود دارد تعریف و تدبیر کنند برخی از دانشمندان نظریه شولبرگ حتی وجود

فعالیتی به اسم بازی را انکار می کنند و می گویند حقایقی در زیر بازی پنهان اند که آنها را می توان به اصطلاح محرک و پاسخ به

شکل مؤثرتری به کار روند . میشل و میسن نظریه های بازی را در شش طبقه به کار برده اند :

۱-       نظریه انرژی اضافی یا مازاد

۲-       نظریه تنش زدایی

۳-       نظریه پیش تمرین

۴-       نظریه تجدید تکامل یا تکرار فعالیت های اجدادی

۵-       نظریه تخلیه ای

۶-       نظریه بیان خود گیلمور (۱۹۶۶) ،

 

نظریه های معتبر بازی را در دو دسته نظریه های کلاسیک و نظریه های دینامیک گنجانده است . نظریه های کلاسیک بازی، علل

بازی کودکان و نظریه های دینامیک محتوای بازی را بیان می کند . گیلمور نظریه های انرژی  مازاد ، تنش زدایی و نظریه تجدید تکامل

را در معقوله نظریه های کلاسیک جای می دهد و در نظریه دینامیک از نظریه های پیاژه و  فروید بحث می کند. یکی از نظریه های

کلاسیک در مورد بازی نظریۀ انرژی اضافی یامازاد است. بر اساس این نظریه ، جای تردید وجود ندارد که بدن مقداری انرزی در اختیار

دارد که آن را به شکل فعالیت هدف دار (کار) یا اعمال بی هدف (بازی)  به مصرف می رساند. آن گاه که انرژی موجود در بدن بیش از

حد لازم برای کار باشد زمان بازی فرامیرسد . در این نظریه محتوای بازی مطرح نیست و هر بازیی را میتوان جایگزین بازی دیگر کرد.

نظریه دیگر در زمینه بازی نظریۀ تن آرامی یا تنش زدایی است. طبق این نظریه ،بازی انرژی مصرف شده را بار دیگر تأمین میکند .

بدن بعد از فعالیتی خستگی آور گاهی نیاز به فعالیتی تنش زا (بازی) دارد.

بر اساس این نظریۀ زمان بازی هنگامی فرا میرسد که انرژی بدن به حداقل برسد، نه زمانی که انرژی بیش از حد در خود داشته

باشد. در این نظریه نیز می توان نوعی بازی را به قصد تأمین انرژی جانشین بازی دیگری کرد. نظریۀ پیش تمرین – مطابق این نظریۀ

، بازی رفتار غریزی است . سرگرم شدن کودک به بازی به طو غریزی وفطری انجام میشود ودر اصل شکلی ابتدایی از رفتار رشد

یافته تری است که در اینده  باید انجام دهد. از این رو محتوای بازی را محتوای نوعی فعالیتی تشکیل می دهد که کودک باید در

دوران بلوغ و بزرگسالی داشته باشد. در این نظریه فرض براین است که بازی کودک نوعی آماده سازی او برای آینده است .   نظریۀ

تکرار تکاملی – طبق این نظریۀ بازی را نمی توان بر اساس فعالیتهایی که بدن انسان باید در آینده داشته باشد بررسی کرد. بلکه

باید آن را مرتبط بتا اعمال گذشته قومی دانست .بازی راهی است فطری برای رهانیدن انسان از مهارتهای غریزی و غیر ضروری،

یعنی مهارتهایی که از طریق وراثت به او رسیده است . مطابق این نظریه مراحل بازی همان مراحل رشد (نژاد انسان) است که

بدویترین مرحله آغاز میشود وبه مرحلۀ نسبتأ اگاهانه میرسد. بازی فرد را از اعمال ابتدایی خود رها وبرای فعالیتهای نو آماده می

سازد .

نکتۀ جالب این است که فعالیتی به نام بازی در مجموعه ای از نظریه های متضاد شکل میگیرد.بازی هم به کار (انرژی مازاد) میایدو

هم برای جبران (کمبود انرژی) مفید است .گاه بیش از تمرین برای عملی آگاهانه است وگاه انسان را از اعمال بدوی درونش رها

می سازد.

بدین سان مشاهده میشود که هر نظریه ای حاوی جوانبی پذیرفتنی و قابل آزمون است. دقیقترین نظریه های پویادر مورد بازی

کودک  ،نظریه های پیاژهو فروید است . نظریۀ پیاژه- به نظر پیاژه رشد هوش انسان  به کمک دو فرایند مربوط به هم یعنی درون

سازی وبرون سازی ،صورت میگیرد.در فرایند درون سازی وبرون سازی ،انسان به طور مداوم اطلاعاتی را از جهان خارج میگیرد  و

آنچه از گذشته در ذهن خود تنظیم کرده است تطبیق نکند به ااصلاح آنها مبادرت می ورزد .این فرایند  را برون سازی نام نهاده اند .از

نظر پیاژه بازی راهی است برای دسترسی به جهان بیرون ولمس آن به گونه ای که با وضع کنونی فرد مطابقت کنمد. با این تعبیر،

بازی در رشد هوش کودک نقش حیاتی دارد وتا حدودی حضور آن در رفتار آدمی هموار ه مشهود است. نظریه فروید- فروید بازی را

فعالیتی تخیلی می داند . فعالیتی که کودکان را با موقعیتها وشرایط دشوار مواجه می سازد. کودک با موقعیتی خیالی که در بازی

دارد به قالب بزرگسالان در اید می آید،به تجربه هایی دست می یابد و از آن راه میتواند در برابر واقعیتها  ایستادگی کند. کودک خود

را در بازی با رویدادهای آزاردهنده و نا مطلوب درگیر میکند تا در بازی دشوار موقعیت  خیالی بازی با رنج و دست و پنجه نرم کرده با

مشکلات را تجربه کند. این نوع آشنایی تخیلی سبب میشود کودکان از عهدۀآن عناصر عاطفی حیات که بیشتر جنبۀ مثبت دارند نیز

برآیند.

اگر تئوریهای دینامیک درست شناخته شوند ودر بازی ها به کار گرفته شوند می توان به تأثیر عمیق آن در رشد کودکان پی برد.

بدهی است در نظریه فروید مایۀ عاطفی قوی بازی مورد قرار گرفته است ودر نظریه پیاژه به دورنمایۀ شناختی بازی ،توجه بیشتری

شده است .           

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *