این مقاله ادامه مطلب دانش با درک مساوی نیست قسمت ۳ می باشد:
دانش با درک مساوی نیست قسمت چهارم
دانش با درک مساوی نیست قسمت چهارم
سالها است در انجمن ها و استارتاپها و لین استارتاپ ها نقش یک مدرس را ایفا می کنم امروز در راه برگشت از یک کارگاه آموزشی به تهران بودم که مطلبی به ذهنم رسید که برایتان نقل می کنم.
…..شاید نوشتن پیرامون یک رویداد در میان انبوهی از وقایع ریز و درشت که امسال و سالها است در پیرامون آن قلم فرسایی می شود دیگر لطفی نداشته باشد اما من مینویسم شاید کارگر بیفتد.
متاسفانه چند سالی است تب کارافرینی در کشور به شدت داغ شده افراد شیاد و سود جو هم از این اب گل آلود بسیار ماهی صید می کنند و عمده صید این سیاه جامگان جوانان است اولین و برترینهایی که هیچ مسندی ندارند الا در ذهن من وشما آری لمپنهایی بنام مدرسین کارافرینی و یا مذاکره وارتباطات کلامی و غیر کلامی و موفقیت و یا مجموعه های کلاهبرداری بنام آموزش مجازی های دروغین و فاقد مجوز رسمی و قانونی آنهم با فیلمهای آنچنانی در جشن نوروز و…. با هزاران پرونده شکایت و یا پدر و مادر و …..کارافرینی که یهو وارد گود شده و … که البته خود هنوز اندر خم یک کوچه هستند.
آری این رویداد، تصویری از واقعیتی به شدت بزرگ تری است که متاسفانه با سرنوشت ملت و کشور گره خورده است اما چه باید کرد؟ هرچند به شدت خسته هستم اما این سلسله مقالات را ادامه خواهم داد تا شاید کمتر فریب بخوریم یک خواهر و برادر من هم که متر فریب این شیادان را بخورند برای من مایه مباهات است ؟
آری این تجربیات کوچک و بزرگ به شرط سندیت داشتن هر واقعه ایی در این سایت قابل بیان است واقعهای امروز پیرامون کارافرینی و کارافرینان درد امروز جامعه است که رهبر هم به رشد و تعالی آن بسیار تاکید داشته و دارند اما متاسفانه هنوز هیچ اتفاقی در ان خصوص شاهد نبوده ایم .
آری امروز پرداختن به کارافرینی و ابعاد آن میتواند لااقل در شفافیت بخشیدن به فضای اقتصاد کشور که به یمن برجام بارقه ای از امید در آن دمیده شده کمک شایان توجهی بنماید.
متاسفانه برای آسیبشناسی مقوله کارافرینی در کشورباید اذعان نمود پس از یک دهه هنوز ما متولی کارافرینی در کشور نداریم .
اگر از زوایای مختلف آفتهای مبتلا به کارآفرینی را رصد کنیم معضل دیگر این است که وادی آموزش و مشاوره در ید افرادی است که هیچ تجربه ای در این زمینه نداشته و با اتکا به دانش ناچیز و تاریخ گذشته آکادمیک پا در امر کارافرینی گذاشته اند.
متاسفانه قبول نکردن اصول و مبانی علمی و عملی و عدم قبول رابطه های منطقی و معنی دار پارامترهای اقتصادی، تورم و نقدینگی، سود بانکی و….. الزام های اولیه است به عبارت دیگر تمام این موارد شرط لازم است اما شرط کافی نیست ما الان الزامات را داریم اما وحدت رویه های کفایت را نداریم و علی رقم تذکرات اکید رهبر و حتی تفکر دولت دکتر روحانی هنوز فاصله زیادی بین ایده ال های تفکر ما و وضعیت موجود وجود دارد.
من همیشه به خود این جرات را می دهم و نقد می کنم و تحلیل می کنم و بابت پیشرفتهای عزیزان تقدیر و تشکر می کنم هرگز نباید نقاط ضعفها را پنهان و نقطه قوت هایمان را کم ارزش جلوه گر شویم.
در اینجا از تمام اساتید و سروران گرامی که با جسارت و جزمیت به خود جرات میدهند و در اصحاب رسانه ها و یا محیط های مجازی این مطالب را بیان می کنند تا جوانان و جامعه مسیر ترقی را بهتر و بیشتر بپیماید بینهایت متشکرم و منتظر پیامهای شما عزیزان
متاسفانه آموزشهای ناکارامد که مختص بخش خصوصی هم نیست و سالها است که برخی مدیران دانشگاهها با اهتمام به نام و برند دانشگاه…. نسبت به ارائه آن اهتمام دارند خود نوعی دیگر از این رفتار غیر حرفه ای است.
متاسفانه شیوع تب (آزمون و خطا) بهمراه (خودشیفتگی مزمن) بسیار گسترش یافته است . برخی اوقات با برخی افراد که صحبت می کنم حس می کنم گالیله هستم و در جلسه ای سوال و جواب پیرامون گرد بودن زمین و……. آری چرا نباید فکر کرد که نمیتوان در بدیهیات تردید کرد، چرا؟
آیا همه یافتههای بشری قابلیت تشکیک را ندارند و چهبسا بسیاری از پیشرفتها و کشفیات بشر مرهون ذهن شکاک همین بشر خاکی است مسئله دیگر این است که اگر همین شکیات نبود آیا ما امروز اینجا بودیم . آری زبان علم و زبان بدن و زبان حقیقت سه معقوله کاملا متفاوت است
خواهش می کنم نسبت به مسائل و مطالب بدون پافشاری بر مواضع خودمان به منافع کشور و ملت بیندیشیم چرا که برای داشتن ایرانی اباد و آزاد باید دست در دست هم تلاش کنیم ….
دکترمازیارمیر مشاور و تحلیل گر
توصیه میشود مطالب زیر را مطالعه فرمایید:
دانش با درک مساوی نیست قسمت دوم
همایش بزرگ زبان بدن دانشگاه تهران
مقدمه ای بر علم مدیریت دانش
زبان بدن نازنین دانشور