فقر کارآفرینی قسمت اول

فقر کارآفرینی قسمت اول

فقر کارآفرینی قسمت اول

امروزه بسیارى از مردان و زنان ایرانی کارنا آفرین رشد می کنند ، تحصیل می کنند و بازنشسته می شوند .
و تمام تجربیاتشان را پس از چشم فرو بستن هم با خود می برند .
بسیارى از مردان و زنان ایرانی کارنا آفرین رشد می کنند تحصیل می کنند
کارشناس و کارشناس ارشد و حتی متاسفانه دکترای کارآفرینی می گیرند اما دریغ از اپسیلونی کارآفرین بودن بسیارى از مردان و زنان ایرانی فقط برای استخدام دولتی و سرکار رفتن و برای دیگری کار کردن تربیت می شوند ولاغیر

 پدر مادر، ما متهمیم! با اجازه از دکتر شریعتی ،آری ما متهمیم آنهم متهم ردیف اول یک پرونده که هر روز قطور و قطور تر می شود
امروزه بسیارى از مردان ایرانی (زن فقیر) هستند و بسیاری از زنان (شوهرفقیر) ؟
بسیاری از مادران ایرانی دخترانشان را فقط و فقط برای خانه داری تربیت میکنند،نه برای یار و همسر و همکار شدن و حتی برای شاغل شدن و پیشرفت و رو به جلو بودن فقط پختن و سابیدن و بچه بزرگ کردن و نهایت امر کارمند شدن و نه کارآفرین شدن و برای خود کار کردن مثل خانم مقیمی ها و….
این زنان غافلند از اینکه دامادشان اول همدل و همسر می خواهد نه صرفا و فقط یک آشپز که همیشه بوی تند و بد غذا بدهد، زیرا همیشه می توان غذا را از بیرون هم خرید ولی دلدار و همکار و همدل را نه شاید تعبیر زیبای این قسمت را بتوان در زندگی استیو پل جابز و مخصوصا در زندگیش دید و رابطه بسیار صمیمی اش و با همسرش، مخصوصا در پایان عمر موفقیتهای خود را مرهون یاری همه جانبه همسرش می داند.
آری ما پسرانمان را به صورتی تربیت میکنیم که عاقبت آن نا کارافرین بودن و متاسفانه شوهرفقیری عروس بیچاره است، به زحمت خرج زندگی را برای یک عمر در می آورد با کارگری و کارمندی البته اینها بد نیست بسیار شرافتمندانه تر از ( ب ز ) یا ( ف ل) شدن است . مازیار میر مشاورکارآفرینی معتقد است که هر ایرانی را می توان کارآفرینی کوچک و بزرگ تصور کرد. به راستی فرصت سوزی چرا ؟
متاسفم که بگویم از منظری دیگر از همسری که چند نوع قندان در جهیزیه اش وجود دارد و همیشه شسته و مرتب و پر از قند، ولی دریغ از یک چای دم عصر و مخصوصا وقت و بی وقت که با همسرش صرف شود آه دریغ، قطعا طرف مقابلش (همسرفقیر) است و مرد و زن هم ندارد . بسیار جالب تر اینجای کار است که برخی برای شکستن همین قندان بلامصرف ناراحت شده حتی طلاق می گیرند آری طلاق.ای کاش بجای مدلهای مختل قندان های فرانسوی و ترکی و چینی  و پر کردن خارجیها کمی آری کمی دلمان برای خودمان و جوانان خودمان می سوخت و دلمان و وضع کسب و کارمان شیرین بود.

ما فرزندانمان را با این عبارت بزرگ می کنیم و به خانه بخت میفرستیم ،کیف کفش و جهیزیه آمریکایی برایش گرفتم اروپایی برایش گرفتم و هر کوفت و زهرماری از خراب شده ای در جهان هستی الا ایران، اما خارجی آری خارجی تا جوانان ایرانی بیکار و بیکارتر شوند آری ما متهمیم
به بسیاری گفتم تمام پس انداز پسر و وام و جهیزیه دختر و کمک مختصر خانواده ها را صرف یک کار کارآفرینی کنید تا زندگی بخور نمیر کارمندی و رزق فروشی و دور تسلسل اشتباه را طی نکنید و در کار باهم شریک باشید و همکار و همدل و همسری باشید از جنس خودتان و کنارتان و….
بعضی ها انواع وسایل سفر کمپینگ مثل چادر و….. دارند، خیلی هم مواظبند ولی هیچگاه فکر نمی کنند که با این وسیله ها هفته و ماهی و سالی یک مسافرت بروند ؟و در این سفر به فکر درآمد زایی هم باشند وطبیعتمان را خراب و آلوده و زشت نکنند . آری ما متهمیم
یا یک عصر با همسرم در حیاط یا در پارک یا کوه و جنگل تنها دور از بچه ها و خانواده خودم یا دوستان خودم دو نفری و عاشقانه از اکنون و حال لذت ببریم و اطاق فکر های مستمرمان در همان دونفره های عاشقانه شکل بگیرد و گسترش یابد ؟ چراکه نه
واقعا ماشینی که مواظب باشی همسرت درب آن را محکم به هم نزند ولی در عوض قلب همسرت را در آن واحد و به هفت روش سامورایی و غیر سامورایی میشکنی به درد چه می خورد؟ آیا می دانید ۷۰% تولید پورشه جهان و صرفا برای چشم و هم چشمی در پارکینگ خانه های ایرانی جا خوش کرده و این سرمایه عظیم می تواند در کار اشتغال و کارآفرینی و اشتغال مصروف می شد . بخدا قسم آنجا هم جا برای چشم و هم چشمی فرصت های نابی هست نشان دادن کارخانه پرسنل محصولات صادراتی و در نهایت برند برتری مثل جامعه و برک و گراد و یا هاکوپیان و…
لباس خارجی خارجی خارجی آنهم گران قیمت  که برای همسرت نپوشی تا شاد شود به راستی مگر به درد می خورد چرا همسران در عروسیها و مجالس پادشاه و ملکه ای افسانه ای ومبادی آداب هستند و در غیر از آن و در خانه…. لباس اینجا کنایه است اما چقدر مدرک گرفتیم کلاس و طرح رفتیم کارآموزی رفتیم چقدر در گنجه و قفسه مدارکمان خاک می خورد مانند لباس های شیک خارجی درون کمد که هرگز جز یکبار نپوشیدیم چه بهره ای از آن بردیم حتی جرئت بخشیدنش را هم نداریم آیا این فیل سفیدها تمام خانه و کاشانه و مغز و فکرما را فرا نگرفته اند و فقط فضا اشغال نکرده عمرو سرمایه و…. مارا تلف نکرده اند به راستی به چه بهانه ای.
با هم مجله بخوانیم، باهم و برای هم و کمک به هم فکر کنیم، برنامه مدونی طراحی کنیم، همیشه بهانه ای برای کار کردن داشته باشیم نه برای فرار از کار ، همیشه کار را برای کار بخواهیم نه برای پول ، از کار کردن نترسیم و به سوی کار و مشکلات هجوم بیاوریم و آنها را باهم پیش بینی کنیم، برای کنارهم بودن بهانه های زیبا بتراشیم بایید کارآفرین بچه هایمان را تربیت کنیم کارآفرینی که بچه هایی کارآفرین تربیت می کند و همراه همدل و عاشق آری عاشق که همیشه عاشق است نه لحظه ای و برهه ایی….. ادامه دارد

 

مازیار میر مشاور و تحلیل گر

Mazyar Mir professional consultant and analyst

لمپنیسم کار آفرینی – Entrepreneurship lumpenism

 

 

پیشنهاد میشود از مقالات مشابه در سایت دیدن فرمایید:

کار آفرینی یا کلاهبرداری قسمت اول

کار آفرینی یا کلاهبرداری قسمت دوم

 کار آفرینی یا کلاهبرداری قسمت سوم

 کار آفرینی یا کلاهبرداری قسمت چهارم

 کار آفرینی یا کلاهبرداری قسمت پنجم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *