نحوه پیدا کردن کلمات کلیدی نوشته مازیارمیر
بعنوان یک منتور و کوچ حرفه ای پیوسته نگاه خاصی به تجارت الکترونیک و بازاریابی محتویی دارم و در راس این هرم تحقیق پیرامون کلمات کلیدی است.
تحقیق کلمات کلیدی فرآیندی پیچیده است، اما برای اینکه کار به درستی انجام شود، چندشرط مهم و حیاتی وجود دارد:
اول
شناخت تحقیق و بررسی ابعاد و جنس کسب و کارها است.
دوم
شناخت رقبا و رقبای احتمالی و تهیه یک چک لیست کامل و سه بعدی
سوم
اگر برون سپاری نموده اید حتما انتخاب یک مشاور کاربلد و دارای یک رزومه حرفه ای و عملیاتی
چهارم
مطالعه و آموزش در این مسیر که هر چقدر تلاش کنید باز هم کم است.
روشهای علمی و عملیاتی برای کشف کلمات کلیدی در سه گام طلایی
گام نخست
سایر مجموعه های رقبا و همکاران موفق در چه کلیدواژههایی چه رتبه ای دارند و چرا؟
من همیشه به تمام دوستان می گویم از روش بنچ مارک استفاده فرمائید..
در نهایت شما ، میتوانید از کلمات مرتبط پیشنهادی خود گوگل استفاده کنید.
در طی فرایند تحقیق کلمات کلیدی باید سعی کنید در شناسایی رقبایتان از قدرت تشخیص و تصمیمگیری خود به نحو احسن استفاده کنید. مثلا اگر دیدید در کلیدواژهی مد نظرتان، کسب و کارهای بزرگی همچون آمازون یا دیجیکالا رتبههای اول را دارند، شما لزوما نباید آنها را رقیب ببینید. همواره باید به دنبال وبسایتهایی باشید که مشابه وبسایت خودتان هستند یا قصد دارید وبسایتتان را به جایگاه آنها برسانید.
پس از اینکه چند وبسایت را شناسایی کردید، میتوانید از ابزارهای تحلیل رقبا هم استفاده کنید.
کلمات کلیدی بنیادی (Seed Keywords) پایه و اساس فرآیند تحقیق کلمات کلیدی هستند. آنها جایگاه اصلی شما را تعریف میکنند و کمک میکنند رقیبانتان را شناسایی کنید. تمام ابزارهای تحقیق کلمات کلیدی در ابتدا از شما یک کلمه کلیدی بنیادی میخواهند که در ادامه از آن برای ایجاد لیستی بلند از ایدههای کلیدواژههای مرتبط استفاده میکنند.
برگزاری جلسات طوفان فکری (Brain Storming) با همکاران، شرکا یا سایر افرادی که از حوزه کاری مورد نظر اطلاعات دارند برای برداشتن اولین قدم در فرآیند تحقیق کلمات کلیدی بسیار مفید خواهد بود. کافی است خود را جای مشتریان قرار دهید تا بدانید برای یافتن خدمات یا محصولی که عرضه میکنید، چه کلمهای باید جستجو شود. کلمات را لیست کنید و کلمات مرتبط را در دستهبندیهای مشابه قرار دهید.
به عنوان مثال، اگر میخواهید کلیدواژههای مربوط به مشاور را پیدا کنید، کلمه کلیدی بنیادی شما میتواند چنین چیزی باشد:
- مشاوره
- مشاوران
- مشاورین
- مشاورها
نکته بسیار مهم کلمه کلیدی و بنیادی خود به صورت انفرادی هیچ ارزش خاصی نداشته و ندارد
نکته بعد یادتان باشد که از این کلمات فقط برای برداشتن گامهای نخست و ثانویه در فرآیند تحقیقات تخصصی جذب کلمات کلیدی و خانواده مرتبط ببا ان و برای جذب حداکثر مخاطب و خواننده استفاده نمود.
نکته دیگر اینکه در این امر به شدت وسواس به خرج دهید موفقیت و یا شکست شما در گرو این کلمات کلیدی است که همه چیز شما در گرو آن اسست. حال که با صرف زمان و مطالعه فراوان، چند کلمه کلیدی بنیادی را انتخاب نمودید به مرحله بعدی بروید.
سوم – ابزارهای تحقیق کلمات کلیدی
تحلیل رقبا میتواند منبع بسیار خوبی برای یافتن کلیدواژهها باشد اما ممکن است همچنان تعداد زیادی از کلیدواژههای مناسب با میزان جستجوی بالا وجود داشته باشد که هیچیک از رقبایتان هدف قرار ندادهاند. اینجاست که ابزارهای تحقیق کلمات کلیدی به کمک ما میآیند. الگوریتم کار تمام ابزارهای جستجوی کلیدواژه مثل هم است. شما یک کلمه کلیدی بنیادی معرفی میکنید و ابزار بر اساس آن کلمه، از میان کلمات موجود در پایگاه دادهشان لیستی از ایدههای کلیدواژههای مرتبط ارائه میدهد.
سادهترین راه برای پیدا کردن یک لیست از کلیدواژههای مرتبط با کسب و کار شما استفاده از ابزارهای تحقیق کلمات کلیدی است. ابزارهای رایگان و غیررایگان متفاوتی برای استخراج کلمات کلیدی وجود دارند و بطور کلی ابزارهای تجاری تحقیق کلمات کلیدی امکانات بیشتری را در اختیار شما قرارخواهند داد و به شما کمک خواهند کرد در وقتتان صرفه جویی کنید.
بهترین ابزارهای کارآمد تحقیق کلمات کلیدی عمدتا تجاری هستند و با پرداخت هزینه دلاری قابل خرید هستند. از بهترین این ابزارها KWfinder، ahref و semrush را میتوان نام برد. نسخه آزمایشی اکانت Ahref را میتوان با پرداخت هزینه ریالی از سایتهای ایرانی خرید و به مدت یک هفته استفاده کرد.
در این مقاله ما تنها به معرفی و استفاده از ابزار KWfinder خواهیم پرداخت. در مثالهای ارائه شده نیز از این ابزار استفاده شده است. با توجه به قیمت دلاری ابزارهای تحقیق کلمات کلیدی این ابزار قیمت مناسبتری در مقایسه با سایر ابزارها دارد و آمار ارائه شده در این ابزار دقت خوبی دارد و با توجه به هزینه پرداختی امکانات قابل قبولی را در اختیار شما قرار خواهد داد.
ابزار KWFINDER
ابزار KWFinder یکی از بهترین ابزارهای تحقیق کلمات کلیدی موجود در بازار می باشد و از نظر دقت اعداد و آمار ارائه شده جزو بهترینهاست. شما با پرداخت سالانه ۳۵۸ دلار میتوانید پلن بیسیک این ابزار را خریداری کنید، به بررسی و مشاهده آمار برای کلیدواژههای مختلف بپردازید و کلیدواژههایی که رقبایتان برای آن کلیدواژهها رتبه کسب کردهاند را پیدا کنید. از دیگر امکانات KWfinder قابلیت ردیابی رتبه سایت شما برای کلیدواژههای مختلف بصورت روزانه است. قابلیت دیگر این ابزار امکان بررسی بکلینکهای دامنههای مختلف میباشد.
به طور کلی دو روش انتخاب کلمات کلیدی با استفاده از ابزارهای مختلف تحقیق کلمات کلیدی وجود دارد:
- تحقیق کلمات کلیدی بر اساس کلمات اصلی
- تحقیق کلمات کلیدی بر اساس رقبا
جستجو بر اساس کلمات اصلی:
این روش با وارد کردن کلمه یا کلمات اصلی مرتبط با موضوع شروع میشود. شما با وارد کردن یکی از کلمات اصلی در ابزار لیستی از کلمات مرتبط را دریافت خواهید کرد. برای مثال اگر شما به دنبال تولید محتوا و یا کسب رتبه برای کلمه «قهوه ساز» هستید باید کلمه قهوه ساز را در این ابزار وارد کنید.
تحقیق کلمات کلیدی بر اساس رقبا:
یکی از بهترین امکانات ابزارهای تجاری تحقیق کلمات کلیدی و مخصوصا KWFinder قابلیت پیدا کردن کلیدواژههایی است که وبسایتهای رقیب برای آن کلیدواژهها رتبه کسب کردهاند. در صورت عدم استفاده از این ابزارها شما باید صفحه به صفحه وبسایتهای رقیب را بررسی کنید و به حدس کلمات کلیدی هدف برای هر صفحه بپردازید که کار سخت و زمانبری است. با استفاده از ابزار مناسب شما با استفاده از چند کلیک میتوانید این اطلاعات را بدست آورید. برای این هدف ۲ روش وجود دارد:
۱- بررسی دامنههای رقیب برای بدست آوردن کلیدواژهها:
کسب اطلاعات در مورد کلیدواژههایی که رقبایتان برای آن کلمات رتبه کسب کردهاند به شما کمک میکند تا ایدههای جدید برای تولید محتوا و بهینه سازی صفحات پیدا کنید. به عنوان مثال در تصویر زیر به بررسی یک وبسایت محبوب در زمینه قهوه coffeestore.ir میپردازیم. ابزار KWfinder به ما تعداد زیادی از کلمات را که این وبسایت برای آنها رتبه کسب کرده است نمایش میدهد:
۲- بررسی یک صفحه اینترنتی خاص برای پیدا کردن کلیدواژههای مربوط به یک موضوع خاص
این روش برای مواقعی استفاده میشود که شما تولید محتوا درباره یک موضوع خاص را در نظر دارید. به عنوان مثال به دنبال تولید محتوا درباره «انواع قهوه» هستید. کلیدواژه مورد نظر را در گوگل وارد کنید و صفحاتی که برای این کلمه رتبه کسب کردهاند را بررسی کنید:
پس از پیدا کردن صفحهای که رتبه اول را برای کلمه کلیدی مورد نظر در اختیار دارد، آدرس صفحه ذکر شده را داخل ابزار جستجوی کلیدواژه KWFINDER وارد کنید:
با وارد کردن آدرس اینترنتی صفحه مورد نظر همه کلماتی که این صفحه موفق به کسب رتبه برای آن کلمات شده است را خواهیم یافت.
پیشنهادات گوگل
گوگل به منظور راهنمایی هرچه بهتر کاربران برای پیدا کردن صفحات مورد نظرشان پیشنهادات مختلفی را به کاربر ارائه میدهد. این ویژگی میتواند به عنوان یک ابزار رایگان تحقیق کلمات کلیدی مورد استفاده قرار گیرد. در ادامه به بررسی ۳ ویژگی گوگل که میتواند به شما در تحقیق کلمات کلیدی کمک کند خواهیم پرداخت.
۱- کامل کردن خودکار کلمات (Autocomplete):
قطعا در هنگام جستجو در گوگل متوجه شدهاید که گوگل به محض اینکه شما شروع به تایپ کردن کنید به صورت خودکار پیشنهاداتی را به شما ارائه میدهد. این پیشنهادات بر اساس کلماتی است که کاربران واقعی برای آنها به جستجو پرداختهاند. از آنجایی که این پیشنهادات بر اساس رفتار واقعی کاربران است، میتواند منبع الهام خوبی برای انتخاب کلمههای کلیدی مناسب برای شما باشد.
2- جستجوهای مرتبط (Searches Related to):
این ویژگی مشابه ویژگی کامل کردن خودکار کلمات است با این تفاوت که پیشنهادات در انتهای صفحه نمایش داده شدهاند.
خوب است بدانید:
AnswerThePublic:
Answerthepublic یک ابزار رایگان برای ارائه کلمات مشابه با کلمه کلیدی وارد شده بر اساس پیشنهادات موتورهای جستجوی گوگل و بینگ است. ناگفته نماند که عملکرد این ابزار برای کلیدواژه های لاتین بهتر است. در صورتی که مخاطب هدف شما کاربران انگلیسی زبان هستند و هدف شما سئو اینترنشنال میباشد استفاده از این ابزار برای شما مفید خواهد بود.
Keyword Surfer:
Keyword Surfer یک ابزار دوست داشتنی برای تحقیق کلمات کلیدی است که کلیدواژههای مشابه را در داخل صفحه نتایج جستجوی گوگل در مرورگر به شما نمایش میدهد. تنها کاری که شما باید بکنید نصب افزونه گوگل کروم keyword surfer است. بدین ترتیب با جستجوی کلمات جدید در گوگل این افزونه کلمات مشابه را به همراه اطلاعات هر کلمه نمایش خواهد داد.
گوگل سرچ کنسول:
یک راهکار عالی تحقیق کلمات کلیدی پیدا کردن کلیدواژههایی است که هم اکنون سایت شما در آنها موفق به کسب رتبه شده است. اطلاعات گوگل سرچ کنسول به شما در این مسیر کمک میکند. اگر یک مقاله از سایت شما برای یک یا چند کلیدواژه رتبه کسب کرده است، احتمال این وجود دارد که کلیدواژههای دیگری نیز وجود داشته باشد که این مقاله برای آنها نیز بتواند رتبه بهتری کسب کند. در این قسمت به بررسی دو روش برای پیدا کردن کلیدواژههای با پتانسیل کسب رتبه خواهیم پرداخت:
۱- پیدا کردن کلیدواژههای با تعداد Impression بالا و تعداد کلیک اندک
کلیدواژههای با تعداد ایمپرشن بالا و کلیک کم در سرچ کنسول نشانگر این است که یک پتانسیل بالقوه برای دریافت کلیک از طریق گوگل وجود دارد اما سایت شما به دلیل رتبه پایین نتوانسته از این پتانسیل بهرهمند شود.
برای پیدا کردن کلیدواژه های با تعداد سرچ بالا و کلیک کم به سرچ کنسول و قسمت Performance بروید. در این قسمت شما میتوانید تمامی کلمات را بر اساس تعداد نمایش (Impression) و تعداد کلیک ملاحظه کنید. در مرحله بعد باید کلمات را بر اساس تعداد ایمپرشن مرتب کنید و به دنبال کلماتی باشید که برای شما اهمیت بیشتری دارند اما تعداد کلیکشان پایین است.
۲- پیدا کردن کلماتی که در نتایج جستجو در صفحه دوم و یا پایینتر قرار دارند
با اسفاده از اطلاعات واقع در قسمت Average Position در بخش Performance سرچ کنسول گوگل میتوانید کلیدواژههایی که برای آنها در صفحه دوم و یا سوم از نتایج جستجوی گوگل قرار دارید پیدا کنید. این کلیدواژهها احتمالا تمرکز اصلی شما نبودند ولی با این وجود توانستنهاند برای سایت شما Impression و کلیک جذب کنند.
با پیدا کردن کلیدواژههای واقع در صفحه دوم که تعداد سرچ بالا دارند، دو راهکار پیش روی شما وجود خواهد داشت:
- ویرایش صفحه یا مقاله مربوطه به منظور تاکید بیشتر بر روی کلیدواژه مورد نظر
- نگارش یک صفحه و یا مقاله جدید مربوط به کلمه مورد نظر
بررسی دقیقتر مخاطبان و تحقیق در حوزه کاری
تمام مواردی که تا اینجا مطرح شد به شما کمک میکند تا تعداد بسیار زیادی ایده برای کلیدواژههای خود بیابید. اما این روش یک نقص بزرگ دارد چرا که همه چیز وابسته به کلمه کلیدی بنیادی و میزان جامعیت پایگاه دادهی ابزار مورد استفاده شما است. بنابراین، احتمال زیادی وجود دارد که برخی ایدههای خوب را از دست بدهید.
برای حل این مشکل، شما باید جایگاه کسب و کارتان را در صنعت مربوطه با دقت مطالعه و بررسی کنید. علیرغم اینکه با ظهور شبکههای اجتماعی جدید، تالارهای گفتگو چندان رونق گذشته را ندارند اما برخی از تالارهای گفتگوی تخصصی توانستهاند به فعالیت خود ادامه دهند. به عنوان مثال شما میتوانید با جستجوی ترکیبات زیر تالارهای گفتگوی مربوط به قهوه را پیدا کنید:
- «تالار گفتگو قهوه»
- «قهوه تالار گفتگو»
- « قهوه تالارهای گفتگو»
بررسی فورومها، گروهها و پرسش و پاسخهای مرتبط با صنعتتان میتواند نقطه شروع خوبی برای این کار باشد. این کار به شما کمک میکند که چیزهای بیشتری در خصوص مطالبات و دغدغههای مشتریهای بالقوه کشف کنید. مواردی که از دید ابزارهای جستجوی کلمات کلیدی پنهان ماندهاند و رقبا نیز نتوانستهاند آنها را شناسایی کنند.
علاوه بر مطالعهی فورومها و گروهها، خود مشتریان میتوانند منبع فوقالعادهای برای الهام گرفتن کلیدواژهها باشند. به یاد داشته باشید که این افراد، کسانی هستند که شما میخواهید محصول یا خدماتتان را به آنها بفروشید. پس مهم است که بدانید چگونه فکر میکنند.
موراد زیر چند روش برای ایده گرفتن از مشتریان یا کاربران شما هستند:
- گفتگوی رو در رو و مستقیم با آنها
- بررسی ایمیلهای قبلی مشتریان
- بررسی درخواستهای پشتیبانی مشتریان پیشین
- تلاش برای به یاد آوردن سؤالات و چالشهای عمومی پیش روی مشتریان
- گروههای فیسبوکی
- بحثهای توییتری و رشته توییتها
بخش سوم – بررسی و آنالیز کلیدواژهها
داشتن تعداد زیادی کلیدواژه بسیار مفید است. اما آیا میدانید کدامشان از بقیه بهتر است؟ نمیتوان تمام آنها را تک به تک بررسی و ارزیابی کرد. راه حل این مورد هم آسان است. کافی است از سنجههای سئو (SEO metrics) استفاده کنید که بتوانید کلمات کلیدی بهتری را برگزینید و به اصطلاح مو را از ماست بیرون بکشید.
سه مورد از مهمترین سنجهها را بررسی میکنیم:
- میزان جستجو (Search Volume)
- سختی کلیدواژه (Keyword Difficulty)
- هزینهی هر کلیک (Cost Per Click یا CPC)
میزان جستجو (Search Volume)
میزان جستجو یا Search Volume نشان میدهد که یک کلیدواژهی خاص به طور متوسط چند بار در ماه توسط کاربران اینترنت جستجو میشود. سه نکتهی مهم در خصوص این ارقام وجود دارد:
- این عدد نشان دهندهی تعداد دفعات جستجو است، نه تعداد افرادی که جستجو کردهاند. در بسیاری موارد ممکن است یک نفر چندین بار در ماه یک کلمه یا عبارت را جستجو کند. تمام این دفعات در این آمار محاسبه میشود، حتی با وجود اینکه تمام این جستجوها توسط یک نفر انجام شده. برای مثال، یک نفر ممکن است در ماه چندین بار عبارت «پیشبینی هوای تهران» را جستجو کند.
- مشخص نیست در صورت گرفتن رتبه در این کلیدواژه چقدر ترافیک دریافت میکنید. حتی اگر رتبه اول گوگل را هم به دست آورید، ترافیکی که از آن میگیرید به ندرت از ۳۰ درصد تعداد جستجوها بیشتر میشود.
- این عدد یک میانگین ماهانه است. اگر به عنوان مثال، یک کلیدواژه در ماه ژانویه ۱۲۰ هزار بار جستجو شود و در بقیهی ماههای سال، صفر بار، در نهایت میانگین ۱۰ هزار جستجو در ماه ثبت خواهد شد.
در بیشتر ابزارهای تحقیق کلمات کلیدی، میتوان فیلتری برای تعداد جستجوی ماهانه تعریف کرد. ۲ کاربرد اصلی برای این فیلتر وجود دارد:
- یافتن کلیدواژههای با تعداد جستجوی بسیار بالا: اگر سایت شما جدید است، احتمالا بهتر است که وقت و انرژیتان را صرف اینچنین کلیدواژههایی نکنید. چرا که رقابت در آنها بسیار شدید است و احتمال موفقیت کم.
- یافتن کلیدواژههای با تعداد جستجوی نسبتا کم: شاید بهتر باشد که با کلمات کلیدی که کمتر جستجو میشوند شروع کنید، تا بتوانید با نوشتن مطالبی کوتاه، ترافیک اضافی دریافت کنید. اصطلاحا به این نوع از کلیدواژهها که معمولا از چند کلمه تشکیل شدهاند، کلیدواژههای دم دراز (Long-tail Keywords) گفته میشود.
به عنوان مثال کلیدواژههای زیر کلیدواژههای دم دراز مربوط به قهوه میباشد:
- نحوه رست کردن قهوه
- چگونه قهوه درست کنیم؟
- بهترین روش دم کردن قهوه
- طرز تهیه قهوه فوری
خوب است بدانید:
افراد زیادی در گوگل جستجو میکنند، اما این لزوما به این معنی نیست که حتما روی نتایج جستجو کلیک کنند یا سایتهای با رتبه بالاتر را مشاهده کنند.
سختی کلیدواژه
کارشناسان سئو معمولا میزان سختی رتبه گرفتن در یک کلمه کلیدی را به صورت دستی و با بررسی سایتهای برتر ارزیابی میکنند. آنها فاکتورهای زیادی را برای این سنجش در نظر میگیرند، از جمله:
- تعداد و کیفیت بکلینکها
- اعتبار دامین (DA)
- طول، میزان ارتباط و تازگی محتوا
- میزان استفاده از کلیدواژه و کلمات معادل آن
- نیت و هدف جستجو
- برندینگ
این فرآیند ممکن است از یک کارشناس تا کارشناس دیگر متفاوت باشد. چرا که معیار مشخص و دقیقی برای اینکه کدام فاکتورها مهم هستند وجود ندارد. یک نفر ممکن است به تاثیر بیشتر بکلینکها اعتقاد داشته باشد و دیگری به طول و مرتبط بودن محتوا. نبود یک معیار دقیق باعث شده کار ابزارهای جستجوی کلیدواژه دشوارتر شود. زیرا همگی سعی میکنند میزان سختی کلیدواژه را از طریق امتیازدهی به تنها یک فاکتور عملی تعیین کنند.
دشواری کلیدواژه در واقع بیانگر این است که رسیدن به رتبه مناسب در این کلید واژه چقدر دشوار است. هرچه عدد دشواری بزرگتر باشد گرفتن رتبه سختتر.
اما به طور قطع یکی از مهمترین فاکتورها، تعداد و کیفیت سایتهایی است که به سایت شما لینک دادهاند. اگر بخواهیم میزان سختی رتبه گرفتن در یک کلیدواژه را با امتیازی بین ۰ تا ۱۰۰ بسنجیم و ۴ ردهی آسان، متوسط، دشوار و خیلی دشوار برای آن تعریف کنیم، تصویر زیر نشاندهندهی میزان دشواری کلیدواژهها برای رتبه گرفتن خواهد بود.
بسیاری از کاربران تنها روی کلیدواژههای آسان و با امتیاز ۰ تا ۳۰ تمرکز میکنند و از رقابت در کلیدواژههای دشوار چشمپوشی میکنند. اما این کار درست نیست. به دو دلیل:
- شما باید هرچه زودتر سراغ کلیدواژههای دشوار بروید: از آنجا که به بکلینکهای زیادی نیاز دارید تا بتوانید در این کلیدواژهها رتبه کسب کنید، بنابراین باید هرچه زودتر کار را آغاز کنید تا بتوانید این لینک ها را به دست آورید. هرچقدر که در شروع کار تاخیر بیاندازید، کار را برای خود دشوارتر و برای رقبا آسان میکنید.
- شما باید به کلیدواژههای دشوار به چشم فرصتی برای ایجاد بک لینک نگاه کنید: همین امر که سایتهای دارای رتبههای برتر، لینکهای زیادی دارند نشان دهندهی پتانسیل آن موضوع برای گرفتن بکلینک است. به عبارت دیگر، اگر بتوانید محتوای با کیفیتی تولید کنید، شانس زیادی برای گرفتن تعداد زیادی بکلینک خواهید داشت.
به طور خلاصه باید بدانید که سنجهی سختی کلیدواژه برای ترساندن شما از کلیدواژههای دشوار نیست. بلکه نقشش دادن آگاهی به شماست تا درک بهتری از موقعیت و تلاش لازم برای رتبه گرفتن و همچنین فرصتهای بکلینک گرفتن داشته باشید.
نکته مهم:
- دشواری کلیدواژه را به عنوان اولین و مهمترین سرنخ در نظر نگیرید: این سنجه به عنوان یک راهنما برای شما عمل میکند و بیانگر همه چیز نیست. واضح است که اگر محتوای بهتری تولید کنید موفق به کسب رتبه در کلیدواژههای با دشواری بالا نیز خواهید شد.
- اعداد و ارقام ابزارهای جستجوی کلیدواژه را با هم مقایسه نکنید: هر ابزاری از دادههای متفاوتی برای مشخص کردن دشواری کلیدواژه استفاده میکند. بهتر است یک ابزار را انتخاب کنید و دشواری کلمات مختلف را همگی در یک ابزار بسنجید.
هزینه هر کلیک
سنجه CPC یا همان هزینه برای هر کلیک نشان دهندهی این است که رقبایتان حاضرند برای هر کلیک روی نتایج یک کلیدواژه چقدر هزینه کنند. این معیار بیشتر به درد کسانی میخورد که قصد تبلیغ کردن دارند و نه کارشناسان سئو. اما در هر صورت بینش خوبی به کارشناس میدهد و مشخص میکند که آیا افرادی که این کلمات را سرچ میکنند اهل پول خرج کردن هستند یا نه؟
نکتهای که باید مد نظر داشته باشید این است که CPC معیاری آنی است و ممکن است هر ساعت تغییر کند. بر خلاف تعداد جستجوی ماهانه که ممکن است در طول یک سال تغییری نکند.
بخش چهارم – هدف قرار دادن کلیدواژهها
برای هر کلیدواژه در لیستتان، باید بتوانید صفحه و محتوای درستی تولید کنید که آن کلیدواژه را هدف قرار دهد. داشتن درک صحیح از چگونگی انجام این کار برای فرآیند تحقیق کلمه کلیدی حیاتی است. این کار را میتوانید در دو گام ساده انجام دهید:
- شناسایی موضوع مادر
- شناسایی نیت و هدف جستجو
شناسایی موضوع مادر
فرض کنیم این کلیدواژهها در لیست شما قرار دارند:
- روش درست کردن قهوه خامه ای
- قهوه خامه ای چیست
- دستور تهیه قهوه خامه ای
- روش تهیه قهوه خامه ای خانگی
- قهوه خامه ای بدون شکر
ممکن است برای شما سؤال باشد که آیا باید برای هرکدام از این کلیدواژهها صفحه و محتوای مجزا تولید کنید یا همه را در یک صفحه مورد هدف قرار دهید؟
پاسخ این سوال تا حد بسیار زیادی به این بستگی دارد که گوگل چگونه این کلیدواژهها را میبیند. آیا آنها را به عنوان بخشهایی از یک موضوع میبیند؟ یا هرکدام را به چشم یک موضوع مجزا مینگرد؟ شما میتوانید به راحتی و با نگاهی به نتایج جستجو در گوگل، درک خوبی از این موضوع به دست آورید.
برای مثال با جستجوی دو کلیدواژهی «روش درست کردن قهوه خامه ای» و «دستور تهیه قهوه خامه ای» متوجه میشویم که سایتهایی که در آنها رتبه کسب کردهاند یکساناند. این نشان میدهد که هردو زیرمجموعهای از یک موضوع مادر (مثلا قهوه خامه ای) هستند.
از طرف دیگر، نتایج جستجو برای کلیدواژههای «قهوه خامه ای چیست» و «قهوه خامه ای بدون شکر» کاملا متفاوت هستند. این نشان میدهد که «قهوه خامه ای بدون شکر» علیرغم اینکه باز هم یک نوع قهوه خامه ای محسوب میشود، اما کلیدواژهای نیست که زیرمجموعهای از یک موضوع مادر باشد. پس بهتر است که صفحه و محتوای مجزایی برای آن تهیه شود.
مشکل این روش این است که باید به صورت دستی انجام شود و زمان زیادی از شما میگیرد. خصوصا اگر کلمات کلیدی زیادی مد نظرتان باشد.
شناسایی نیت و هدف جستجو
فرض کنیم این کلمات را در لیست خود دارید:
- قهوه خرد کن
- لاته یا کاپوچینو
- قهوه ساز تک فنجان
- قهوه عربیکا
- طرز تهیه قهوه دم سرد
- قهوه خرد کن دستی مولینکس
اگر قصد دارید یک سایت فروشگاهی با بلاگ داشته باشید، باید بدانید کدام کلیدواژه را در پستهای بلاگ هدف قرار دهید و کدام را در صفحات محصولات. توجه به نیت کاربر از جستجو در سئوی سایت فروش اینترنتی و فروشگاهی اهمیت بسیاری دارد.
برای برخی کلیدواژهها، تصمیم گیری راحت است. مثلا کسی برای کلیدواژه «طرز تهیه قهوه دم سرد»، صفحه محصول نمیسازد، چون این کار فایدهای ندارد. افرادی که این کلمه کلیدی را جستجو کردهاند، میخواهند روش دم کردن این نوع قهوه را یاد بگیرند، و قصد خرید تجهیزاتش را ندارند.
اما در مورد کلیدواژه «قهوه خرد کن دستی مولینکس» باید چکار کرد؟ آیا باید این را با نوشتن یک پست در بلاگ هدف قرار داد؟ یا باید صفحهای ساخت که در آن تمام محصولات قهوه خرد کن مولینکس به فروش میرسد؟
از آنجا که هدف نهایی شما احتمالا فروش بیشتر قهوه خرد کن مولینکس است، غریزه شما میگوید که باید یک مطلب در وبلاگ با دسته بندی «قهوه خرد کن مولینکس» ساخت که در آن تمام محصولات مرتبط به فروش برسد. اما این یک راهبرد نادرست است، زیرا آنچه که کاربران به دنبالش هستند، چنین چیزی نیست. به عبارت دیگر، نیت و هدف آنها از جستجو برای این کلیدواژه، چیز دیگری است.
شاید بپرسید از کجا معلوم است؟ اگر نگاهی به صفحه نتایج گوگل بیاندازیم، خواهیم دید که سایتهای برتر برای این کلیدواژه، همگی فروشگاهی هستند که در آنها این محصول به فروش می رسد.
گوگل بهتر از هرکسی، نیت و هدف جستجوی کاربرانش را میشناسد. پس نتایج جستجوی گوگل معمولا نشانهی بسیار خوبی برای یافتن هدف جستجو است. اگر میخواهید شانس خوبی برای رتبه گرفتن در یک کلیدواژه مشخص داشته باشید، باید محتوایی از جنس آنچه که سایتهای برتر تولید کردهاند تهیه کنید.
نکته مهم:
به طور کلی سه فاکتور مهم برای تولید محتوا با توجه به هدف جستجو وجود دارد:
1. نوع محتوا:
نوع محتوا عموما در یکی از این ۵ حالت جا میگیرد: پستهای بلاگ، صفحه محصول، دستهبندی، لندینگ پیجها، و ویدیو.
2. فرمت و قالب محتوا:
فرمت محتوا معمولا در خصوص محتواهای اطلاعاتی کاربرد دارد. به عنوان مثال «چگونه»ها، “ترین”ها، «مقالات اخباری»، «شرح نظرات» و «نقد و بررسی»ها.
3. زاویه محتوا:
زاویه محتوا، اصلیترین معیار فروش برای یک محتوا است. مثلا کسی که جستجو میکند «چگونه قهوه لاته درست کنیم»، ظاهرا قصد دارد بدون استفاده از دستگاه یا ابزار خاصی این کار را انجام دهد.
دقت داشته باشید، ضمن اینکه همراستا کردن محتوا با آنچه که کاربران انتظار دارند مهم است، اما الزامی وجود ندارد که شما نیز کاملا به این جریان وابسته باشید. اگر فکر میکنید توانایی جلب توجه کاربر را توسط محتوایی با نوع، فرمت و زاویه متفاوت دارید، شاید بهتر باشد که این کار را امتحان کنید.
مطالعه بیشتر: سئو محتوا چیست؟ آموزش ۰ تا ۱۰۰ بهینه سازی و سئو محتوای متنی سایت
بخش پنجم – نحوه اولویتبندی کلیدواژهها
اولویت بندی کلیدواژه را نمیتوان به طور دقیق مرحله آخر از فرآیند تحقیق کلمات کلیدی تلقی کرد. بلکه در واقع کاری است که باید همزمان با پیشبرد فرآیند، آن را انجام دهید. در حین فرایند جستجو برای یافتن کلیدواژهها، سنجیدن معیارها و دستهبندی کردن کلمات این سوالات را باید از خودتان بپرسید:
- چقدر پتانسیل جذب ترافیک برای این کلیدواژه پیشبینی میکنید؟
- رقابت در این کلیدواژه چقدر شدید است؟ برای رتبه گرفتن در آن باید چکار کنید؟
- آیا در حال حاضر محتوای آماده برای این موضوع دارید؟ اگر نه، باید برای ساختن و ارتقای یک صفحه برای آن چکار کنید؟
- آیا در حال حاضر در این کلیدواژه رتبه دارید؟ آیا با بهبود چند پلهای رتبه، میتوانید ترافیک بیشتری به سایتتان جذب کنید؟
- آیا ترافیک جذب شده باعث رسیدن به فروش بیشتر میشود یا تنها خروجی آن افزایش آگاهی از برند است؟
سوال آخر به طور خاص از اهمیت زیادی برخوردار است. علاوه بر اهمیتی که میزان جستجو، پتانسیل ترافیک، سختی رقابت و هدف از جستجو دارند، و باید مدنظر قرار بگیرند، باید بررسی کرد که ترافیک ورودی به سایت تا چه حد برای کسب و کار ارزشمند است.
چگونه پتانسیل کلیدواژههای خود را محک بزنیم؟
بسیاری از کارشناسان سئو و تولید کنندگان محتوا، ارزش یک کلیدواژه را با سنجیدن موقعیت آن در فرآیند خرید کاربر و قیف بازاریابی تخمین میزنند. قانون کلی در این روش این است که هرچقدر کاربر در طبقات بالاتری از قیف بازاریابی باشد، فاصله بیشتری با انجام خرید دارد و کاربرانی که که در انتهای قیف هستند، آمادهی انجام خریدند.
اما این دستهبندی چگونه انجام میشود؟ معروفترین روش برای این کار، تقسیمبندی کلیدواژهها در سه دستهی زیر است:
- بالای قیف بازاریابی (Top of the Funnel): کاربرانی که به دنبال کسب اطلاعات در زمینه مورد نظرشان هستند و قصد خرید محصول یا خدماتی را ندارند. طبق آمار بیشتر کاربران موتورهای جستجو در این دسته قرار میگیرند و متوسط حجم جستجوی کلیدواژههای این دسته از بقیه دستهها بیشتر است. کلیدواژههایی چون «قهوه چیست؟»، «کاپوچینو چیست؟»، «رست کردن قهوه یعنی چه؟» در این دسته قرار میگیرند.
- وسط قیف بازاریابی (Middle of the Funnel): کسانی که به دنبال اطلاعات در یک زمینه مشخص هستند و ممکن است برای رسیدن به هدفشان محصول یا خدماتی را نیز خریداری کنند در این دسته قرار میگیرند. میزان جستجو در این دسته نسبت به بالای قیف نسبتا کمتر است. کلیدواژههایی چون «روش دم کردن قهوه» و «اسپرسو در خانه» جزو این دسته هستند.
- پایین قیف بازاریابی (Bottom of the Funnel): افرادی در این دسته هستند که آمادهی انجام خرید محصول یا خدمات مورد نظرشان هستند. تعداد جستجوها در کلیدواژههای این دسته نسبت به دو مورد قبلی کمتر است. کلیدواژههایی نظیر «کدام برند قهوه ساز بهتر است؟» یا «قیمت قهوه ساز» جزو این دسته هستند.
به طور کلی میتوان گفت که کلیدواژههای بالای قیف بازاریابی (TOFU) پتانسیل بیشتری برای جذب ترافیک دارند، اما بازدیدکنندگان فاصله نسبتا زیادی با انجام خرید دارند. اما کلیدواژههای وسط قیف (MOFU) و پایین قیف بازاریابی (BOFU) ترافیک کمتری جذب میکنند، در عوض احتمال انجام خرید توسط بازدیدکنندگان بیشتر است.
اما این روش به سه دلیل ممکن است نتایج درستی ارائه ندهد:
- اولا، افرادی هستند که در بالای قیف هستند و به دنبال یک موضوع کلی مانند “بازاریابی آنلاین” هستند. بسیاری از این افراد را میتوان با کمک یک صفحه و محتوای مناسب به سمت پایین قیف هدایت کرد. در این روش این دسته از افراد در نظر گرفته نمیشوند. این همان کاری است که وظیفهی اصلی کپیرایترها به شمار میرود. برای آنها دسته بندی فوق اهمیت چندانی ندارد. آنها باید با نوشتن محتوای مناسب، کاربری را که حتی درک درستی از مشکل خود ندارد، به مرحله خرید برسانند.
- دوما، نسبت دادن افراد به یکی از سه دستهی فوق همیشه کار آسانی نیست. مثلا کسی که کلیدواژهی «ابزار لینک سازی» را جستجو کرده است، هم میتواند در دستهی پایین قیف قرار گیرد و هم وسط قیف. بستگی دارد چگونه به آن نگاه کنید.
- سوما، برخی از کارشناسان فعال در بازاریابی دیجیتال، تعریفشان از دستهی بالای قیف بازاریابی را چنان گسترش میدهند که در نهایت، موضوعات بی ارتباطی پوشش داده میشوند.
برای مقابله با این مشکل، میتوان راهحل بهتری را بر اساس امتیازدهی به هر کلیدواژه در پیش گرفت. و این امتیاز اساسا بستگی به این موضوع دارد که تا چه حد میتوان محصول مورد نظر را در محتوای هدف گنجاند. به همین منظور میتوان موضوعات مختلف را اینگونه امتیازدهی کرد:
امتیاز | اهمیت محصول مورد نظر در محتوای هدف | یک مثال از موضوع مورد نظر |
۳ | محصول ما، یک راه حل بدون جایگزین برای مشکل موجود است | «نحوه دم کردن قهوه» __ چرا که انجام این کار بدون کمک محصول ما، یعنی «قهوه ساز» بسیار سخت است. |
۲ | محصول ما کمک شایانی میکند، اما برای حل مشکل الزامی نیست | «نکات دم کردن قهوه» __ چرا که رعایت برخی نکات بدون کمک محصول ما غیرممکن است اما برخی دیگر نه. |
۱ | محصول را میتوان تنها به صورت مختصر مورد اشاره قرار داد | «تفاوت قهوه و چای» __ محصول ما قهوه ساز است و تنها در دم کردن قهوه کاربرد داشته و ارتباطی به چای ندارد. |
۰ | به هیچ وجه نمیتوان به محصول مورد نظر اشارهای کرد | «بهترین محل برای نگهداری قهوه» __ در این موضوع، محصول ما هیچ کمکی به کاربر نمیکند. |
با اضافه کردن این امتیازها به پتانسیل جستجوی یک موضوع، میتوان به ارزیابی خوبی از موضوعات ارزشمند برای کسب و کار مورد نظر رسید.
نهایتا با مرور این فرآیند خواهید دید که نباید تنها به دنبال کلیدواژههایی بود که رتبه گرفتن در آنها آسان است. بلکه کلیدواژههایی که ارزش سرمایهگذاری دارند اما ممکن است دشوار باشند نیز باید مورد توجه قرار گیرند. تمرکز روی کلمههای کلیدی با دشواری کم اشتباهی است که اکثر وبسایتها مرتکب میشوند. شما باید همیشه اهدافی برای رتبه گرفتن در کلیدواژههای آسان، متوسط و دشوار داشته باشید.
بررسی و بازبینی کلمات کلیدی بصورت دورهای
تحقیق کلمات کلیدی یک بخش حیاتی از استراتژی محتوایی و سئو سایت شما است اما اقدامی نیست که به یک لیست کلیدواژه ثابت و یک بار انجام آن بسنده کنید. شما باید به عنوان متخصص سئو یا صاحب کسب و کار به صورت مستمر و با کسب اطلاعات جدید از کاربران، ارائه سرویسهای جدید، تغییرات بازار و تغییرات الگوریتمهای گوگل اقدام به بازنگری در لیست کلیدواژههای گردآوری شده بکنید.
یک کسب و کار ممکن است اقدام به حذف برخی محصولات بکند یا اطلاعات برخی از صفحات تاریخ مصرفشان تمام شود. همچنین تغییرات بازار و ارائه محصولات جدید، اولویتهای کلمات و میزان جستجوی هریک را تغییر میدهد. همه این ها نیاز به بازبینی و اجرای مجدد تحقیق کلیدواژه را ضروری میکند.
جستجوی کلیدواژه با کیفیت و مفید باید به عنوان یک سند پویا در استراتژی سئو سایت شما قرار داشته باشد که دست کم هر ماه یک بار آن را اصلاح و بروز کنید.