هوش عاطفی یا هوش هیجانی
هوش عاطفی، هوش احساسی یا هوش هیجانی (Emotional intelligence یا EI) به مجموعه ای کامل از عواطف هیجانی و همچنین
شناسایی و شناخت و کنترل عواطف خود و دیگراندر قبال ما است.
باید اذعان کنم که افرادی که EI یا هوش هیجانی بالایی دارند، دارای 4 ویژگی منحصربفرد هستند.
اول مولفه های رفتاری
دوم مولفه های فیزیولوژیک
سوم مولفه های شناختی
چهارم مولفه های بیرونی
مازیارمیر بعنوان مدرس هوش هیجانی به شدت معتقد است که مدیران و رهبران با هوشهای هیجانیِ بالاتر، توان بیشتری برای
هدایتِ سازمانِ تحت کنترلشان دارند. یافتههای جدید نشان میدهد کارکنانی که دارای وجدان کاری و احساس وظیفهشناسی بالایی
هستند، اما فاقدِ هوش هیجانی و اجتماعیاند، در مقایسه با کارکنان مشابهی که از هوش هیجانی بالایی برخوردارند، عملکرد
ضعیفتری دارند.
از مقالاتِ پژوهشی برخی دانشمندان اینگونه بر میآید که، کسانی که از هوش هیجانی برخوردارند میتوانند عواطف خود و دیگران را
کنترل کرده، بینِ پیامدهای مثبت و منفی عواطف تمایز گذارند و از اطلاعاتِ عاطفی برای راهنمایی فرایندِ تفکر و اقدامات شخصی
استفاده کنند. هوش هیجانی، اصطلاحِ فراگیری است که مجموعهٔ گستردهای از مهارتها و خصوصیات فردی را دربرگرفته و بهطور
معمول به آن دسته مهارتهای درون فردی و بین فردی گفته میشود که فراتر از دایرهٔ مشخصی از دانشهای پیشین، چون بهرهٔ
هوشی و مهارتهای فنی یا و کاملا تخصصی است.
اما در اینجا باید نگاهی داشته باشیم به اندیشه های ارسطوی بزرگ . او از فیلسوفان یونان باستان و یکی از برترین فیلسوفان غربی
است که 20 سال در مکتب افلاطون به تحصیل علم پرداخت و انچنان به پیشرفتی دست پیدا نمود که افلاطون به وی لقب عقل داد
.او ۴ سال ، آموزگار اسکندر مقدونی بود . نوشتههای او در زمینهها و رشتههای گوناگون از جمله فیزیک، متافیزیک،شعر،
زیستشناسی، منطق، علم بیان، سیاست، دولت و اخلاق بودهاند.ارسطو به همراه سقراط و افلاطون از تأثیر گذارترین و بزرگترین
فیلسوفان یونان باستان بودهاند ، بدین سبب بوده که ارسطو لقب معلم اول را دارا است ،همچنین در خصوص تعریف فلسفه از دیدگاه
او ؛ ارسطوفلسفه را بهعنوان «دانش هستی» تعریف میکنند . خوب حال به جملهارسطو پیرامون هوش هیجانی بپردازیم :
\” عصبانی شدن سهل است و هرکسی عصبانی می شود، اما عصبانی شدن در برابر فرد مناسب، به میزان و اندازه مناسب، در زمان
مناسب، به دلیل مناسب و مخصوصا به روش مناسب هرگز آسان نبوده و نیست .\”
2- تکنیکهای آموزش در کودکی با رویکرد هوش هیجانی3-عوامل مؤثر در توسعه وبهبود هوش هیجانی
4-شناخت عواطف شخصی و کار برد هوش هیجاننی
5 – برانگیختن خود و شناخت عواطف دیگران و حفظ ارتباطها
6 – رابطهٔ چند بعدی هوش هیجانی با فریب و دروغگویی
وقتی که هوش هیجانی برای اولین بار به عموم مردم معرفی شد، در واقع حلقهی گمشدهی یک کشف عجیب بود: به این معنا که ۷۰
درصد افرادی که IQ متوسط دارند از کسانی که دارای بالاترین IQها هستند، به مراتب عملکرد بهتری خواهند داشت. این ناهنجاری
شوک بسیار بزرگی برای کسانی بود که همیشه اعتقاد داشتند تنها راه موفقیت، داشتن IQ بالاست. پس از دههها تحقیق و پژوهش
اکنون به این نتیجه رسیدهاند که هوش هیجانی، عامل اصلی عملکرد بهتر برخی افراد از بقیه است.
هوش هیجانی برای هر کدام از ما کمی متفاوت و ناملموس است، عاملی است که تعیین میکند ما چطور رفتار میکنیم، چگونه با
پیچیدگیهای اجتماعی کنار میآییم و به چه نحوی تصمیمات شخصی میگیریم که به نتایج مثبت میرسند. هوش هیجانی از چهار
مهارت عمده تشکیل شده است که در دو گروه اصلیِ شایستگی فردی و شایستگی اجتماعی قرار میگیرند.
شایستگی فردی
شایستگی فردی شامل مهارتهای خودآگاهی و خودمدیریتی میشود که بیشتر بر روی تعاملات شما با سایر افراد تمرکز دارد.
شایستگی فردی به معنی توانایی شما برای آگاه بودن از احساسات خود و مدیریت کردن تمایلات و رفتار خود است.
خودآگاهی یعنی توانایی شما برای درک دقیق احساسات خود و آگاه ماندن از این احساسات در شرایط مختلف.
خودمدیریتی یعنی توانایی شما برای استفاده از این آگاهی برای منعطف بودن و داشتن رفتاری مناسب.
شایستگی اجتماعی
شایستگی اجتماعی از آگاهی اجتماعی و مهارتهای مدیریت رابطه تشکیل شده است؛ شایستگی اجتماعی به معنی توانایی شما برای
درک رفتارها، احساسات و انگیزههای سایر افراد است تا بتوانید کیفیت رابطهی خود را بهبود ببخشید و بهخوبی در برابر آن واکنش
نشان بدهید.
آگاهی اجتماعی یعنی توانایی شما برای درک دقیق احساسات سایر افراد و درک این نکته که واقعا چه اتفاقی در حال رخ دادن است.
مدیریت روابط یعنی توانایی شما برای آگاهی از احساسات خود و دیگران و استفاده از این آگاهی برای مدیریت موفقیتآمیز تعاملات
خود.هوش هیجانی، IQ و شخصیت با هم متفاوت هستند
هوش هیجانی به عمیقترین لایههای رفتارهای انسانی نفوذ میکند که متمایز از هوش است. هیچ ارتباط شناختهشدهای بین IQ و
هوش هیجانی وجود ندارد. شما به سادگی نمیتوانید هوش هیجانی کسی را از روی سطح هوش او حدس بزنید. هوش یعنی توانایی
شما برای یادگیری و میزان این هوش در ۱۵ و ۵۰ سالگی دقیقا یکی است. اما هوش هیجانی شامل یک سری مهارتهای منعطف و
تغییرپذیری است که میتوانیم با تمرین کردن آنها را کسب کنیم و بهبود ببخشیم. اگرچه برخی افراد ذاتا هوش هیجانی بیشتری
نسبت به سایرین دارند، اما حتی اگر بهصورت ذاتی هوش هیجانی زیادی نداشته باشید میتوانید آن را در خود بهوجود بیاورید.
شخصیت آخرین قطعهی پازل است، مدل ثابتی که هر کدام از ما را تعریف میکند. شخصیت نتیجهی ترجیحات درونی است، مثلا
تمایل شما برای درونگرا یا برونگرا بودن. بنابراین درست مانند IQ، شخصیت هم نمیتواند میزان هوش هیجانی را پیشبینی کند.
همینطور درست مانند IQ، شخصیت در تمام دوران زندگی ثابت است و تغییر نمیکند. IQ، هوش هیجانی و شخصیت، هر کدام
بخش خاصی را پوشش میدهند و همراه با هم کمک میکنند تا بتوانیم افراد را بشناسیم.
هوش هیجانی عملکرد افراد را پیشبینی میکند
هوش هیجانی چقدر میتواند روی موفقیت حرفهای شما تأثیر داشته باشد؟ پاسخ کوتاه این است که: به مقدار زیاد! هوش هیجانی
ابزاری است مؤثر برای متمرکز کردن انرژی شما برای پیشروی در یک مسیر، که میتواند تأثیر زیادی داشته باشد. Talentsmart (یکی
از شرکتهای بزرگ آموزشی در این زمینه) هوش هیجانی افراد را به همراه ۳۳ مهارتِ مهمِ کاریِ دیگر آزمایش کرد و به این نتیجه
رسید که هوش هیجانی مهمترین نشاندهندهی موفقیت است و عامل ۵۸ درصد از موفقیت افراد در تمام شغلهاست.
هوش هیجانی، پایه و اساس مهارتهای حیاتی دیگری هم هست، این مسئله تقریبا روی تمام کارها و حرفهای روزانه شما تأثیر
میگذارد.
از میان تمام کسانی که در محل کار بررسی کردهایم، ۹۰ درصد آنهایی که موفقیت زیادی کسب کردهاند از هوش هیجانی بالایی
برخوردارند و از طرف دیگر فقط ۲۰ درصد کسانی که چندان موفق نیستند هوش هیجانی بالایی دارند. ممکن است بتوانید بدون هوش
هیجانی بالا موفق باشید، ولی احتمال آن بسیار کم است. طبیعتا افرادی که هوش هیجانی بیشتری دارند پول بیشتری در میآورند
(تقریبا ۲۹ هزار دلار در سال بیشتر از کسانی که هوش هیجانی کمی دارند). رابطهی بین هوش هیجانی و درآمد، آنقدر مستقیم است
که هر درجه افزایش در هوش هیجانی، ۱۳۰۰ دلار به درآمد سالیانه شما اضافه میکند. این یافتهها در مورد تمام صنایع، در تمام سطوح
کاری و در همه جای دنیا درست هستند. ما هنوز نتوانستهایم شغلی را پیدا کنیم که در آن موفقیت و درآمد به هوش هیجانی ربطی
نداشته باشند.
میتوانید هوش هیجانی خود را افزایش بدهید
ارتباط بین مغز هیجانی و مغز منطقیِ شما منبع اصلی هوش هیجانی است. راه هوش هیجانی از مغز (از قسمت طناب نخاعی) شروع
میشود و بعد حواس پنجگانه از طریق طناب نخاعی به سمت جلوی مغز هدایت میشوند و اینها درست قبل از اینکه بتوانید راجع به
تجربهتان منطقی فکر کنید، اتفاق میافتد. اما اینها باید ابتدا از میان سیستم لیمبیک (سامانهی عصبی احساسی) بگذرند که در آنها
احساسات بهوجود میآیند. بنابراین قبل از اینکه فکر منطقی درگیر حوادث شود اول یک عکسالعمل احساساتی نسبت به آنها داریم.
برای داشتن هوش هیجانی باید ارتباط خوبی بین بخشهای منطقی و احساساتی مغز وجود داشته باشد.
متخصصین مغز و اعصاب به توانایی مغز برای تغییر کردن، «انعطافپذیری» میگویند. با کشف و تمرین کردن مهارتهای جدید هوش
هیجانی، میلیاردها نورون ذرهبینی که در بین مراکز منطقی و احساساتی شما قرار دارند، راه خود را سمت سایر سلولها باز میکنند. یک
سلول میتواند ۱۵ هزار رابطه با سلولهای کناری خود داشته باشد. این سلسله اتفاقات رشدی، پیشگرفتن یک رفتار خاص را در آینده
سادهتر میکند.
با تمرین دادن مغز برای داشتن رفتارهای هیجانیِ هوشمندانه، مغز شما راههایی را میسازد که میتواند این رفتارها را به عادت تبدیل
کند. خیلی زود مغز این توانایی را پیدا میکند که با هوش هیجانی نسبت به اتفاقات اطراف خود عکسالعمل نشان بدهد، بدون اینکه
حتی در مورد آن فکر کند. وقتی که مغز استفاده از این رفتارهای جدید را ادامه میدهد، راههای ارتباطی به رفتارهای مخرب قبلی از
بین میروند و شما یاد میگیرید کمتر از آنها استفاده فرمائید.
تست هوش هیجانی و تنظیم هیجان های خود
آیا میتوانیم هیجانهای خود را تنظیم کنیم؟
تنظیم هیجان های خود نشانه بلوغ و پختگی است اما برای آنکه بدانیم تا چه میزان به این سطح از مهارت رسیده ایم نیاز به آزمون و
تست هوش هیجانی داریم. بنابراین هر یک از موارد زیر موقعیتی را توصیف می کند که ممکن است در آن قرار بگیرید، موقعیتی که در
آن هیجانی را تجربه می کنید. بعد از هر توصیف، از شنا خواسته می شود که موثرترین شیوه یا شیوه های تنظیم هیجان خود را
مشخص کنید.
در تست هوش هیجانی زیر در بعضی موارد تنها یک پاسخ می تواند موثر باشد .در بعضی موارد دیگر ممکن است دو پاسخ یا بیشتر
وجود داشته باشد . لذا دور پاسخ یا پاسخ هایی را خط بکشید که احتمال عمل کردن به آن بیشتر است .
جوابهای خود را به آدرس ایمیل زیر ارسال نمائید تا در اسرع وقت انرا به دقت کارشناسانما ن تحلیل نموده وبرای شما ارسال فرمایند.
MAZYARMIR.COM@GMAIL.COM
===============================================================================
پرسشنامه تست هوش هیجانی برای اندازه گیری میزان مهارت فرد در تنظیم هیجان خود
=======================================================================
در اداره ، مهلتی که برای انجام دادن کاری مهم تعیین شده بود، درحال پایان یافتن است و شما تنش و اضطراب بسیار زیادی را احساس می کنید. کدام روش یا روش های زیر برای کاهش اضطراب شما موثر خواهد بود؟
a. ورزش
b. کاربیشتر
c. تعقل و تفکر بیشتر
d. سرگرم شدن به چیزی
===============================================================================
۲٫ از دست یکی از اعضای خانواده خود عصبانی هستید، زیرا درباره شما چیزی گفته است. کدام روش یا روش های زیر برای کاهش عصبانیت شما موثر خواهد بود ؟
a. داد زدن بر سر او برای خالی کردن خشم خود
b. وادار کردن او به معذرت خواهی از شما.
c. تفکر درباره علت حرف او.
d. تجسم کردن فهرستی از ویژگی های خوب او .
۳٫ چند روزی است که غم و غصه احساس می کنید. کدام روش یا روش های زیر برای کاستن از غمتان موثر خواهد بود ؟
a. مدتی را در تنهایی گذراندن و فکر کردن
b. با دوستان به مهمانی رفتن
c. خوردن یکی دو استکان نوشابه الکلی
d. مساله را با بهترین دوستان در میان گذاشتن
===============================================================================
۴٫ یک روز صبح با احساس بسیار خوبی از خواب بیدار می شوید. کدام روش یا روش های زیر برای طولانی کردن این احساس موثر خواهد بود ؟
a. زودتر از همیشه به سرکار رفتن
b. برای یک نفر دیگر کارهای خوب انجام دادن
c. برای ناهار خوردن زیاد وقت صرف کردن
d. از رئیس تقاضای افزایش حقوق کردن
================================================================================
۵٫ از این که روز تولد همسرتان را فراموش کرده ایداحساس خجالت می کنید. کدام روش یا روش های زیر برای کاهش این احساس موثر خواهد بود ؟
a. فکر کردن به چیزی دیگر
b. تعریف نکردن اشتباه به [ برای] دیگران
c. معذرت خواهی از همسر
d. برای سال بعد قول هدیه عالی دادن
=============================================================================
۶٫ یکی از دوستانتان در محل کار، ارتقای مقام یافته است و شما نسبت به او احساس حسادت می کنید. کدام روش یا روش های زیر برای کاهش احساس حسادت شما موثر خواهد بود ؟
a. پشت سر دوستتان حرف زدن
b. تمام چیزهای خوب خود را به یاد آوردن
c. این احساس را پنهان کردن
d. به دوستتان تبریک گفتن
==============================================================================
۷٫ فرزندتان پشت سرهم و به دلایل مختلف نق می زند و گریه می کند، شما به تدریج عصبانی و عصبانی تر می شوید. کدام روش یا روش های زیر برای کاهش عصبانیت شما موثر خواهد بود ؟
a. به طور آرام از یک تا ده شمردن
b. خشم خود را با داد زدن سر او خالی کردن [خالی کردن خشم خود، با داد زدن بر سر او]
c. گفتن به بچه که ساکت باشد
d. منظره آرام و با صفایی را مجسم کردن
===============================================================================
۸٫ مدتی است که در محیط کارتان با یک نفر درگیر شده اید و در نتیجه احساس ناراحتی و عصبیت می کنید. کدام روش یا روش های زیر برای کاهش این احساس [شما] موثر خواهد بود ؟
a. به طرف او رفتن و برای پیدا کردن راه حل تلاش کردن
b. برای پایان دادن به خصومت تسلیم شدن
c. محکم ایستادن و منتظر تسلیم شدن او
d. متوجه شدن که موضوع ارزش اضطراب را ندارد، و با او به صلح رسیدن
================================================================================
۹٫ شما و بهترین دوستتان اختلاف داشته اید و رد آن لحظه رابطه شما شکراب شده است، ار نتیجه احساس ناراحتی و غم می کنید. کدام روش یا روش های زیر برای کاهش این احساس [شما] موثر خواهد بود ؟
a. از بهترین دوست خود دوری کردن
b. از بدی های دوست با همسر صحبت کردن
c. برای درک دیدگاه دوست خود تلاش کردن
d. احساس خود را به دوست گفتن
================================================================================
۱۰٫ مهاتی که برای انجام پروژه بزرگ تعیین شده بود؛ رو به اتمام است و شما از دیدن مقدار کاری که مانده است دچار استرس شده اید. کدام روش یا روش های زیر برای کاهش این احساس [شما] موثر خواهد بود ؟
a. فکر کردن درباره زمانی که مهلت به پایان می رسد
b. برنامه ریزی مرحله به مرحله به منظور انجام دادن به موقع کار
c. کمک گرفتن از سایر افراد سازمان
d. صبر کردن و درست در آخرین روزها بیست وچهار ساعته روی آن کار کردن
================================================================================
مازیارمیرمنتور,مشاوروتحلیلگر