به طور کلی در زندگی هر انسانی دو مسیر وجود دارد: مسیر متوسط بودن و مسیر عالی بودن

مسیر متوسط بودن آسان است زیرا همه کاری که باید انجام دهید کاری نکردن است اما مسیر عالی جاده ای چالش بر انگیز است زیرا احساساتی همچون ترس زمانی که هیچ کاری

انجام نمی دهید سر راه شما سبز نمی شوند بلکه تنها وقتی که به دنبال انجام کارهای مهم هستید خود را نشان داده و باعث آزارتان می شوند.

کتاب شروع کنید (Start) اثر جان آکوف از کتاب های پر فروش در زمینه موفقیت و رشد شخصی است که به شما نشان می دهد چگونه با رها شدن از ترس ها، واقع بینی، زندگی

هدفمند و طی کردن چند مرحله بتوانید در مسیر عالی بودن قدم گذاشته و جلو بروید.

با خواندن کتاب شروع کنید متوجه می شوید زمانش رسیده مشت بزرگی به ترس های خود زده، از متوسط بودن رها شوید و آن چه مهم است را انجام دهید، زمان شروع فرا رسیده

است!

خلاصه ای از کتاب شروع کنید

کتاب شروع کنید نه تنها کمک می کند بفهمید از زندگی خود چه می خواهید بلکه نشان می دهد چگونه به آن برسید. برای پا گذاشتن در مسیر عالی شدن باید سه درس زیر را یاد بگیرید:

1. منتظر یافتن هدف زندگی تان نمانید بلکه با آن چه در حال حاضر هست شروع کنید

2. برای این که بفهمید به چه چیزهایی علاقه دارید ممکن است لازم باشد کارهای مختلف را امتحان کنید

3. زندگی خود را ویرایش و آن چه دوست ندارید را از آن حذف کنید

درس اول:

منتظر هدف زندگی تان نمانید

ممکن است صد سال عمر کنید و هرگز متوجه نشوید قرار بوده در زندگی خود چه کاری انجام دهید، این یک حقیقت است اما آیا حقیقتی ناراحت کننده است؟ لزوما خیر!

این که فکر کنید مجبور هستید همین حالا همه زندگی تان را بفهمید (به خصوص اگر در دوران جوانی به سر می برید) و تنها هدف واقعی زنده بودن خود را کشف کنید قطعا فشار

زیادی به شما وارد می کند. آیا واقعا باید منتظر چنین اتفاقی باشیم؟

جواب منفی است، متاسفانه بسیاری از مردم به این دلیل که هنوز هدفی برای زندگی خود نیافته اند می نشینند، منتظر می مانند و کاری نمی کنند، در واقع برای این افراد نداشتن

هدف بهانه خوبی برای انجام ندادن کارها است.

بعضی افراد خوش شانس هستند، مثلا ممکن است شخصی بر حسب اتفاق در سن 9 سالگی بفهمد به آشپزی علاقه زیادی دارد و زندگی خود را به گونه ای تنظیم کند که در آینده

بتواند به یک سرآشپز حرفه تبدیل شود.

اما اگر برای شما چنین اتفاقی نیفتاده دلیل نمی شود بقیه سال های عمرتان را در انتظار چیزی باشید که ممکن است هرگز رخ ندهد بلکه به جای منتظر ماندن، دقیقا همین حالا و با

آن چه هم اکنون می دانید و دارید زندگی خود را شروع کنید.

خواه در نقطه ایده آلی قرار گرفته باشید یا نه می توانید به هر کاری که در زندگی تان انجام می دهید هدف دهید. به موقع سر کار خود حاضر شوید، از همکاران خود به خاطر کمکی

که به شما می کنند تشکر کنید، برای همسرتان گل بخرید، با فرزندان خود قلعه شنی بسازید یا با مادرتان تماس تلفنی داشته باشید.

در لحظه حال حضور داشته باشید و زندگی تان را مدام با فکر نداشتن هدف در زندگی و منتظر ماندن نگذرانید، فقط شروع کنید!

درس دوم:

چیزهای مختلف را تجربه کنید

هنگامی که چرخ ماشین زندگی خود را پس گرفتید زمان یادگیری فرا می رسد.

اگر می خواهید یک زندگی عالی داشته باشید باید کارهای عالی انجام دهید اما ابتدا باید بفهمید چه کارهایی برای شما عالی است و عاشق آن ها هستید.

این مسئله با یافتن هدف تفاوت دارد زیرا ممکن است گزینه های مختلفی برای امتحان کردن مقابل شما باشد اما در واقع مجبور نیستید هیچ یک را برای همیشه ادامه دهید. درست

مانند فصل ها که می آیند و می روند اما ماندنی نیستند.

اگر اصلا فرایند خاصی برای پیدا کردن هدف وجود داشته باشد همین است: امتحان کردن کارهای مختلف و متعدد!

با زندگی خود مانند یک سری امتحان برخورد کنید، وقتی در گزینه ای یا کاری شکست می خورید عصبانی نشوید زیرا با آزمون و خطا در حقیقت در حال جمع آوری اطلاعات هستید

و یک شکست به شما نشان می دهد که آن کار یا مسیر درست نبوده و نوبت امتحان بعدی رسیده است.

برای شروع این پروسه جالب می توانید یک سوال از خودتان بپرسید: اگر قرار باشد فردا از دنیا بروم از انجام ندادن کدام کار بیش از همه پشیمان می شوم؟ شاید وقت آن رسیده که

سراغ همان کار بروید.

توصیه می شود در ابتدا لقمه بزرگ بر ندارید، در مورد موضوع تحقیق کنید، فعالانه درباره اش بیاموزید اما خودتان را در آن غرق نکنید. سعی کنید چند دقیقه در روز یا یک ساعت در

هفته به آن اختصاص دهید و ببینید چه چیزی توجه شما را جلب می کند.

درس سوم:

چیزهایی که دوست ندارید را حذف کنید

طی پروسه یادگیری چیزهای مختلف و کاوش در ایده ها متوجه خواهید شد برخی چیزها یا کارها را بیش از بقیه دوست دارید، این کارها همان هایی هستند که باید تمرکز بیشتری

به آن ها بدهید.

از آن جا که شما نمی توانید در همه چیز حرفه ای شوید وقت آن رسیده که یک خانه تکانی اساسی انجام دهید. برای این منظور کارهایی را که از انجام آن ها لذت نمی برید حذف

کرده و زمان بیشتری برای آن چه دوست دارید و باعث اشتیاق شما می شود صرف کنید.

این پروسه یک روند تدریجی است بنابراین آن را به آرامی انجام دهید، به مرور حذف و اضافه ها را انجام داده و زمانی که احساس کردید زمانش رسیده یک خانه تکانی دیگر بدهید.

به این ترتیب بدون آن که فشار زیادی به خود وارد کنید زندگی خود را با فعالیت ها و چیزهایی که عاشق آن ها هستید پر می کنید.

جملات کتاب شروع کنید

• من طرفدار یافتن هدف در زندگی نیستم، من طرفدار زندگی کردن با هدف هستم.
• یک انسان عالی کتاب های عالی می نویسد حتی اگر کسی آن ها را نخواند.
• امروز را دارید و امروز همه چیزی است که برای شروع کردن نیاز دارید.
• اگر ندانید کجا هستید بهترین نقشه دنیا هم به درد نمی خورد.
• اگر برداشتن اولین قدم در جاده عالی شدن آسان بود همه در این مسیر بودند.
• باید تا حد زیادی نسبت به اوضاع فعلی خود واقع گرا باشید و نسبت به زندگی آینده تان تخیلی فکر کنید.
• هدف، مقصد نهایی نیست.
• در همیشه باز بوده است، کافیست آن را هل دهید و قدم بعدی به سوی عالی شدن را بردارید.
• تمایل به کمک کردن به دیگران محصول طبیعی عالی بودن است.
• ما آدم ها عاشق مشکلات پیچیده هستیم و از راه حل های ساده وحشت داریم

درباره نویسنده این کتاب

جان آکوف نویسنده آمریکایی و خالق کتاب شروع کنید از نویسندگان پر فروش در نیویورک تایمز است که به عنوان سخنران انگیزشی در کنفرانس ها، کالج ها و سازمان های مختلف

نیز فعالیت می کند.

از آثار دیگر این نویسنده می توان به پایان، انجام بده و رها کننده اشاره کرد.