مقدمه ای بر علم برنامه توسعه شخصی قسمت دوم

مقدمه ای بر علم برنامه توسعه شخصی

مقدمه ای بر علم برنامه توسعه شخصی قسمت دوم

مقدمه ای بر علم برنامه توسعه شخصی قسمت دوم

مقدمه برنامه توسعه شخصی

#مازیارمیر

این سلسله مقالات برای آشنایی بابرنامه توسعه شخصی یا IDP  و نیاز روز افزون کارافرینان و استارتاپهای کشور تهیه شده مطالب جمع آوری و باز نویسی شده و مخصوصا شامل

تجربیات نویسنده است اما در ابتدا بپردازیم به تعریف برنامه توسعه شخصی یا ( Individual Development Plan)

اولین سلسله تعاریف: IDP  از مجموعه برنامه های توسعه شخصی یا 

برنامه توسعه شخصی، یعنی پذیرفتن سهم مهم و موثر فرد در یادگیری و پرورش قابلیت‌هایش از طریق فرآیندی شامل ارزیابی، عکس‌العمل و انجام اقدامات اصلاحی که این موارد

رابطه معنی داری دارد با میزان این بهبود و توسعه با پیشرفت فرد و در نهایت جامعه و موفقیت استارتاپها و کارافرینان و… بعنوان یک مدرس و مشاور کسب و کار به شدت روی این

مکتب self–learning and self-teaching  نظر داشته و آرزو می کنم همه عزیزان و دوستان در این مکتب به رشد و توسعه فردی دست پیدا کنند.

 اجرای عملیات بهبود با تغییر شکل و پویایی سازمانی

شیوه‌هایی برای سازمان دادن کار و تغییر شرایط کاری نظیر برنامه‌های غنی‌سازی شغلی، استفاده از گروه‌های کاری مستقل، ایجاد برنامه‌هایی با قابلیت انعطاف زمانی و ایجاد

کمیته‌های امنیت کارگران هم از اهمیت خاصی برخوردار است. عملیات دیگر در جهت کیفیت زندگی شغلی، شامل شیوه‌هایی برای اداره کردن منابع انسانی نظیر استفاده از برنامه‌های

تقسیم سود و حرکت به سوی تقلیل نیروی کار حقوق‌بر یا پرداخت مبتنی بر مهارت، گزینش مبتنی بر نظام شایستگی، ایجاد حق تقدم در ثبات استخدام، سرمایه‌گذاری زیاد در آموزش

مسائل اقتصادی و لزوم برقراری ارتباطات در سازمان است.

در عوض، ایجاد این عملیات باید با تغییر شکل و پویایی سازمانی آغاز شود.اگر موفقیت آمیز باشد، عملیات جدید با ایجاد فرصت‌های بیشتر برای برآورده ساختن نیازهای کارکنان و

توسعه ظرفیت‌ها یا استعدادهای‌شان در حین کار آغاز می‌شود و منجر به حل موثرتر مشکلات، عملیات موثرتر و در نهایت نیروی کار تواناتر در سازمان می‌شود.

مقدمه ای بر علم برنامه توسعه شخصی قسمت دوم

برنامه‌های هدفمند و داوطلبانه

به منظور رسیدن به اهداف واقع گرایانه در خصوص بهبود کیفیت زندگی شغلی، به‌دنبال برنامه‌هایاول هوشمند و هدفمند ودوم داوطلبانه باشید. این برنامه‌ها می‌تواند داوطلب شدن

شخصی گروهی و یا حتی شرکتی با یک شرکت دیگر برای مشارکت در فرصت‌ها باشد. برنامه‌های داوطلبانه‌ای که اول باید خودمان حتی بعنوان رئیس باید انرا انجام دهیم و این

بسیار مهم است.

اما تمام مداخلات، توانایی تاثیرگذاری بر کارایی سازمان و کیفیت کاری را ندارند، برای مثال اقدام‌هایی برای جذاب کردن محیط و شرایط کار نظیر غذاخوری مناسب و امکانات تفریحی

ممکن است در رضایت کارکنان، بدون تاثیرگذاری بر کارایی سازمان دخالت داشته باشد. یکی از صاحبنظران فرض کرده است که برنامه‌های کیفیت زندگی شغلی باید مهارت‌های

کارگران، انگیزش کارکنان، هماهنگی سازمانی و ارتباطات بهتر را برای تاثیر مطلوب بر کارایی سازمان به همراه داشته باشد.

عوامل موقعیتی هم در این رابطه نقش مهمی دارند اما یک مداخله ممکن است بر یکی از تعیین‌کننده‌های کارایی سازمانی در یک سازمان موثر باشد و در سازمان دیگر تاثیر مهمی بر

جای نگذارد. تشخیص این موضوع به‌طور معمول مستلزم هماهنگ کردن برنامه‌ها و عملیات کیفیت زندگی شغلی با نیازها و شرایط سازمانی است.

مقدمه ای بر علم برنامه توسعه شخصی قسمت دوم

دایره احتمالات خود را گسترش دهید

ممکن است مدیر شرکتی باشید که زمانی را برای ناهار یا مقایسه چهره به چهره کارمندان تعیین نکرده باشد، در چنین مواردی بهتر است بیشتربه احتمالات ممکن در خصوص انجام

برنامه‌های بهبود فکر کنید. شما می‌توانید روی بهبود محل کار فکر و این کار را با ایجاد صمیمیت در گروه و مدلسازی رفتاری با دیگران و مذاکراتی برای زمان‌های ریلکس‌سازی برای

جبران خدمات کارکنان آغاز کنید.

در سازمان‌های بزرگ‌تر، اگر دیگر واحدها یا شعب با نیازهای کیفیت زندگی شغلی شما هماهنگ هستند، آنها را شناسایی کنید. اگر بتوانید یک پایه مالی منسجم داشته باشید بدون

برنامه‌هایی همچون کاهش دستمزد و حقوق، می‌توانید ریسک‌های بیشتر و مذاکرات سخت‌تری در جهت انجام برنامه‌های بهبود کیفیت زندگی شغلی انجام دهید.

شاید بد نباشد حال که کمی با محیط و فضای توسعه و بهبود مهارتهای فردی آشنا شدیم بپردازینم به مهمترین اهداف برنامه ریزی توسعه فردی کارکنان و من و  شما که البته می توان

به موارد مهم زیر اشاره نمود:

اول – شناسایی نیازهای توسعه کارکنان به وسیله مقایسه مهارتها و توانمندیهای کارکنان با نیازهای شغلی؛
دوم – شناسایی فرصتهای مسیر شغلی و انتخاب بهترین گزینه آن برای هر فرد؛
سوم – اجرای یک نظام توسعه فردی و تخصصی برای هر یک از کارکنان.

یک مجموعه و یا یک رشته از فرآیندها عملی و اجرایی است که از طریق شناسایی و تامین نیازهای آموزشی و پرورشی فرد، مشارکت او در موفقیت سازمان متبوعش افزایش و ارتقا

می‌دهد.

 سلسله برنامه‌های توسعه فردی بر پنج  پایه اصلی استوار است که عبارتند از:

۱- شناخت کار، نقش، سازمان و عوامل موفقیت و تبیین معیارهای استاندارد جهانی و علمی رایج

۲- شناخت وضع موجود و مهارتها و شایستگی‌ها، قوت‌ها و ضعف‌های خود و تعیین وحدت رویه هایی برای این مهم

۳- مقایسه وضع موجود و وضع مطلوب بر اساس معیارهای علمی و نه بر اساس سلیقه و یا …

۴- هدفگذاری برای تغییر و بهبود دانش، مهارتها و شایستگی‌ها و تعیین زمان و مکان و رویه های این مهم

۵- استفاده از روش‌های متنوع آموزشی و پرورشی برای کسب و ارتقا مهارت‌ها و قابلیت‌های سیستمی

اهداف برنامه توسعه فردی یا اختصارا  PDP بسیار لازم و ضروری است و دارای خصوصیات زیر می باشد که به اختصار آنرا هم SMART مینامند.

Specific اختصاصی و مشخص باشد .

به طور مثال « من می خواهم روش های مدیریت زمان را فراگیرم تا پروژه هایم را در وقت مقرر و بدون اضطراب به پایان برسانم » به جای آن بگوییم « من می خواهم یاد بگیرم که

چگونه زمان را مدیریت کنم »

Measurable  قابل اندازه گیری باشد.

مانند «من می خواهم قادر باشم خودم را با توجه به برنامه های هفتگی که برایم مشخص شده ، تنظیم کرده و برنامه ها را به موقع به پایان ببرم »

Achievable قابل دستیابی باشد.

مانند «من می دانم کارگاه ها و کتاب هایی در خصوص مدیریت زمان وجود دارد که می توانم از آن ها استفاده کنم »

Realistic واقع گرایانه باشد.

مانند «من صبح های پنج شنبه وقت آزاد دارم و این زمان را صرف یادگیری روش های مدیریت زمان خواهم کرد »

Time- bound با تعیین زمان باشد .

مانند «من پروژه را انجام می دهم و بر اساس تاریخ های تعیین شده برای هر مرحله ، به جلو خواهم رفت »

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *