برچسب: نقد و بررسی تفکرات علی اکبر خانجانی

نقد و بررسی تفکرات علی اکبر خانجانی

نقد و بررسی تفکرات علی اکبر خانجانی نقدی بر تفکرات علی اکبرخانجانی نقدی بر تفکرات خانجانی از مدعیان عرفان و عرفان نوین و…. نوشته دکتر مازیار میر محقق واکبر پژوهشگر…

بیشتر بخوانید »

مازیار میر در جو دیسپنزا پیامبر یا شیطان نوشته مازیارمیر28 اردیبهشت 1404
سلام و درود شاعر می گوید شب دراز و قلندر بیدار پات شکست بشین خونه بگو پزشک بد و اخ…
مازیار میر در جو دیسپنزا پیامبر یا شیطان نوشته مازیارمیر22 اردیبهشت 1404
سلام این مطالب جمع آوری نظرات شخصیتهای مشهور و معتبر و دانشگاهی در کلاس بین المللی است استاد حق با…
مازیار میر در بابک آذر مدیرعامل شرکت سمانا کیست؟22 اردیبهشت 1404
سلام عرض ادب و احترام بسیار از ابراز نظر شما سپاسگذارم چشم با افتخار درود و دو صد بدرود
مازیار میر در بابک آذر مدیرعامل شرکت سمانا کیست؟ قسمت دوم22 اردیبهشت 1404
سلام عرض ادب و احترام بسیار از ابراز نظر شما سپاسگذارم کاملا با نظر شما موافقم. به زودی فایل های…
مازیار میر در جو دیسپنزا پیامبر یا شیطان نوشته مازیارمیر22 اردیبهشت 1404
سلام عرض ادب و احترام بسیار از ابراز نظر شما سپاسگذارم . . درود و هزاران بدرود

42 پاسخ به “نقد و بررسی تفکرات علی اکبر خانجانی”

.
02 آبان 1400
شما اگر یکم صادق بودید و با انصاف، می‌بایست عیوب خودتون رو بیشتر می‌دیدید تا حقایقی که به نظرتون موهومات هستند!
«اگر قصد اصلاح مردم را داري، از خودت آغاز كن؛ زيرا پرداختن تو به كار اصلاح ديگران، در حالي كه خودت فاسد هستي، بزرگترين عيب است.»
غرر الحكم، حدیث 3749
پاسخ
1. مازیار میر
  06 آذر 1400
  سلام و درود بی پایان بسیار بسیار متشکرم دوست عزیز و گرامی کاش حداقل ادرس ایمیلت میزاشتی ….من الله توفیق
  پاسخ
  1. ش
    15 تیر 1401
    میذاشتی نه میزاشتی آقای پسا دکتر
    پاسخ
    1. مازیار میر
      17 تیر 1401
      سلام عرض ادب و احترام
      درود بر شما پیری است و کوری و کیبورد اتوماتیک موبایل
      ان موقع که شما در هزار خواب ناز بودید و یا جای دگر ما در فاو چشم و سرمان را گذاشتیم عزیز دل و نکته ای بر ما نیست
      در هر حال متشکرم
      پاسخ
2. مازیار میر
  13 بهمن 1401
  سلام و درود
  حرف حق تلخ است
  قصد اصلاح کسی را نداشته و ندارم
  صرفا توصیه های به خود خود خود م … بود .
  راستی چرا انقدر ناراحت شدید و بهتون بخرده است واقعا ببخشید چرا؟..
  فقط قصدم اگاه کردن مردم است و همین قرانی که همچون عمر و عاص به نیزه زده شده را از دریچه تازه ایی ببینید. ….
  دوست عزیز در مورد سکوت و متجامظلوم در مقابل ظالم و متجاوز حرفهای زیادی دارد فکر می کنم کمی بیشتر تحقیق و مطالعه کنی بد نباشد و….
  درود هزاران بدرود…
  من الله توفیق
  پاسخ
  1. سعید
    16 اردیبهشت 1402
    والا من ایشون رو نمیشناختم تا اینکه یه مقدمه از یک کتاب صوتی ایشون رو شنیدم که داشت خودشو معرفی میکرد، میگفت ماه رمضان روزه بودم خواب دیدم خدا منو افطاری دعوت کرده و خودش جلوی من چایی تعارف کرد و خدا رو به شکل یک مرد کچل میدیدم ، بعد که برای مادربزرگم خوابمو تعریف کردم گریه کرد و گفت تمام امامای معصوم هم این خوابو دیدن، این که خودشو در حد یا بزرگتر از امام معصوم میبینه از توهم و این طور مسائل هم گذشته
    پاسخ
    1. mazyare mir
      16 اردیبهشت 1402
      سلام درود بر شما انشاالله موفق باشید
      پاسخ
    2. مازیار میر
      26 اردیبهشت 1402
      سلام
      لطفا حواستون باشه ایشان خودشان را از خدا هم بالاتر می داند …
      اینگونه حرفها فقط از یک ذهن بیمار تراوش می کند
      من بعید می دانم ایشان سلامت باشند
      خدا حلوش چای گذاشت و…
      امام جلوم تعظیم کرد..
      حرفهای رایج ایشان است و اینها همه کفر مطلق است..
      پاسخ
مصطفی
21 آذر 1400
سلام
آیا دیگر آثار آقای خانجانی مورد نقد ۵ستند یا خیر چون درمیان آثار زیادی که ایشان آوردن به دو مورد اشاره شده و حدا از تعصب و افزایش آگاهی بنظر شما مطالعه آثار این فرد مورد تایید است یا خیر.
ممنون
پاسخ
Majid
16 اسفند 1400
در جواب این اتهامات دروغینتان فقط توجه شما را به بندی از کتابهای بی نظیرشان که از لحاظ حجم و تنوع مطالب در قرن ما بی نظیر هستند جلب می کنم. خود شما تا حالا توانسته اید چند جلد کتاب به شیوایی روانی ایشان بنویسید؟ قرآن کریم هم می فرماید: اگر می توانید آیه ای مثل ما بیاورید. و می دانید که نمی توانید.
(فاطمه شناسی) از کتاب انسان کامل جلد اول(سرگذشت علیین)
۲۷ – فاطمه، فاطمه نیست زیرا اگر کسی بود و موجودی بود نمی توانست غش و ضعف و بیهوشی بچه هایش را تاب آورد و به نظاره بنشیند و از پدر بچه ها طلب رزق نکند.
۲۸ – فاطمه اگر فاطمه بود على فرزندانش را « ای فرزند فاطمه » نمی نامید و بجای لقب خودش ، آنها را به لقب مادر نمی خواند. آنهم در قومی که دختران را زنده به گور می کردند و دختر داشتن ننگی مرگبار بود و ننگی بزرگتر از این در اعراب نبود . مسئله این بود که فاطمه از زنانت فرا رفته بود و نیز از مردانیت . و به بیان دیگر فاطمه ، زن حقیقی و کامل بود آنگونه که زن باید باشد . همانطور که علی را هم خداوند تنها مرد نامید: لا فتى الا علی لا سیف الا ذوالفقار : مردی جز على نیست و شمشیری جز ذوالفقار . يعني مابقی مردان فقط نرند و مابقی شمشيرها فقط آهن تیز.
پاسخ
1. مازیار میر
  16 اسفند 1400
  سلام
  درود بر انسانیت
  انسانیتی که شما بویی از ان نبرده اید….
  و اما بعد اتهامات دروغین ….
  دوست عزیز اتهام نیست من منتقدم و نقد نمودم
  نه تورا بچه جان می شناسم و نه علاقه ای دارم تو و امثال تورا بشناسم
  انچنان موضوع را شخصی نموده ای که حتی علاقه به پاسخ دادن هم ندارم
  انچه نوشته اید چه ربطی دارد به این بنده خدا و بعد چه ربطی دارد به تو و چه ربطی داشت به مقاله من …
  خداوند به شما شفا ی عاجل عنایت نماید.
  من الله توفیق
  پاسخ
  1. محمد
    26 تیر 1401
    جناب مازیار خان
    لحن شما بویی از صفا و صمیمیت نمیدهد. به شما توصیه میکنم بیشتر وجود خود را آلوده نکنید. هنوز خیلی از انسان ها در این دنیا ظرفیت درک حقایق ایشان رو ندارند که اصلا هم جهت بی احترامی به شما نمی گویم. مسیر خیلی از انسان ها از راه دزوخ است که حق است. انشاالله که شما هم زودتر به درک مسائل ایشان نائل شوید.
    پاسخ
    1. مازیار میر
      27 تیر 1401
      سلام
      عرض ادب و احترام…
      و اما بعد همین شما و ایشون به درک رسیده اید مارا بس …
      من واقعا نمی دونم شماها چی میزنید این بابا کم مونده ادعای خدایی کند ادمهای ساده و سطحی مثل شما هم که….
      توصیه می کنم بیشتر کتاب بخون ادمهای مثل ایشون را من زیاد دیدم …
      خداوند به شما و این حقیر عقل دینی و فهم عرفانی عنایت فرماید…
      انشالله
      پاسخ
مجید
24 فروردین 1401
این مقاله بود مثلا؟!!! این آقای مازیار میر یک محقق آکادمیک است ؟!!! آقای دکتر! مقاله را این طوری مینویسند؟ جالب اینجاست که منتقدان استاد خانجانی حتی زحمت به خودشان نمی دهند یک دور آثار ایشان را بخوانند بعد قضاوت کنند. آقای دکتر! وقتی که تسلط به تمام آراء ایشان ندارید، چگونه قضاوت می کنید. چه کسی این مأموریت الهی یا اجتماعی شتابزده را بر دوش شما گذاشته است؟
پاسخ
1. مازیار میر
  25 فروردین 1401
  سلام چه کسی به ما اجازه می دهد توهین کنیم اگر نان حلال خورده باشیم. حداقل رعایت ادب و متانت را خواهیم نمود
  به نظر می رسد که شرط عقل است کمی فکر کنیم …. البته ادبیات حضرتعالی نشان دهنده ان است که…..
  حتما اثار ایشان را خوانده و سخنرانی ایشان را شنیده ام که نظر خود را نوشتم به هیچ جایی نه وصلم و نه علاقه دارم وصل باشم دستور و وحی نبوده برای دانشجویانم تا فریب این ادمها را نخورند نوشتم مثل مولانا تا اشو تا محمدغلی اکبری و محمدعلی طاهری و میم رام الله و…. البته بعید می دانم که بشناسید …..
  نظر خود را صرفا ابراز نمودم و این وحی منزل نیست شما راهم توصیه می کنم در مورد چیزی که نه سوادی داری و نه تخصصی نظری هم نده
  پاسخ
  1. Majid
    15 خرداد 1401
    آقای مازیار میر، شما در پاسخ به یکی از نظرات دوستان فرموده اید که: “شما راهم توصیه می کنم در مورد چیزی که نه سوادی داری و نه تخصصی نظری هم نده”
    این بیشتر شامل خودتان می شود. پس عمل کنید به آنچه که می گویید.
    و سعی به لجن مال کشیدن نویسنده ای را که به شخصه باعث شد من با ادیان الهی و دین اسلام و انسانیت و موضوعهای جامعه جهانی بیشتر آشنا شوم و عاشق محمد و آل محمد و دیگر پیامبرانش شوم، نکنید که خود رسوا و لجن مال می شوید. این رو واقعا میگویم که صبر خدا هم اندازه دارد و کفرش را در نیاورید.
    ممنون از اینکه این شهامت را دارید که نظرات مخالف خود را هم اجازه انتشار می دهید. امیدوارم این شهادمتتان، شما رو به درجه والای انسانیت برساند. و از این رحمت الهی که در اختیارتان قرار دارد و در صفحه مجازی امکانات دارید در جهت رشد و اعتلای جوانان مملکت و نوع انسانیت قدم بردارید. حق مطلب را ادا کنید و از اثار مثبت این آثار که حتی تا بین خود روحانیون (چه برسد به من نوعی و جوان عادی این مملکت) نفوذ کرده، مطلبی صادقانه به تحریر آورید که این امتحانی بزرگ برای شما هست در فردای قیامت که از آن سوال خواهید شد. و با بچه خواندن مخالفان نظر خود و با پاسخهای کودکانتان به نظرات همچون: ایشان به شما چه ربطی دارد و ….خود را سخیف و خوار نکنید. با آرزوی بهترینها برای شما.
    پاسخ
    1. مازیار میر
      16 خرداد 1401
      سلام و درود
      از معرفی دقیق خودتان و پدر مادرتان سپاسگذارم
      …واما بعد همان گونه که قبلا گفتم در مورد چیزی که اساسا سر رشته ندارید نظری ندهید. دوم این چه مدل حرف زدن با پدرو مادرت اینگونه سخن می گویی ماله و ماله کش کیست من…. پاسخ را به خودت وامی گذارم … دو دهه هستش در مورد عرفانهای نوظهور و افررادی که ادعای پیامبری و معصومیت و یاوصل دارند دارم تحقیق می کنم و مطلب مینویسم بهشت و جهنم مطالب و اثراتش به خودم باز می گردد و تورا و فرزندان مرا به جهنم نمی برند همانگونه که پیرامون فرقه بهایت و یا عرفان محمدعلی طاهری گفتم نوشتم و فریاد زدم به شدت خانجانی را متوهم و منحرف ارزیابی کرده و میکنم . در مورد ایبشان و پیروانش همین بس که بارها و بارها تهدید به مرگ شدم …. در مورد نظرات شما که کلا با ان مخالفم فقط توصیه میکنم بیشتر مطالعه کنی مخصوصا کتب تفکر چون شما در دایره سوگیری به شدت وامانده ای و هنوز پیرامون تفکر هیچ نمی دانید . من مطلبی نوشتم درست یا غلط نظر شخصی من است وحی منزل نیست به آن اعتقاد دارم نظرت و دلایلت بنویس وسفسطه نفرمائید کهجواب من نیست جملات صریح خانجانی و نقد این سخنان نوشتم جوابی دارید بفرمائید درخدمتم….
      پاسخ
      1. Majid
        16 خرداد 1401
        چنین برداشت هایی از آثار استاد نشان دهنده عدم آگاهی شما از آثار ایشان هست و اجحاف در حق ایشان و مایه گمراهی هست. لطف کنید سمبلی مثل دیگر متخصصان مدیران جامعه ما کار نکنید اگر خود را محقق می دانید که مملکت ما ویران از این جور محققهای کیلویی ست. والسلام
      2. مازیار میر
        30 خرداد 1401
        سلام و درود بی پایان
        این نظر شما است
        که مرید ایشان هستید و مرید به مراد خود نظر خوب و نیکویی دارد.
        به نظر می رسد که در سخنان شما به شدت سو گیری تایید و سو گیری مطلوبیت به چشم می خورد
        این خود باعث نگاهی اینچنین می شود
        شما را و خدای دو جهان خانجانی را به خدا می سپارم نرود میخ آهنی در سنگ….
        درود و دو صد بدرود
      3. علی بهاری
        12 مهر 1401
        “سپاسگزارم” صحیح است، دکترجان
    2. کافر
      18 دی 1401
      خدا مرده است ما قاتل قاتلان چگونه خودمان را تسلی خواهیم داد فردریش نیچه
      پاسخ
علی خضری
14 تیر 1401
من ۲۵ سال است که عرفان نظری را مطالعه و در حد توان به آن عمل میکنم.جزوات آقای خانجانی را مدتی ست شروع به مطالعه کرده ام.بر خلاف عرفان کلاسیک عرفان مورد نظر ایشان برای این زمانه کاملا کاربردی و واجب مینماید.
افراد کم اطلاع و غرضورز نباید بدون دانستن ذره ای آسیب شناسی مذاهب و فرق، اقدام به نظر پراکنی کنند.نطرات آقای خانجانی مدرن و بسیار پیش روست.
پاسخ
Sh
16 تیر 1401
مازیار میر پژوهشگر پسا دکتری! و بنیانگذار اولین موسسه تخصصی رهبری ایرانیان! است و یک رزومه چندین صفحه ای دارد. ولی او یک دروغگو است. چون در ابتدای نوشته اش گفته بدون جبهه گیری متن را نوشته اما از هیچ توهین و تمسخری فروگذار نکرده.
بگذریم که جرات کامنت بدون فیلتر را هم ندارد.
پاسخ
1. مازیار میر
  17 تیر 1401
  سلام عرض ادب و احترام
  اولا در ایمیل جواب شمارا دادم
  و اما بعد شما یک دروغگو کذاب واقعی هستید مثل ان فرد بدعت گذار که پیرو ان هستید…
  چراکه جواب شما باز بوده و اینجا قابل رویت است .
  وسوم ایجاد فرقه ظاله و بدعت در دین نوعی شرک است و این فرد مجهول الحال از هیچ بدعتی فروگذاری ننموده است
  برایتان بهترین ها را آرزو می کنم انشاالله خداوند شمارا به راه راست هدایت فرماید….
  پاسخ
حسن چارچی
20 تیر 1401
دکتر شکایت را برای خودت واجب نکن. اونا نمیفهمن چی میگن. کمی جنبه داشته باش.
پاسخ
1. مازیار میر
  24 تیر 1401
  سلام و درود بی پایان
  اطلاع رسانی وظیفه من است
  و اگر ذره ای به حرفهایم شک داشتم هرگز کلمه ای نمی نوشتم
  انشاالله همیشه سلامت و موفق باشید.
  درود ودوصدبدرود
  پاسخ
2. مازیار میر
  13 مرداد 1401
  سلام
  متشکرم از ابراز نظراتتان
  پاسخ
مازیار میر
16 مرداد 1401
سلام
بهترین ها را عزیز دل برایتان آرزو می کنم .
واما بعد……انچه را طی ره صد ساله فرموده بودید ………خواندم موجبات انبساط خاطر مرا فراهم کرد بسیار ممنونم
من ترجیح می دهم ننویسم که وبر وبال من نشود و نکته بعد اگر سخنان این بنده خدا برای شما ذکر است برای من کفر مطلق است
مصاحبت و شاگردی بزرگان به من آموخت >
مهر، آن لب‌های گوهرپاش کرد
تا نیارد سرحق را فاش کرد
هر که را اسرار حق آموختند
مهر کردند و دهانش دوختند
چه ساده اسیر ابلیس زمانه شده اید ابلیسی با ظاهر مذهبی و دانشمند اما با هسته ای کاملا شیطانی و……
به حجری که طواف نمودم ایشان جز شرک و کفر و بدعت در دین کار دیگری ننموده است .
آنچه شما نوشته ای دوست عزیز نشان از این دارد یا مغلطه را نمی شناسید یا در سفسطه اسیر شده اید.
ساختن بت از افراد بی مایه و کم مایه ای که در حلقه شرک آمیز و کفر آمیز اسیر هستند و سخن گفتن از انان خود شرک مضاعف است.
انشاالله خداوند توفیق شناخت بیشتر به شما عطا نماید .
پاسخ
رضا
28 شهریور 1401
سلام
جناب استاد علی اکبر خانجانی دارای 180 جلد کتاب و سی و سه جلسه سخنرانی در باره همه موضوعات مهم انسانی و خداشناسی هستند.
درود خدا بر ایشان باد .
پاسخ
1. مازیار میر
  28 شهریور 1401
  سلام و درود بر شما
  لطفا بفرمائید چگونه ایشان 180 جلد کتاب نوشته است
  چرا در سایت کتابخانه ملی چیزی یافت نگردید …
  کلی وقت کرده این مطالب را بنویسد …
  ایا چنین امری میسر است نام کتابها در هیچ جا و در کتابخانه ملی هر چه گشتم وحود ندارد ….
  فکر می کنم بیشتر از نویسنده 180 حلد کتاب باید ترسید و از ایشان به خدا پناه برد…..
  خدا خیرتان بدهد تا این لحظه صدها فحاشی و توهین شدید شنیدم و فکر کردم خانجانی در تربیت فحاش و توهین کننده ید طولانی دارد ..
  اما با نگارش شما فهمیدم از هر 1000 نفر مشتاق دوستدار خانجانی یک نفر مودب هم پیدا می شود لطفا از کسی بت و پیامبر نسازیم ….
  پاسخ
  1. رضا
    29 شهریور 1401
    سلام
    شما چند جلد آن را خوانده ای؟
    محقق چرا باید بترسد؟ مگر اینکه احاطه به علوم نداشته باشه.
    و الا ترس بی معناست.
    در کتابخانه ملی ثبت ثبت نشده است؟ چرا امامان را به زندان می انداختند؟
    پاسخ
    1. مازیار میر
      29 شهریور 1401
      سلام و درود یک کتاب بیشتر از ایشون نخوندم که از بنده دلبری نکرد
      امامان چه ربطی به یک فرد گناهکار رو سیاه دارد
      اشان برای شما بت شده است
      و وقتی کسی برای ما بت شود دیگر ادامه بحث فایده ندارد
      نرود میخ اهنی در سنگ هرگز…
      درود و دو صد بدرود
      پاسخ
      1. رضا
        29 شهریور 1401
        درسته. ادامه بحث بی فایده است.
      2. مازیار میر
        29 شهریور 1401
        سلام و درود انشالله خداوند به همه توفیق درک حقیقت را بدهد
        ومخصوصا شناخت حقیقت
        درود و دو صد بدرود
      3. سلمان
        08 دی 1401
        سلام. ظاهرا حرف شما درسته، برای شما هم منیت و نفستان برایتان بت شده و و وقتی کسی برای ما بت شود دیگر ادامه بحث فایده ندارد
        نرود میخ اهنی در سنگ هرگز…
        درود و دو صد بدرود دیگر حرف حق برای شما فایده ای ندارد حتی اگر خود خدا هم ظاهر شود و به شما امری کند. والسلام نامه تمام.
      4. mahdie mahdienasri
        08 دی 1401
        هو الاخر
        سلام و درود
        عرض ادب و احترام ممنونم بابت پیامتان
        …. إِنَّ اللهَ عالِمُ غَیْبِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ عَلیمٌ بِذاتِ الصُّدُور …. و فرمود آنکه حق آموختند مهر کردند زبانش دوختند …. و اما بعد استاد گفت فقط وطن پرستان و عاشقان ولایت آنرا درک می کنند نه تشنگان قدرت ببخشید الان من تشنه قدرتم که می گویم سخنان ایشان نه جهل که جهل مرکب است مفاهیم عمیف عرفان عملی و نظری را به سخره گرفتن و شتهیاتی که برآمده از نفس شیطانی است را بروز دادند مانند تعظیم و تکریم اولیای بزرگ خدا از ایشان کجا حضرت علی ع و معصوم بر غیر معصومی که ایشان باشد …. این موارد را که واقعیت هم داشته و یا بوده نسبت به خود بیان و یا بروز داده اند که مثلا پیامبر خدا عیسی ع بر من سجده کرد یا …. دیگران ….واقعا جای تاسفاست که تا این حد شما ساده انگار هستی و تا این حد خام ناپخته …. به شدت برادر و دوست گرامی بیسوادم و تا بدانجا رسید علم و دانشم که بدانم همی نادانم و بعنوان یک دانشجو سالها است در کسوت دانشجوی یک جمله ای دارم که تمرکزمان را روی منافع و نه مواضع متمرکز کنیم پس نه دنبال قدرت و مرید و مرادم و نه چیز دیگر اما این بنده خدا حرفهایش رنگ و بوی دیگری دارد …. لطفا به هیچکس اعتماد نکنیم….من الله توفیق
سلمان
08 دی 1401
ایران، تنها پایگاه و حامی ظهور امام زمان (عج)
امروزه کشور ما تنھا پایگاه حکومتی و مأمن شیعیان جھان است و تنھا نظامی که بر محبت و ارادت به اھل بیت ولایت و عصمت بنا شده است بر ملتی که بر این عشق نفس می کشد.
و در این بحران و فتنه ھای جھانی تنھا کشور امن برای مسلمین و انقلابیون جھان است و با ھمه نواقص و کمبودھای ظاھری و باطنی که در ساختار و عملکردش داراست به لحاظ تاریخی تنها پایگاه و حامی ظهور امام زمان (عج) است و در این شرایط بحران جھانی که ھمه مستکبرین و نژادپرستان جھان کمر به نابودی این کشور بسته اند جز خود امام نتوانسته این کشور را برپا و امن سازد و حفاظت کند.
پس چه بعنوان یک مسلمان و شیعه و چه بعنوان یک ایرانی، فقط احمقان و تبھکاران می توانند با موجودیت این نظام عداوت کنند و در فکر براندازیش باشند لااقل بخاطر منافع مادی و جانی خودشان! زیرا امروزه ایران امن ترین کشور در منطقه و بلکه در جھان است.
پس ھر که پندارد که ما در اندیشه و آرزوی براندازی این نظام و مملکت ھستیم از معارف و آثار ما ھیچ فھم نکرده است و یا مغرضی تبھکار و دیوانه است و در سودای حکومت جور!
بقای این نظام در میان این ھمه فتنه ھا و دسیسه ھای داخلی و بین المللی و این ھمه بحرانھای داخلی و جھانی یک معجزه است و این معجزه جز نظر و ولایت امام زمان نیست.
نقدھای ما که تماماً فرھنگی و فکری و عقیدتی و معرفت شناسانه است نقدی جھت احیاء و ابقاء کشور و نظام است و ذاتاً از عشق به مقدسات عقیدتی این انقلاب است نه نقدی خصمانه و یا حتی رقیبانه! نقدھای ما تماماً عاشقانه و عارفانه است و کسی که از عشق و عرفان بیگانه است البته این نقدھا را درنمی یابد.
مجموعه آثار ما به یک لحاظ یک خود- انتقادی ملّی- شیعی است و لذا فقط وطن پرستان و عاشقان ولایت آنرا درک می کنند نه تشنگان قدرت! آری من ھنوز یک انقلابی ھستم ولی انقلابی که در خدمت انقلاب جھانی امام زمان باشد. ھر چه که بلایای الھی بر جان و تن و حیثیت ما فزونی یافته قدرت بیان و مکاشفه و خلاقیت قلم الھی در دست مانیز فزونی یافته است. زیرا ھر بلای الھی یک بلی الھی به انسان است بشرط آنکه آدمی قدرت درک و تصدیقش راداشته باشد تا بلا را بر خود عذاب نسازد و خود را با ھر بلا، بالا برد و به خدا رساند!
استاد علی اکبر خانجانی
از کتاب زندگینامه ماورای طبیعی من
عصر بیان و عرفان امام – ص ۱۱۲
پاسخ
الهام دولت
30 دی 1401
شما اگر خودتون رو میشناختید حتما خداتون رو هم میشناختید و اگر خدا رو میشناختید پی به حقیقت میبردید یعنی راست و دروغ را تشخیص میدادید و استاد خانجانی رو میشناختید. یه ضرب المثل هست که میشه باهاش آدمها رو شناخت، اینکه میگن کافر همه را به کیش خود پندارد.
ایشون که ادعایی ندارند، چون خدا رو به خوبی درک کردن از مردم هم میخواهن که راه خدا و درستی و قوانین رو بروند، این چیز خیلی عجیبی نیست که نشه باورش کرد.
پاسخ
1. مازیار میر
  01 بهمن 1401
  سلام
  عرض ادب و احترام
  حق با شما است و کاملا درست می فرمائید…
  متاسفانه حقیر امثال ایت الله بهجت و یا علامه جعفری و….. را دیده و در محضرشان بوده ام و امثال خانجانی ها از من اساسا هیچ دلبری نمی کنند
  اما همیشه حق با شما است ……خانجانی خدای ثانی است به عبادت و پرستشش بپردازید ولاغیر….
  انشاالله همیشه سلامت و پیروز باشید….
  اندکی تفکر و دیگر هیچ
  پاسخ
  1. الهام دولت
    05 بهمن 1401
    سلام و درود بر شما.
    من نمیفهمم آخر استاد خانجانی که حرف عجیبی نگفته اند، به نظر من هر آدم دانایی که حرفهایش با حق و حقیقت برابر باشد میتواند یک پیامبر باشد، هر کسی که درونگرا شد و به عمق وجودش سفر کرد به تمام سؤالها و رازها دست میابد و میتواند آن الهامات را برای دیگران به ارمغان بیاورد تمام دانشمندان خارجی و داخلی به نوعی پیامبر یا پیام آور هستند فقط باید دیدمان را بازتر و تیز تر کنیم این بحث بسیار گسترده است و متأسفانه در اینجا نمیگنجد، واقعا تمام ادیان دنیا به افکار نیک و گفتار نیک و کردار نیک خلاصه میشود و تعادل داشتن در تمام امور و هر چه برای خود میپسندیم برای دیگران هم بپسندیم چرا که در این راه هر کار خیر یا شری که انجام دهیم نتیجه اش به خودمان باز میگردد و اینکه مسؤلیت کارهایمان را قبول کنیم و در قبال محیط زیست اشیا حیوانات گیاهان و انسانها مسؤولیم این است تمام انسانیت و دین.
    به همین چند نکته ایمان داشته باشیم و تمام و کمال در زندگیمان رعایت کنیم حجت را بر خدا تمام کرده ایم و رستگار و سعادتمند میشویم،
    حالا هر کسی آمد و ما را به انسانیت فرا خواند که دیگر جای کشمکش ندارد، حتما شما هم حرفهای خوبی در دل و در سر دارید همه انسانها منحصر به فرد هستند، پس چشمها را باید شست طور دیگری باید دید، همه ما یکی هستیم پس بیایید یکدل و یکصدا شویم و جهانی زیبا و مملو از عشق و بهشتی زمینی خلق کنیم.
    خدایا ما را در این راه به دور از اهریمنهای وجودمان یاری کن.
    الهی آمین.
    پاسخ
شریف
14 بهمن 1401
امروزه کشور ما تنھا پایگاه حکومتی و مأمن شیعیان جھان است و تنھا نظامی که بر محبت و ارادت به اھل بیت ولایت و عصمت بنا شده است بر ملتی که بر این عشق نفس می کشد.
و در این بحران و فتنه ھای جھانی تنھا کشور امن برای مسلمین و انقلابیون جھان است و با ھمه نواقص و کمبودھای ظاھری و باطنی که در ساختار و عملکردش داراست به لحاظ تاریخی تنها پایگاه و حامی ظهور امام زمان (عج) است و در این شرایط بحران جھانی که ھمه مستکبرین و نژادپرستان جھان کمر به نابودی این کشور بسته اند جز خود امام نتوانسته این کشور را برپا و امن سازد و حفاظت کند.
پس چه بعنوان یک مسلمان و شیعه و چه بعنوان یک ایرانی، فقط احمقان و تبھکاران می توانند با موجودیت این نظام عداوت کنند و در فکر براندازیش باشند لااقل بخاطر منافع مادی و جانی خودشان! زیرا امروزه ایران امن ترین کشور در منطقه و بلکه در جھان است.
پس ھر که پندارد که ما در اندیشه و آرزوی براندازی این نظام و مملکت ھستیم از معارف و آثار ما ھیچ فھم نکرده است و یا مغرضی تبھکار و دیوانه است و در سودای حکومت جور!
بقای این نظام در میان این ھمه فتنه ھا و دسیسه ھای داخلی و بین المللی و این ھمه بحرانھای داخلی و جھانی یک معجزه است و این معجزه جز نظر و ولایت امام زمان نیست.
نقدھای ما که تماماً فرھنگی و فکری و عقیدتی و معرفت شناسانه است نقدی جھت احیاء و ابقاء کشور و نظام است و ذاتاً از عشق به مقدسات عقیدتی این انقلاب است نه نقدی خصمانه و یا حتی رقیبانه! نقدھای ما تماماً عاشقانه و عارفانه است و کسی که از عشق و عرفان بیگانه است البته این نقدھا را درنمی یابد.
مجموعه آثار ما به یک لحاظ یک خود- انتقادی ملّی- شیعی است و لذا فقط وطن پرستان و عاشقان ولایت آنرا درک می کنند نه تشنگان قدرت! آری من ھنوز یک انقلابی ھستم ولی انقلابی که در خدمت انقلاب جھانی امام زمان باشد. ھر چه که بلایای الھی بر جان و تن و حیثیت ما فزونی یافته قدرت بیان و مکاشفه و خلاقیت قلم الھی در دست مانیز فزونی یافته است. زیرا ھر بلای الھی یک بلی الھی به انسان است بشرط آنکه آدمی قدرت درک و تصدیقش راداشته باشد تا بلا را بر خود عذاب نسازد و خود را با ھر بلا، بالا برد و به خدا رساند!
استاد علی اکبر خانجانی
از کتاب زندگینامه ماورای طبیعی من
عصر بیان و عرفان امام – ص ۱۱۲
پاسخ
1. مازیار میر
  14 بهمن 1401
  سلام
  عرض ادب و احترام بی پایان
  درود بر انسانیت و دیگر هیچ … و اما بعد استاد فرموده اند ………..لذا فقط وطن پرستان و عاشقان ولایت آنرا درک می کنند نه….
  یادم به یک داستانی افتاد شاید برایتان جالب باشد :
  « گویند زمانی دونفر شیّاد نزد پادشاهی رفتند و مدعی شدند که خیاطانی زبر دست هستند و می‌توانند لباسی در شان پادشاه از طلا و زر و زیور طراحی و آماده کنند. آنها می گفتند که این لباس ویژگی خاص دیگری نیز دارد و تنها آدمیان نجیب و پاک و … قادر به
  دیدن آن هستند. پادشاه قصه ما که دوست داشت از هر نظر با دیگران فرق داشته باشد امکانات و طلا و جواهر در اختیارشان قرار داد تا این لباس هرچه زودتر آماده شود.
  دو خیاط پشت درهای بسته مشغول به دوختن لباس شدند( بخوانید کلاهبرداری و شیّادی) و هر از گاه که وزرای پادشاه برای پیگیری روند آماده شدن لباس نزد خیاط ها می‌آمدند چیزی نمی‌دیدند امّا برای اینکه به ناپاکی متهم نشوند حسابی خیاط باشی ها را مورد
  لطف و عنایت قرار می‌دادند و در گزارش به پادشاه روند آماده شدن لباس را خوب ارزیابی می‌کردند. تا اینکه روز موعود فرارسید و آن خیاطان با ژستی مغرورانه نزد پادشاه آمدند و لباس را تقدیم کردند، امّا پادشاه ساده لوح ما هم که چیزی نمی‌دید برای اینکه به
  نانجیبی متهم نشود با پرداخت دست مزد خیلی عالی به آن دو کلاهبردار لباس را بر تن کرد و متکبرانه و با حالتی که قصد دلبری از مردم سرزمینش را دارد شهر به شهر سفر کرد، غافل از اینکه مردم فهیم آن شهر و دیار زیر لب تکرار می‌کردند که پادشاه لخت است
  و لباس بر تن ندارد ولی پادشاه ساده لوح خنده‌کنان زیر لب می‌گفت که عجب رعیتان ناپاکی در این شهر زندگی می‌کنند… …. ناگهان کودکی از میان جمع فریاد زد چرا پادشاه لخت است…..
  این داستان که در جوامع گوناگون مصداق‌های فراوان دارد، در کشور ما نیز کاملا مصداق پیدا کرده است هرجا من سید گفتم چرا این چه اراجیف و مهملی است گفتن تو نمی فهمی البته که خوبیت ندارد شما هم بگویید ما نفهمیم و نمی فهمیم توصیه می کنم کتاب
  بیشتر بخوانید و فکر کنید چرا؟ همین
  انشالله خداوند به همه ما قدرت تمییز و تفکر عنایت فرماید….
  پاسخ