نقد و تحلیل فیلم چ

نقد و تحلیل فیلم چ

نقد و تحلیل فیلم چ

چ مثل چگوارا یا چ مثل چمران

نقدی بر فیلم «چ» ساخته جناب آقای ابراهیم حاتمی کیا

اول که اسم فیلمو دیدم گفتم فیلم چگورا را ایران ساخته بعد که مطلب خوندم کلا فهمیدم

ما رو دست هندی ها رو با بالیود داریم می زنیم اینهمه اسم راستی چرا ج…. چ چپ یا چ راست کدام یک مسئله این است.

 

نقد و تحلیل فیلم چ

 

زبان بدن فیلم چ

سلام و درود به عزیزانی که نقدهای مارا دنبال می کنند بسیاری از من نقد زبان خاموش یا  زبان بدن چ را خواستند بعنوان اولین فردی که سالها است بصورت تخصصی مباحث ارتباطات غیرکلامی و زبان بدن را بصورت تخصصی دنبال و تدریس و مورد تحقیق و پژوهش علمی قرار می دهیم فیلمها وقتی مورد نقد زبان بدن قرار می گیرند بینهایت دریچه های جدیدی پیرامون ما چه به لحاظ آموزش و دانش زبان بدن می گشایند و شاید بخاطر همین مسئله ما به نقد زبان بدنی فیلمها همت گمارده ایم لطفا نظرات خود را حتما برایمان در پایان همین مقاله بنویسید.

خوب فکر می کنم که باید بگویم این بد تر ین بد حاتمی کیا بود بازی ها فوق العاده بجز تیمسار و چمران یک کپی بدون جذابیت از چ استیون سودبرگ  فیلمساز سرشناس امریکایی که در سال ۲۰۰۷ فیلم «چ» را درباره چه گوارا ساخت و با استقبال زیادی روبرو شد، «چ» ایرانی را بسازد. او با این عنوان از عناصر معنوی تداعی کننده نام چه گوارا در ذهن مخاطب و تقویت انتقال پیام فیلم بهره می جوید. امری که اگر ناخودآگاه باشد توصیه میکنم زبان بدن چگوارا را برای بهتر آشنا شدن با شخصیت چگوارا مطالعه فرمائید.چه گوارا آرژانتینی و معروف به «چ» (Che) یک انقلابی مارکسیست، پزشک، نویسنده ، رهبر چریکی، دیپلمات و نظریه پرداز نظامی بود.  حاتمی کیا نیز با انتخاب نام «چ» فکر میکنم چنین قصدی داشته است

متاسفانه فیلم چ حق مطلب را در مورد چمران ادا نمی کند و فقط یک روایت پوچ و دروغین از چمران بزرگ است همین و حتی می توان گفت چمران دکتر چمران دانشمند ناسا و بزرگ چریک جنگهای چریکی را در حد یک تازه انقلابی مسلمان که با کت و شلوار همه جا حاضر می شود و حتی برای کشت یک قاطر کلی ایئولوژی مطرح می کند شخصیت چمران را تنزل درجه می دهد. متاسفانه کاملا مشخص بود که برای ساخت این فیلم نیازمند تحقیقات دقیق تر و میدانی تر حاتمی کیا بوده که برای آن زیاد وقت صرف نشده و یا اگر شده آنرا اصلا پیاده نکرده اند چرا که ما در فیلم تضاد شخصیت و رفتاری و …. خلاصه هزار و یک رفتار نصفه و نیمه داریم که نشان از آن دارد که  از تمام زوایا نه کارگردان و نه فیلمنامه به این موضوع نپرداخته است .
حاتمی کیا در فیلم آژانس شیشه ای شخصیت حاج کاظم را طوری بازسازی می کند  که نسلی که با جنگ غریبه است آن را از جان و دل می پذیرد،  اما  چمران برای  نسل امروز چگونه شخصیت پردازی شده بود قابل باور یا غریبه و غیر قابل باور و….
اما جلوه های ویژه که برخی آنرا شق القمر می دانند ضعف های تاریخی و بسیار زیادی داشت انفجارها، شلیک ها ، سقوط هلی کوپتر و قطع شدن سر و دست و پای مردم  صحنه های دروغین و غیر قابل باور بود که ضعف و قدرت کم کارگردان و بخش جلوه های ویژه را نشان می داد و عملا حتی اضافه بود. اقا تا کی چی رو به چی میخواهی گره بزنی و چرا هلی کوپتری که بسیار ضعیف نشان داده میشود و چسبیده به دیواره کوه و صعود می کند این که بدیهی است کاش یک خلبان هلیکوپتر کمی با کارگردان و عوامل صحبت می کرد شیشه پنجره چرا باز زاویه تیر خوردن سر خلبان اشکال داره خلبان دوم تیر خورده شهید یا بقول چمران کشته شده و باز زوم  روی اون بجای آدمهای زنده ….

من واقعا این فیلم را چند بار دیدم و متوجه ندم کارگردان محترم  چمران امام خمینی است یا چمران بازرگان یا چمران به سبک چگوارا؟  پاسخ را به بیننده و خواننده وامینهم؟ دکتر چمران در چ یک چران به شدت محافظه کار شده و عقل گراست نه آرمان خواه و نه حتی انقلابی که  هنوز درگیر کشته و شهید است. حس من از این چمران این است که این چ نه چ واقعی و نه چ دروغی و نه چ ۵۸-۵۹ است بلکه چ واقعگرا است. شاید هم بهانه ای مناسب برای بیان سخنان کارگردان است.

آری چ قهرمان جنگ نیست و نه دیپلماتی موفق و نه مرد خانواده و نه….کاراکتر  دکتر چمران از دو منظر قابل بررسی است : ۱- قهرمانی دراماتیک ۲- شخصیتی رئال. دکتر چمران یکی از نوادر دانشمندان ایرانی شاغل در سازمان فضایی ناسا بوده است. او یک استراتژیست فوق العاده جنگی و  از بهترین فرماندهان بزرگ جنگهای چریکی بوده و در لبنان و پاوه دلاوری های بزرگ از خود بجا گذاشته  او چریکی آرمانگرا و سازمانده، عارف و متفکری بزرگ بوده است که حاتمی کیا هرگز ذره ای از وجود این مرد بزرگ را نتوانسته در این فیلم چ به تصویر بکشد؟

در این فیلم چ کت شلواری به نمایش در می آید متعلق به ۱۳۹۵ که پس شعار و رفتار اومانیستی کشتن کار ما نیست باد هواست. و گل روی تفنگ گذاشتن خلاصه شده زبان بدن چ هم درد آور که زجر آور است تیراندازی اش در بار اول با آن شکل اسلحه گرفتن و گام برداشتن اصلا به شخصیت اش که نمی خورد با این تیپ و ادم یک ترکیب بسیار زشت را ارائه می دهد.

مذاکره «چ» هم یکی دیگر از بدترین قسمتهای فیلم است بدتر از بد که با رهبر ضد انقلاب دکتر عنایتی در گورستان قدیمی همراه با دوستی و احترام قدیمی همراه است هر دو هم یک ویژگی دارند عینکهایشان والا نه زبان بدن و نه بازی های این دو و نه کارگردانی قبرستان هیچ چنگی به دل نمی زند و نه از عنایتی واقعی نشانی میبینیم و نه از چمران سلحشور و دلاور و فقط کلی لفاظی و حرف های شعاری در دفاع از وطن و از اصول الکی و آبکی. من واقعا نفهمیدم شهید دکتر چمران در آزادسازی پاوه اصلا نقشی داشته؟ دفاع که از شهر نیز که اساسا توسط وصالی با بازی شتاب زده و زبان بدن سرعتی  و تیم اش بوده و در آخر نیز این پیام امام است که راه گشا می شود.

اما این فیلم نقاط قوت هم زیاد دارد که باید به آنها هم اشاره کنم حاتمی کیا  مانند پسر شائول و البته کمی پر رنگتر جنگ و کشتار و را با کمی البته وضوح بیشتر به نمایش می کشد مخصوصا زمانی که دکتر چمران با دوست قدیمی خود که در آمریکا تظاهرات کرده بودند  برای بار دوم روبرو می شود  جنگی پشت این دو دوست قدیمی که الان تبدیل به دشمن شده اند در حال جریان است.

شاید ان فیلم هالیودی مدلی برای این مسئله بوده که همواره از نمایش مستقیم درگیری های نفس گیر در میزانسن پرهیز شده بود، برای نخستین بار دوربینی درگیرانه و ملتهب کننده دارد و میزانسنی به شدت جنگی و تعلیق زا، و دوربین فیلمساز اینبار با سیال بودن خود بیش از پیش به فضاسازی و خلق اتمسفر جنگی را شاهد هستیم که هرچند حرفه ای صحنه جنگی را نمایش نمی دهد اما تمام سعی خود را مبزول نموده تا چنین حسی را القائ نماید هرچند در این راه موفق نبوده است.

دکوپاژ نیز بد نیست  و البته به شدت جنگی است. صداگذاری قدرتمند فیلم یکی از برترین نکات فیلم است، خصوصا در سکانس های جنگی و تدوین نیز دائما حضور موثر خود را نشان می دهد. مجموعا می توان گفت که ترکیب موفقی از کارگردانی (خصوصا میزانسن و دکوپاژ) و جلوه های ویژه و تدوین و اجرا، موفق و آبرومندانه است و هرچند با استانداردهای جهانی فاصله بسیار زیادی داریم اما در آن رگه هایی از حرفه ای گری دیده می شود.

زبان بدن همدانی در نشان دادن شتابزده اتوی روی کمر و یا تئوری و استدلال او از انقلاب همه بدتر از بد است و یا زبان بدن او در موقع جنگ و یا توهین به تیمسار این برخورد یک بسیجی دلشکسته دلسوخته و همه آنچه کارگردان نشان می دهد نیست.مطمئنم که زبان بدن اصغر واقعی با بسیجی های آن زمان که در فیلم دیدیم بسیار متفاوت است.

نقش سیروان از زبان بدن خوبی برای نشان دادن غم رنج و درد بهره برده بود اما زبان بدن همسر سیروان انهم همه جا بچه به بقل یا عاشقانه بی معنی قبل از پرواز هلیکوپتر یا اشاره به سینه به روش هالیودی و بعد سقوط هیچ کدام به هم نمی اید انگار نمی دانند سنت خاک برسر ریختن و حتی شیون کردن چگونه است و چرا و بازیگر در خاکبرسر ریختن ابا دارد شاید هم نمی داند.

زبان بدن سیاهی لشگرها واقعا یکی از نقاط ضعف بزرگ فیلم است که هیچکدام به هم نمی اید معلم شهر هم یکی دیگر از ضعفهای فیلم است چه در زندان و چه پس از آزادی و مهمترین قسمت پایان فیلم است پایانی بسیار بدتر از بد چی شد یهویی ما که متوجه نشدیم و معمولا هیچ بیننده ایی هم متوجه نمی شود در کارنامه این بازیگر این بدترین کار سینمایی او بود . بابت تلاش و کار چ من لحظاتی هم بسیار لذت بردم و دیدن مناظری هالیودی پرنده ای در اوج آسمان و تیری که مستقیم به شیشه جلوی چمران اصابت می کند و یا زیر هلیکوپتر که آنها هم هرچند زیبا است اما ادامه دار نیست هواپیمای اف ۴ که هدف قرار می گیرد و خوب با فیلم جفت و جور نیست و مخصوصا موقعی که هدف قرار می گیرد و….

یادتان باشد هیچ چیز هیچکس و هیچ رفتار و گفتار و یا تفکری آنگونه که به نظر می رسد نیست. پس بسیار مراقب باشید. برگرفته از کتاب زبان بدن ایرانی


 مازیار میر مشاور و تحلیلگر

Mazyar Mir professional consultant and analystd

توصیه میکنم نقد این فیلمها را هم ببینید:

تحلیل زبان بدن فیلم mission impossible

زبان بدن پسر شائول

ایستاده در غبارقسمت اول

زبان بدن فیلم سیانور

کارگاه آموزشی تکنیکهای خلاقانه برای حل مسئله ، مهندسی تریزواسکمپر

 مازیار میر مشاور و تحلیلگر

Mazyar Mir professional consultant and analystd

توصیه میکنم نقد این فیلمها را هم ببینید:

تحلیل زبان بدن فیلم mission impossible

زبان بدن پسر شائول

ایستاده در غبارقسمت اول

زبان بدن فیلم سیانور

کارگاه آموزشی تکنیکهای خلاقانه برای حل مسئله ، مهندسی تریزواسکمپر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *