کامپیوتر:

این دستگاه (کامپیوتر) در واقع بسیار کم هوش است. یک عدد اختیار می‌کند، آن را با دیگری جمع می‌کند و نتیجه را با یک عدد دیگر مقایسه کرده و درک می‌کند که کدامیک بزرگ‌تر است. البته تمامی این عملیات را در یک میلیونیم ثانیه انجام می‌دهد , مجموعه‌ی نتایجی که با ۱,۰۰۰,۰۰۰ محاسبه در ثانیه بدست می‌آید خیره‌کننده است.

( ۱۹۸۵)

طراحی محصولات:

توجه به سلایق اقشار مختلف و سپس طراحی محصولات، کار بسیار سختی است. در بسیاری از موارد پیش از آنکه مردم خواسته‌هایشان را بدانند باید آن خواسته‌ها را تعریف کنید.

(BusinessWeek،۱۹۹۸)

استراتژی برتر:

( شیوه‌ای که جابز برای جلب نظر جان اسکالی – یکی از مدیران پپسی – برای تصدی پست مدیر عاملی اپل بکار گرفت)آیا قصد دارید بقیه‌ی عمر خود را صرف فروش آب – شکر کنید یا اینکه مایلید شانس تغییر دنیا را داشته باشید؟

شخصیت و منش:

من تنها کسی هستم که می‌داند در عرض یک سال ۲۵۰ میلیون دلار از دست رفته است! این موضوع بسیار شخصیت‌ساز است. (محرمانه های اپل)

طراحی مفید:

این همواره تکیه کلام من بوده است; تمرکز بر روی محصول و تاکید بر روی سادگی. ارائه‌ی محصولی ساده‌ سخت‌تر از معرفی محصولی پیچیده است: تلاش برای پاک کردن ذهن و ساده نگریستن به برخی مسائل، کار آسانی نیست. اما در نهایت، رسیدن به آن ارزشمند خواهد بود زیرا اگر یک‌بار آن را تجربه کنید، می‌توانید کوه‌ها را جابجا کنید.

(BusinessWeek،۱۹۹۸)

دیدگاه استیو جابز:

اینکه ثروتمندترین انسان قبرستان باشم برای من اهمیتی ندارد. قبل از خواب همیشه به این فکر می‌کنم امروز کار خارق‌العاده‌ای انجام داده‌ام یا نه؛ این برای من ارزشمند است.

(وال استریت ژورنال، ۱۹۹۳)

بعد از بازگشت به اپل:

دو عامل باعث تجدید نیروی این شرکت (اپل) می‌شود: وجود «نیروی انسانی با استعداد» که به آن‌ها گفته شد در دو سال اخیر بازنده بوده‌اند و بعضی از آن‌ها هنوز در حال رسیدن به خودباوری هستند. اما آن‌ها بازنده نیستند. آنچه که احتیاج داشتند «برنامه‌ریزی درست و یک تیم مدیریتی خوب» بود. چیزی که اکنون دارند.
(BusinessWeek،۱۹۹۸)

افتخار به محصولات:

خبرنگار: آیا شما معتقدید افرادی که در پروژه‌ی ساخت PCjr (اولین کامپیوتر شخصی IBM) شرکت داشتند، به این محصول افتخار نمی‌کنند؟

استیو جابز: اگر به خود افتخار کرده‌ باشند، پس احتمالا آن‌ها «PCjr» نساخته‌اند.

(۱۹۸۵)

استیو همواره به اپل باز می‌گردد:

من همواره ارتباطم با اپل را حفظ می‌کنم. تار و پود زندگی من با اپل در هم تنیده شده است. شاید چند سالی آنجا (شرکت اپل) نباشم اما مطمئنم که همواره به اپل باز خواهم گشت.

( ۱۹۸۵)

ایمان به آینده:

شما نمی‌توانید با نگاهی رو به جلو نقاط (برهه‌های حساس زندگی) را به هم متصل کنید. فقط با نگرش به گذشته می‌توان نتیجه گرفت که این نقاط با آینده‌ی شما هم گره خورده‌اند. شما باید به سرنوشت و نیروی برتر ایمان داشته باشید. با اعتقاد به این اصول هرگز ناامید نشده‌ام و این نگرش در تمام ابعاد زندگی من جریان دارد.
(دانشگاه استنفورد، ۲۰۰۵)

زندگی شغلی:

کار بخش مهمی از زندگی شماست و رضایت حقیقی شما، تنها با انجام کاری که تصور می‌کنید «بزرگ» است به دست می‌آید. تنها راه انجام کارهای بزرگ نیز عشق ورزیدن به آن‌ها است. اگر هنوز آن کار را پیدا نکرده‌اید هم اکنون شروع به جستجو کنید و یک جای ننشینید. از صمیم قلب تلاش کنید، وقتی آن را پیدا کردید این حس (رضایت) را خواهید شناخت. همانند یک ارتباط احساسی به مرور زمان دلبستگی شما به کارتان بیشتر خواهد شد.

(دانشگاه استنفورد، ۲۰۰۵)

رویارویی با مرگ :

کسی دوست ندارد بمیرد، حتی افرادی که می‌خواهند به بهشت بروند نیز مایل نیستند برای رسیدن به آن بمیرند. با این حال مرگ سرنوشت همه‌ی ما انسان‌هاست. هیچکس تاکنون از آن رهایی نجسته است و باید هم همین‌طور باشد زیرا مرگ بزرگ‌ترین ابتکار زندگی و مهمترین عامل تغییر آن (زندگی) است. مرگ به معنی رفتن کهنگی و تولد طراوت است. اکنون طراوت و جوانی متعلق به شماست اما در آینده‌ای نه چندان دور به تدریج پیرشده و (از صحنه‌ی روزگار) محو خواهید شد. بابت این صحبت‌های دراماتیک متاسفم، اما این حقیقت محض است. لطفا غیر فعال و ساکن نباشید و تصور من این است که اگر فعالیتی مفید با جهت‌دهی درست داشته باشید، می‌توانید برای انجام کارهای شگفت‌انگیز نیز آماده شوید، اما نباید وقتتان را هدر دهید. همواره به این فکر کنید که چطورباید قدم بعدی را بردارید .