زبان بدن زیباترین زن جهان
زبان بدن زیباترین زن
مجله مذاکره و زبان بدن
مازیار میر
زبان بدن زیباترین زن جهان
پیوسته این مهم یادمان باشد که زن زشت هرگز در جهان وجود ندارد.
تنها برخی از زنان هستند که نمی توانند خود را زیبا جلوه دهند.
جرج برنارد شاو
به روز رسانی اسفند ۱۳۸۹
دیروز خبری خواندم مبنی بر حراج فروش لباس مرلین مونرو زیباترین بازیگر زن
فیلمهای قدیمی هرچند مرگ مونرو در هاله ایی از ابهام قرار دارد اما باید او
را یکی از بهترینهای بازیگری با ارائه بهترین زبان بدن و تن گفت و همچنین با
استعداد ترین و در عین حال زیباترین بازیگران جهان نامید .زنی با قدرت اغواء
گری عجیب در تحریک و جلب توجه اقایان.بازیهای خیره کننده و استفاده
حداکثری از اندام و لوندی زنانه در این بازیگری معروف هالیودی به اوج خود
می رسد او هنر اغوا و اقناع هردو را دارد و این هنری نیست که بتوان به
سادگی به آن دست پیدا نمود.اما به راستی مرلین مونرو کیست؟یکم ژوئن
سال ۱۹۲۶ با نام «نورما جین مورتنسون»، در لس آنجلس بدنیا آمد، پدرش
بیش از تولد او خانواده را ترک کرده بود و مادرش در پی شکست در رابطه ای
غیراخلاقی به دلیل مشکلات روحی راهی تیمارستان شد و «نورما جین» از
همان زمان به پرورشگاه سپرده شد.«مونرو» در سن ۱۶ سالگی برای
رهایی از زندگی در پرورشگاه، مجبور می شود تا با کارگر یک کارخانه ازدواج
کند ولی تنها ۴ سال بعد با ورود به هالیوود، از همسرش جدا می شود و از
همان زمان نام خود را به «مرلین مونرو» تغییر می دهد.
او در اوج شهرت و در سن ۲۹ سالگی با «آرتور میلر»، نمایشنامه نویس
آمریکایی ازدواج می کند و از همان زمان به آیین یهودیت می پیوندد ولی این
ازدواج نیز تنها ۶ سال به طول می انجامد.یک سال بعد جسد «مونرو» در
خانه اش در کالیفرنیا پیدا می شود، علی رغم آنکه مرگ او در آنزمان مصرف
بیش از حد دارو های خواب آور اعلام شد ولی همواره این شبهه وجود
داشته است، که او توسط خانواده کندی های به قتل رسیده است، گفته
می شد که او با «جان.اف. کندی»، رییس جمهور آمریکا و برادرش «رابرت
کندی» روابط غیراخلاقی داشته و تهدیدی برای موقعیت سیاسی آنها به
شمار می رفته ولی این اتهام هیچگاه به اثبات نرسید.”هر چیزی که فکر می
کنید درباره ی این زن می دانید فراموش کنید.”این جمله ی “الیا کازان” است
که اول کتاب «مرلین مونرو، افسونگر» آمده. این کتاب را “اف. ایکس. فی.
نی” گردآوری کرده است و با وجود عکس های فراوان و با کیفیت از مونرو در
فیلمها و پشت صحنه ها، بخش هایی از زندگی مونرو را هم دربرگرفته
است. نویسنده با زیرکی در کنار صحبت کارگردان و بازیگرها درباره ی زیبایی
و فریبندگی مرلین مونرو نقل قول های او را هم آورده اند که از دیدگاه و
منطق مردها در مورد خودش چندان خوشحال نیست.
او در جایی گفته:من یک زن بازنده ام، مردها زیادی از من انتظار دارند، بخاطر
تصویری که از من ساخته شده است. برای همین مرلین مونرو سمبلی از
تنها چیزی ست که مردها از آن استقبال می کنند.شاید او هیچ وقت خودش
را با این موضوع وفق نداد که چطور ناگهان زندگی متفاوتی به دور از فقر و
تنهایی پیدا کرد و نتوانست درک کند چه اتفاقی درحال وقوع است که او را از
یک مدل به خواننده و بعد هم ملکه هنرپیشگان تبدیل می کند.ازدواج دوم او ب
ا یکی از معروف ترین بازیکنان بیس بال آمریکا ”جو دیماجیو” او را چندین
مرحله جلوتر برد. هر چند که پیش از این با پسر همسایه اش جیمز داگرتی
ازدواج کرده بود و اتفاقا جیمز به عنوان یک آدم معمولی در زندگی مرلین، تنها
کسی بود که باعث شد راه سینما برای او باز شودازدواج اول او با جیمز
طولی نکشید چون شوهرش به دلیل ادامه ی جنگ مجبور شد در کشتی
کار کند و مرلین مونرو هم که آن زمان نام واقعی خودش نورما جین بیکر را
داشت، در غیاب شوهرش در یک کارخانه مشغول به کار شد.همان زمان بود
که روزنامه های آمریکا برای تشویق زن هایی که در نبود مردان خود جای
خالی آنها را در کارخانه ها گرفته بودند، شروع به عکاسی و تهیه گزارش
کردند. عکاسی که به کارخانه ی محل کار مرلین در لس آنجلس رفته بود،
متوجه ی زیبایی خیره کننده ی او شد و عکس اش را به یک مجله ی پرتیراژ
داد و منتشر شد. انتشار این عکس سرنوشت مرلین را تغییر داد و مدیران
بنگاه های تبلیغاتی سراغ او رفتند تا در عکس های تبلیغ کالا مدل آنها شود.
در آن عکس چشمهای مونرو برق عجیبی دارد و هرچند یک تازه کار به
حساب می اید اما چشمها زنی ساده و سالم را نشان می دهد چیزی که
در هیچ عکس دیگری از او ندیدمدستمزدها آنقدر بالا بود که مرلین پذیرفت
عکسش روی جلد مجلاتی مثل پلی بوی هم در حالتی نیمه برهنه چاپ
شود. او بعدها گفت:گرسنه بودم و انتخاب دیگری نداشتم.
چیزی نگذشت که مورد توجه فیلمسازهای سینمایی هم قرار گرفت و با آ
گهی های تبلیغاتی تلویزیونی جلوی دوربین رفت.سال ۱۹۴۵، سالی که
جنگ تمام شد، شوهر مرلین به خانه برگشت، ولی با مرلین تازه ای روبه رو
شد و همان زمان بود که به آسانی از مرلین جدا شد.
او خیلی زود با فنون نمایش و بازیگری آشنا شد و در سال ۱۹۴۶ با کمپانی
تولید فیلم سینمایی «قرن بیست ویک» قرارداد امضا کرد و طولی نکشید که
با بازیکن محبوب بیسبال آمریکا ازدواج کرد. کمی بعد متوجه شد باید ا
ستودیو فیلمسازی خودش را دایر کند. بنابراین به نیویورک رفت و به شکل
مستقل شروع به تهیه فیلم کرد.
از شوهر دومش هم که جدا شد بیشتر به تولید فیلم و بازیگری در سینما
توجه کرد و فهمید باید به ضعف خودش در نوشتن فیلمنامه فائق شود.
طولی نکشید که پیشنهاد ازدواج «آرتور میلر» نمایشنامه نویس معروف را
پذیرفت و بخش مربوط به فیلمنامه نویسی کمپانی اش را به همسر سپرد. آ
رتور میلر بعد از پنج سال پذیرفت که از او جدا شود اما همچنان در مصاحبه
های مختلف به این سوال خبرنگاران همیشه جواب مثبت داد: «وقتی از او
جدا می شدید هنوز عاشق مرلین بودید؟».مرلین که به تنهایی زندگی
خودش را ادامه می داد و جوایز هنری را پشت سرهم درو می کرد، تجربه
بازیگری در فیلم های مختلف را با وجود انواع جنجالهای حاشیه ای، پشت
سر می گذاشت؛ ”همه چیز درباره ایو (جوزف ال منکیه ویچ)، جنگل آسفالت
(جان هیوستون)، چگونه می توان با یک میلیونر ازدواج کرد (ژان نگولسکو)، آ
قایان موطلائی ها را ترجیح می دهند (هاوارد هاوکس)، رودخانه بدون
بازگشت (اتو پره مینجر)، خارش هفت ساله (بیلی وایلدر)، بعضی ها داغشو
دوست دارند (بیلی وایلدر)، بیا عشق بورزیم (جورج کیوکر)، ناجورها (جان
هیوستون) و…” بعضی از معروف ترین فیلم هایی است که او بازی کرده
است.هرچند گفته می شد تعدادی از کارگردان ها از شیوه بازی او راضی
نیستند و معتقدند فقط زیبایی است که او را در دنیای سینما نگه داشته، اما
لی استراسبرگ بازیگر و کارگردان صحنه در مورد مرلین می گوید: ”او مثل ی
ک افسانه بود. در تمام روزهای بازیگری اش موفق شد اسطوره ای از زنی را
بسازد که از فقر آمده و با پسزمینه ای از فقر و بی کسی موفق شد به
عنوان سمبل زنانگی، جاودانه بماند.
مونرو در جایی گفته:یک بازیگر، ماشین نیست اما خیلی ها این را به تو می
قبولانند که باید ماشین باشی؛ یک ماشین پول ساز. با همه اینها من فقط
می خواستم فوق العاده باشم نه پولساز.
گفته می شد که مونرو جوان همیشه افسردگی شدید داشته و با اینکه
زندگی او روی پرده یک زندگی رؤیایی بود، که سینما آن را ساخته بود، اما در
دنیای واقعی مشکلات و تفاوت هایی داشت که مردم از مرلین مونرو
محبوبشان انتظار نداشتند.مرلین مونرو در جایی دیگر گفته است:«هالیوود
جایی ست که هزاران دلار به دختری می دهند تا طبق انتظارها نمایش داده
شود. هزاران دلار برای یک بوسه و پنجاه سنت برای روح آن دختر. من هزاران
دلار گرفته ام اما هنوز از پنجاه سنت خبری نیست»هنوز هم در آماری که در
مورد زیباترین و جذابترین زنان سینمای دنیا گرفته می شود، مرلین مونرو
نقش تعیین کننده ای دارد.نام او در فهرست صد ستاره جذاب سینما مجله ا
مپایر در سال ۱۹۹۵ به عنوان یکی از محبوب ترین ها ذکر شده و مجله پلی ب
وی از او به عنوان نخستین ستاره جذاب در قرن بیستم یاد می کند.
بجا است اگر بگوییم که زبان بدن مرلین مونرو خاص و مخصوص او است
مرلین مونرو استاد زبان بدن و شاید استاد استفاده از زبان بدن زنانه خویش ا
ست بدن نماییها و یا تن نمایی ها که امروز به عنوان یک درس در هالیود به
بازیگران زن داده می شود اما ارائه درس توسط شاگردان چیز دیگری است و پ
ذیرش ان توسط بیننده عام و خاص هم چیز دیگری است. ما درزبان بدن
مرلین مونرو بحق لایه های عشق هایی را میبینیم که او همیشه تمنای آنرا
داشته و هرگز به آن نمی رسد دختری که همیشه دچار روح و روانی پریشان
و عصیانگر و شاید هم خسته از دست همه کس و همه چیز است.
توصیفه می شود مطالب زیر را مطالعه فرمایید:
زبان بدن (تعابیر)
زبان بدن زنان
رازهای زبان بدن دکتر ظریف
زبان بدن فارسی