استیو جابز مردی برای تمام فصول
Steve Jobs Paradox of Leadership٬
این سلسله مقالات همه ماهه در ماهنامه آرامش به چاپ می رسد.
در این مقاله قصد دارم به یکی از خلاق ترین وبانفوذترین طراح صنعتی کل تاریخ شرکت اپل اشاره ای کنم٬ یکی از دست ساخته های او توانست تاریخچه رایانه های خانگی را نیز متحول نمود.جری مانوک (Jerry Manock)، طراح رایانه مک که به علت اختلاف با جابز پس از مدتی همکاری از شرکت اپل رفت. در این مقاله به تفسیر استیو جابز از زبان جری جری مانوک خواهم پرداخت. مانوک پس از برکناری جابز از سمت خود و جایگزینی جان اسکولی (John Sculley) اپل را ترک کرد. در این مقاله نگاهی خواهیم داشت به خاطرات این طراح برجسته از استیو جابز محبوب و دوست داشتنی .رایانه ای که جری مانوک طراحی کرد نقطه شروع در تاریخ رایانه های شخصی به حساب می آید. درواقع مدلی که امروزه به عنوان یکی از نمونه های کلاسیک در موزه هنر مدرن نیویورک جا خوش کرده است، همان طرحی است که برای اولین بار مانوک آنرا طراحی و ساخته است. او که به عنوان طراح به شرکت اپل پیوسته بود در طراحی Apple II و Apple III و Apple disk II نقش کلیدی را ایفا نمود. استیو جابز از نمونه های اولیه ای که مانوک برای مک طراحی کرد٬ بسیار خوشش آمد و دستور ساخت آن نمونه ها را داد. مانوک همیشه عقیده دارد جابز نیازمند تعامل بود، اما آنقدر آن روزها جوان و کم تجربه و مغرور بود که نمی توانست نیازهای تعاملی و ارتباطی خود با دیگران را به خوبی رفع و رجوع کند. به همین خاطر یکی دو روز طول می کشید تا او را آماده کنیم، دوباره بعد از چند روز به دفترش باز می گشتم و می گفتم: (بالاخره کی می شه که اینها رو خودت بدونی، نمی دونم چطوری این چیزها رو بهت بگم، اما راستش به همین خاطره که اینجام.) آنگاه او نگاهی بالا می انداخت و پاسخ می داد: (خب، خیلی خوبه. کارت واقعاً عالیه، همینطور ادامه بده) مانوک می گوید استیو همیشه می گفت: (مشغول فکر کردن به این موضوع بودم که با شغلی که دارم باید رئیس هیئت مدیره دو یا سه شرکت بزرگ و چند ملیتی باشم) این زمانی بود که اپل به تازگی فعالیت خود را آغاز کرده و هیچ خبری هم از شرکت هایی چون Next و یا Pixar نبود شاید این تفکر بعدها باعث شد آن شرکتها شکل بگیرد. مانوک می گوید : من و تمام تیم همکاران ان روزها هرگز خاطرات آن روزها را از یاد نخواهیم برد دقیقا به یاد دارم که در ردیف ۴ تالار نشسته بودیم کارکنان شرکتهای گوناگون به روی سن می آمدند و درباره کسب و کار خود سخنرانی می کردند.در پایان مراسم استیوجابز نگاهی به همه ما کرد و در پایان مراسم رو به حاضرین نمود و از من و همه تیم تشکر ویژه ای نمود. و در ادامه از تلاشهای بی وقفه گروه تقدیر و تشکر ویژه ایی نمود این رفتار استیو بقدری روی حاضرین اثر گذاشت که همه به احترام ما از روی صندلیهای خودشان برخواسته و به شدت کف زدند هر چند این رفتار مرا سخت متعجب کرده بود اما باعث شد که هرگز آن روز بزرگ را فراموش نکنم و این کار استیو کل تیم را سخت هیجان زده و در عین حال خجالت زده نمود
اما استیو کمی بعد یک روز وقتی از ناهار بر می گشتم وقتی به او گفتم که تو فقط و فقط ۱,۸۰۰ دلار برای طراحی Apple II به من دادی، در حالی که این رایانه بیش از آنچه که انتظار می رفت محبوب شد، حقیقتاً فکر می کنم که باید بخشی از حق امتیاز آنرا به من بدهی. در ذهنم بود که به ازای هر فروش مبلغ یک دلار طلب کنم چرا که ۱,۸۰۰ دلار پول دندان گیری نبود. جابز همیشه صراحت لهجه، سریع الانتقال و حاضر جواب بود. او با همان لحن همیشگی اش رو به من کرد و گفت:
(تو خیلی خوبی، اما اگر می دونستی که ما قصد داشتیم چقدر از این دستگاهها رو تو دو یا سه سال آینده بفروشیم……راستش تو به آن خوبی که باید باشی نیستی…) جالب است بدانید من به استیو پیشنهاد کردم باید حتما از محصولات خودمان استفاده کنی و استیو خونسردانه بمن می گفت ممنونم….
اپل شرکتی ۶۰۰ میلیارد دلاری با شمار کمی محصول است. پنج دسته‌ی اصلی محصول در این کمپانی وجود دارد که عبارتند از کامپیوترها، تبلت‌ها، تلفن‌های همراه هوشمند، پخش کننده‌های موسیقی و ساعت هوشمند. تمامی این محصولات در کمتر از ۳۰ خط تولید مختلف ساخته می‌شوند. جابز معتقد بود که تمرکز به معنای نه گفتن است. اپل همیشه این توانایی را داشته است تا به بازارهای جدید وارد شود، اما به جای این کار، مدیران اپل تصمیم گرفته‌اند که روی حوزه‌های کاری کنونی خود تمرکز کرده و بهترین باشند.
مانوک خاطره دیگری از استیو بیان میکند : حدود ۱۰,۰۰۰ نفر از دوستان نزدیکش را استیو برای جشن معرفی Apple III به دیزنی لند دعوت کرده بود و بسیار برای این امر هزینه نمود و متاسفانه کامپیوتر کذایی با یک اشکال ممتد شروع به کار کرد و صفحه نمایش خاموش و روشن می شد. همه مرا بخاطر مدیریت بدی که بر دمای داخلی سیستم داشتم ملامت می کردند تا اینکه نهایتاً فهمیدیم مشکل از مدار الکتریکی مربوطه است. این آخرین نمونه بود که به صورت دستی مونتاژ می شد و بعد از آن اپل از سیستم های مکانیزه و رباتی برای مونتاژ قطعات کامپیوترهایش سود برد . چند روز بعد استیو مرا به دفتر خود خواند و من فکر می کردم به خاطر همه مشکلات آن شب، اخراج خواهم شد. در عوض، جابز گفت: (این مشکل بزرگی بود، واقعاً ناراحتم که این اتفاق افتاد، اما به هیچ وجه قصد ندارم اخراجت کنم. به نظرم بهتر است به جف راسکین (Jef Raskin) و تیم مکینتاش بروی) این اولین و آخرین بار بود که داشتم واقعا اخراج می شدم….. ادامه دارد
دکتر مازیار میر مشاور و تحلیلگر
مطالعات بیشتر:
جابز JOBS
دوره روانشناسی فروش و بازاریابی با گرایش زبان بدن و تحلیل مستند استیو جابز
مذاکره به شیوه استیو جابز قسمت دوم
تحلیل تخصصی زبان بدن هیلاری کلینتون و دونالدترامپ
