زبان بدن ایرانی و اسلامی

زبان بدن ایرانی و اسلامی

زبان بدن ایرانی

زبان بدن

 

دکترمازیارمیر منتقد و پژوهشگر

بازدید ها: 90,151

زبان بدن ایرانی و یا اسلامی

بعنوان یک محقق و پژوهشگر در عرصه ارتباطات غیرکلامی و مخصوصا زبان بدن سالها است به این موضوع می پردازم که ما باید زبان

بدن اختصاصی خود را بدانیم و در مورد ان یک سلسله ساز و کار مناسبی داشته و در نهایت به تدوین آن بپردازیم.

 

. این مقاله کوتاه که خلاصه ای است از کارگاه های مختلف زبان بدن ایرانی و اسلامی طی دو دهه 80 و 90 شمسی و تجربیات زی

قیمتی که طی این دو دهه از اساتید بزرگ دانشگاه و مدیران عالی رتبه کشوری و لشگری

برای رسیدن به اخلاق اسلامی باید زبان بدن ایرانی و اسلامی را به درستی آموزش دید .

اما اخلاق اسلامی چیست؟ شخصا اخلاق اسلامی را به بخشهایی از آموزه‌های دین اسلام تلقی می کنم که از فضایل و رذایل اعمال نسل بشر سخن می‌گوید. اخلاق اسلامی سه بخش اصلی دارد:

  1. رابطه با خدا: اعمال و رفتاری که انسانها باید در برابر خدا بکند، مانند نماز و روزه و دعا و….
  2. رابطه با مردم: برخورد فرد و رفتارهایش با ملت و دیگر اعضای جامعه، مانند رفتار نقش‌های خانواده و دوستی. عموماً منظور از اخلاق اسلامی بیشتر روی این بخش استوار است.
  3. رابطه با خود: چارچوب برخورد انسان با خودش یعنی موارد ناصحیح را در درونش تغییر دهد، مانند حسد (رشک) و چگونگی غذا خوردن و….

پس باید برای رسیدن به اخلاق اسلامی از زبان بدن اسلامی هم بهره مند شویم.

ابتدا باید به معنا و مفهوم زبان بدن نگاهی تازه داشته باشیم . زبان بدن یا تن گفت یا تن گفتار به معناي عبور از کلام و ايجاد ارتباط از طريق

عناصر غيرکلامي است که با توجه به سن جنس قد و موفقیت جغرافیایی و یا اجتماعی می تواند تغییر نماید. اين زبان مجموعه بسیار

گسترده ای از رفتارها و پديده هاي اشار ه ای و حرکتي و غیر حرکتی را و حتی ژست سخن گفتن بدون کلام را هم شامل مي گردد و در

سياست و در بازاریابی و فروش ، به طور مستقيم يا غيرمستقيم کاربرد گسترده ای دارد. برای مثال يک فعال اقتصادی و یا سياسی مي

تواند نقش و نيت واقعي خود را در پس واژه ها و جمله ها پنهان کند، اما هرگز قادر به نهان داشتن زبان بدن نيست. از اين رو، با

تحليل حرکات و اشارات بدني مدیران و فعالان اقتصادی و یا سياست مداران مي توانند به مکنونات ذهني، فکري و اهداف آنها پي

برد. مصاديق زبان بدن را به عنوان يکي از ابزارهاي ارتباط غيرکلامي در تاريخ بيهقي مي توان به چهار دسته تقسيم کرد: 1) حرکات و

حالات چهره. 2) اشارات و حالات سر و تن. 3) حرکات و اشارات دست. 4) ساير رفتارهاي حرکتي. حالات چهره، نمودار مهارت يک

سياست مدار در مقوله هايي نظير خويشتنداري، تمايل به ايجاد ارتباط و بي اعتنايي است و بر مفاهيمي چون تاييد، تکذيب، تاسف،

تمسخر و ظاهرسازي دلالت مي نمايد، همان گونه که حرکات دست مي تواند دال بر احترام، پيمان، وفاداري يا قتل و دستگيري باشد.

نکته مهم اينکه بسياري از موضوعاتي را که امکان طرح آنها در ارتباط کلامي وجود ندارد، يا به مصلحت نيست، مي توان با زبان بدن

مطرح کرد. باري، زبان بدن را بايد يکي از انواع فرازبان دانست که اگرچه پيامش به نافذترين شکل انتقال مي يابد، اما هيچ گونه رد و

نشان قابل استنادي به جا نمي گذارد و به همين دليل، در حوزه سياست بسياري از ناگفتني ها را با زبان بدن مي گويند

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *