رهبری موقعیتی رهبری به شیوه هزاره سوم
رهبری موقعیتی رهبری به شیوه هزاره سوم
رهبری موقعیتی رهبری به شیوه هزاره سوم
رهبری موقعیتی رهبری به شیوه هزاره سوم
رهبری موقعیتی
مدل رهبری موقعیتی یا نظریه رهبری موقعیتی یکی از نظریههای رهبری است که توسط پاول هرسی، استاد دانشگاه هاروراد و نویسنده
کتاب رهبر موقعیتی و نیز کن بلانچارد، مربی رهبری و نویسنده کتاب مدیر یک دقیقهای تدوین شدهاست.
این دو نفر در هنگام کار برای نگارش ویرایش نخست از کتاب مدیریت رفتار سازمانی به این نظریه دست یافتند. این نظریه ابتدا با عنوان نظریه چرخه
حیات رهبری ارائه شد. در طی اواسط دهه ۱۹۷۰، نظریه چرخه حیات رهبری به نظریه رهبری موقعیتی تغییر نام داد….
لطفا مقاله کارگاه آموزشی رفتار سازمانی برای مدیران غیر منابع انسانی را مطالعه فرمایید.
در اواخر سالهای دهه ۱۹۷۰ و اوایل دهه ۱۹۸۰، هر یک از این دو نویسنده، مدلی ویژه خود را بر اساس نظریه رهبری موقعیتی تدوین کردند. به این ترتیب مدل پاول
هرسی مدل رهبری موقعیتی و مدل بلانچارد و همکارانش نیز مدل رهبری موقعیتی دو نام گرفت
نظریه رهبری موقعیتی بر این اصل استوار است که چیزی به عنوان «بهترین» سبک رهبری اساسا وجود خارجی ندارد . رهبری مؤثر به تکلیف مورد نظر بستگی دارد و موفقترین رهبران آنهایی هستند که میتوانند سبک رهبری خود را با میزان بلوغ (ظرفیت تعیین اهدافی بزرگ ولی دست یافتنی، اشتیاق و توانایی برای پذیرش مسئولیت انجام تکلیف و نیز آموزشها و/یا تجربیات مرتبط فرد یا گروه برای انجام یک کار) فرد یا گروهی که قرار است تحت رهبری یا تأثیر او قرار گیرند سازگار و هماهنگ سازد. رهبری مؤثر نه تنها به فرد یا گروهی که تحت فرمان رهبر قرار دارند بستگی دارد، بلکه به خود تکلیف و کاری که قرار است به انجام برسد هم وابسته است.[۴]
مدل رهبری موقعیتی هرسی- بلانچارد بر دو اصل بنیادین یعنی سبک رهبری و میزان بلوغ فرد یا گروه استوار است.
لطفا فیلم مشارکت در مدیریت ورهبری در آپارات https://www.aparat.com/v/EJFHh مشاهده فرمایید.
سبکهای رهبری
مدل رهبری موقعیتی دربردارنده چهار سبک مختلف رهبری است که به تکلیفی که از سوی رهبر به پیرو اختصاص مییابد و نیز نوع رفتار رهبر با
پیرو بستگی دارد. چهار سبک رهبری مورد استفاده در مدل رهبری موقعیتی به ترتیب S1 تا S4 نام دارند.
- سبک اول (S1): دستوری (آمرانه) – در این سبک، رابطهای یک طرفه بین رهبر و پیرو صورت میگیرد. در این حالت، رهبر به تشریح نقشهای فرد یا گروه پرداخته و جزئیاتی نظیر نحوه انجام تکلیف، زمان و مکان آن را تعیین میکند.
- سبک دوم (S2) تشویقی (استدلالی) – در این سبک باز هم رهبر مسیر انجام تکلیف را مشخص میکند. با این وجود رابطهای دوسویه بین رهبر و پیرو ایجاد میشود و حمایت اجتماعی و احساسی از پیرو میشود و همین سبب میشود که فرد یا گروه پیرو تحت تأثیر قرار گرفته و فرایند اجرای تکلیف را قبول کند.
- سبک سوم (S3): مشارکتی – در این سبک، تصمیمگیری در مورد جنبههای مختلف انجام تکلیف به صورت مشترک به انجام میرسد و رهبر به صورت محدود، نحوه اجرای تکالیف را تعیین میکند و در عین حال، رابطهای قوی با پیرو خواهد داشت.
- سبک جهارم (S4): تفویض اختیار – در این سبک هم رهبر در تصمیمگیری مشارکت دارد. با این وجود فرایند و مسئولیت اجرای تکالیف به صورت کامل به فرد یا گرو پیرو سپرده میشود. در این صورت، رهبر به پایش روند اجرای امور میپردازد.[۶][۷]
باید دقت داشت که هیچیک از این سبکها برای همه رهبران و در همه زمانها مناسب نیستند. رهبران مؤثر باید انعطافپذیر باشند و سبک رهبری
خود را با موقعیت سازگار کنند.
سبک های رهبری بلانچارد
بعدها، بلانچارد مدل اولیهی هرسی-بلانچارد را گسترش داد. او در مدل خود بر تأثیرگذاری سطح مهارت و تواناییهای پیروان بر سبکی که رهبران باید
در پیش بگیرند تأکید داشت. بلانچارد همچنین ۴ سبک یادگیری را به شرح زیر توصیف نمود.
- سبک دستوری: سبک دستوری به معنای دستور دادن و انتظار اطاعت داشتن است اما هیچگونه راهنمایی و مساعدتی وجود ندارد.
- سبک مربیگری: در این سبک فرمانهای زیادی صادر میشود اما رهبران رفتاری حمایتکننده در پیش میگیرند.
- سبک حمایتی: در این سبک، کمک زیادی به پیروان میشود اما دستورات زیادی در کار نیست.
- سبک تفویضی: در این سبک هدایت و پشتیبانی چندانی از سوی رهبر اِعمال نمیشود.
ادامه دارد ….