تفکر استقرایی در بازاریابی و فروش
تفکر استقرایی در بازاریابی
تفکر استقرایی در بازار
بعنوان یک مدرس و مشاور کسب و کار باید بگویم برای درک هر مطلبی ابتدا بهتر است اول مفاهیم پایه را خوب واکاوی کنیم . مازیار میر یک تعبیر
دست ساز خاص خود دارد که عبارت است از اینکه تکر را مدلی از احیای جستجوگری پیشرفته و تلاش همه جانبه ذهنی برای حل مجهولات را تفکر
می گویند.
تعاریف دیگر
«اندیشیدن سازمان دادن و تجدید سازمان در یادگیری گذشته جهت استفاده در موقعیت فعلی است.
«اندیشیدن فرایندی رمزی و درونی است که منجر به یک حوزه شناختی میگردد که نظام شناختی شخص متفکر را تغییر میدهد.
«اندیشیدن فرایندی است که از طریق آن یک بازنمایی ذهنی جدید به وسیله تبدیل اطلاعات و تعامل بین خصوصیات ذهنی، قضاوت، انتزاع، استدلال
و حل مسئله ایجاد میگردد.
اندیشه و تفکر عبارتست از؛ آغاز یک فرایند و فعالیت ذهنی جهت طرح سؤال و پرسش، بررسی و تحلیل داد ههای مفروض، تعریف راهکار ملزوم
جهت نیل به مقصود استگستقرا به معنی در كنار هم چیدن جزها، برای خلق یا شناخت یك كل است.
هیلدا تابا((Hilda taba ،ارائه دهنده این الگو معتقد است:
* تفكر را میتوان آموخت.
* تفكر درگیر شدن فعالیت فرد و مطالب است.
* جریان تفكر در توالی قانونمندی نضج می گیرد.
طبق نظریه هیلداتابا، الگوی تفكر استقرایی دارای سه مرحله اساسی است:
الف- تكوین مفهوم
این شیوه دارای مراحلی است كه به وسیلهی آن معلم، دانشآموزان را به پایینترین سطح تفكر یعنی تعیین و برشماری اجزاء مرتبط با یك موضوع یا
مسأله، گروه بندی این اجزاء در طبقاتی كه اعضای آن خصوصیات مشتركی داشته باشند و عنوان سازی برای طبقات، هدایت میكند. هیلداتابا ،
برای كشانیدن دانشآموزان به انجام هر یك از این فعالیتها دست به ابداع رفتارهای آموزشی به صورت، دادن تكالیف میزند.
*گام اول:
فهرست گیری
*گام دوم:
گروه بندی
*گام سوم
عنوان دهی
ب- تفسیر مطالب
*گام اول
تعیین جنبههای شاخص
*گام دوم
كشف روابط
*گام سوم
استنباط كردن
ج- كاربرد اصول
*گام اول
پیشگویی نتایج
*گام دوم
توضیح پیشگوییها
*گام سوم
تصدیق پیشگوییها
در هر سه شیوه جوی از فعالیت دانشآموزان بر كلاس حاكم است. معلم آغاز كنندهی تمام گامهاست و فعالیتها از قبل طراحی شده است. بنابراین
برای رسیدن به هدف، معلم در نقش كنترل كننده و ناظر با رفتاری همكارانه ظاهر میشود و نحوهی پردازش اطلاعات توسط دانشآموزان را با
بیان پرسشهای مناسب فراخوان كنترل میكند. وظیفهی اصلی معلم درك آمادگی شاگرد برای كسب تجربه، فعالیتهای شناختی جدید،
درونسازی و مورد استفاده قرار دادن تجارب به دست آورده در موقعیت جدید است.
مهمترین كاربرد این الگو بهبود ظرفیت تفكر و هدایت دانشآموزان به كسب و پرورش اطلاعات در ذهن است. از این الگو میتوان در تعداد بسیاری از
برنامههای درسی در كلاسها و دورههای مختلف استفاده كرد. در شیوهی سوم (كاربرد اصول) معلم با بیان مطالب و تكالیف جدید، در واقع مهارت
استفاده از آموختههای قبلی در موقعیت جدید را پرورش میدهد (تعمیم) كه این یك تلاش عمدی برای افزایش تفكّر محسوب میشود. پس میتوان
گفت جریانات استقرایی شامل خلاقیّت در پردازش اطلاعات و نیز استفادهی همگرا از اطلاعات در حل مسائل است.
الگوی تفكر استقرایی باعث میشود دانشآموزان اطلاعات را گرد آورند. به دقت مورد بررسی قرار دهند، به عبارتی قدرت تمییز خود را بالا ببرند،
سپس به شكل مفاهیم درآورند و دستورزی با آن مفاهیم را یاد بگیرند.
دانشآموزان با استفادهی منظم از این شیوه توانایی كارآمدتری در تكوین مفاهیم را مییابند و بر چشماندازهای خود در نگرش به اطلاعات میافزایند.
از راه مسئول ساختن گروهی از دانشآموزان در فعالیت استقرایی میتوان منابع كثیری از مطالب را به آنان آموزش داد. آنها بررسی مطالب از جهات
مختلف را یاد میگیرند و در تمام جنبههای اشیا و حوادث موشكافی میكنند.
هر فعالیت آشكاری كه توسط شیوه تدریس فرا خوانده شود بازتابی از عملیات ذهنی ناآشكاری است كه در مغز و ساخت شناختی دانش آموز ایجاد
می گردد و منجر به توسعه ،نظم در اندیشیدن و قانونمندی جریان تفكر می گردد. جدول زیر نمایه ای از فعالیت های آشكار و عملیات ذهنی
ناآشكاری است كه با پرسش های ویژه، فراخوانی می شود و فعالیت فراگیر را در شكل دهی به جریان تفكر موجب می گردد.
فعالیت آشكار
عملیات ذهنی ناآشكار
پرسش های فراخوان
1- برشماری،فهرست گیری
تمییز(تعیین موارد مجزا)
چه دیدید؟شنیدید؟یا توجه كردید؟
2- گروه بندی،طبقه بندی
تعیین ویژگی های مشترك،انتزاعی كردن
چه چیزهایی به هم تعلق دارند؟طبق چه معیارهایی؟
3- عنوان،طبقه بندی
تعیین نظم سلسله مراتبی،تكوین مفهوم
این گروه ها را چه می نامید؟چه چیز به چه چیز تعلق دارد؟
.
كاربرداصول
تصدیق پیشگویی
پشتیبانی پیشگویی
پیشگویی نتایج
استنباط كردن
كشف روابط
تعیین جنبههای شاخص
عنوان دهی
گروه بندی
فهرست نویسی
تفسیرمطالب
تكوین مفهوم
استقرا از این نظر حائزاهمیت است كه ما را با فرامینی كه حاكم بر خلقت وآفرینش است آشنا می سازد وراه و روش خلق وانشا را پیش روی ما قرار
می دهد و به ما می آموزد كه با در اختیارداشتن اجزایی معدود بتوانیم به خلق پدیده های كلی وجدید نائل شویم كه مولود ما هستند.
طرح درس:
در این جا نوشتن طرح درسی ویژه لازم به نظر میرسد :
این طرح درس باید به صورت فعال محور تنظیم گردد، نگرش باید سیستمی بوده ، بین اهداف ، روش و شیوه ارزشیابی ارتباط سیستمی به وجود آید.
بر اساس این نگرش اهداف، روش هاوشیوه ارزشیابی در امتداد هم نیستند بلكه ارتباط كاملی با همدیگر دارند.
هدف پایانی:
اهداف پایانی بیشتر معطوف به ایجاد یك قابلیت و توانایی دردانش آموزخواهند بودوحصول اطمینان ازانتقال صرف دانش، در نزد دانش آموزان اهمیت
كمتری دارد.هدف های پایانی در روش تدریس استقرایی سعی دارند به این پرسش پاسخ دهند كه \”چرا علوم باید به فراگیر یاد داده شوند؟\”
به بیان دیگر آموزش یك مفهوم علمی ،چه تاثیری بر فراگیر خواهد داشت؟ و چه توانایی و مهارتی را در او ایجاد خواهد كرد؟
هدف های پایانی در الگوی استقرایی، درزمینه تكوین مفهوم، در رده های زیر طبقه بندی می شوند:
1- توانایی در مشاهده كردن:
الف- جمع آوری داده ها از طریق استفاده از حواس
ب- تدوین گفتارهایی در باره ی مشاهدات به صورت كیفی و كمی
2- مقایسه كردن:
توانایی تشخیص و توصیف شباهت ها و تفاوت های بین اجسام،رویدادها و مكانها (تشخیص)
3- توانایی در شناسایی :
الف- نام بردن اجسام ،رویداد ها ومكان ها(تمییز)
ب- انتخاب شی،رویداد،مكان یا ترتیب مورد نظراز بین انواع متعددآن
ج- ساختن روشی برای اندازه گیری خواص اشیا
4- توانایی در طبقه بندی :
الف- تشكیل دادن گروهها یا دسته هایی بر اساس یك یاچند ویژگی مشهود مشترك
ب- ساختن نموداری ازجدول داده ها
5 – توانایی در مفهوم سازی:
الف- ایجاد عناوینی جدید برای طبقه ای از محرك های دارای ویژگی های مشترك
ب- تعریف یك یا چند شی ورویداد بر اساس روابط بین آنها
6- توانایی در تدوین قواعد و اصول:
الف- كشف قواعدی كه اشیا و یا امور بر طبق آن طبقه بندی می شوند
ب- تعمیم دادن رابطه ای كلی میان مفاهیم
ج – بیان رابطه ی میان دو یا چند مفهوم
7- توانایی در استنباط :
الف- انجام دادن داوری انتزاعی بر اساس مجموعه ای ازمشاهدات ومقایسه ها
ب- تعبیرجدولی ازداده ها
هدف آموزشی:
به منظورتحقق اهداف پایانی لازم است تدابیر آموزشی مورد نیاز اندیشیده شود. این تدابیر آموزشی به صورت سر فصلهای آموزشی تهیه شده ودر
سطح جزئی با عنوان درس معین شده اند0 هدف آموزشی همان عنوان آموزشی است كه قرار است به دانش آموزان ارائه شود تا با ایجاد تغییراتی
در آنها هدف های پایانی محقق گردد0معلمان هدف های آموزشی خود را با توجه به فعالیت های دانش اموزان بیان می كنندو یا قابلیتی كه در نزد
آنان ایجاد خواهد شد تنظیم می كند.
هدف رفتاری:
آنچه انتظار میرود دانش آموز در كلاس انجام دهد یا قابلیت انجام آن را داشته باشد با عنوان هدف رفتاری مشخص می گردد.هدف رفتاری در حقیقت
فعل و عملی است كه پس از تدریس از دانش اموز سر می زند تا معلم متوجه شود كه به هدف پایانی مورد نظر رسیده است یا نه.
هدف های رفتاری هر چند به صورت اهدافی قابل پیش بینی تهیه می گردند اما لازم است در طرح هدف رفتاری فعل و عمل مورد نظر به صورت افعال
قابل اندازه گیری و سنجش تعیین گردند تا امكان عینیت و ارزیابی پیدا كند.
ارزشیابی:
عبارت است از سنجش عملكرد یاد گیرندگان و مقایسه نتایج حاصل با هدف های پایانی ازپیش تعیین شده به منظورتصمیم گیری در این باره كه آیا
فعالیت های آموزشی معلم و كوشش های یادگیری دانش آموزان به بازده مطلوب انجامیده است یا نه؟
دراین الگو، روش ارزشیابی ویژه ای باید طراحی گردد كه به جای سنجش میزان دانش انتقال یافته بتواند قابلیت مورد انتظار را كه مربوط به توانایی
دراندیشیدن است اندازه گیری كند.
*لازم به تذكر می باشد ،چون قرار نیست فیلمی از موقعیت كلاس ارسال شود، بنابراین مراحل تدریس باید به صورت سناریو( فیملنامه) نوشته شود ،
لطفا برای اگاهی بیشتر به طرح درس نمونه مراجعه نمایید.
*یادآوری این نكته ضروری است در مواردیكه اسامی،لاتین بوده وتداعی آن ها برای دانش آموزان سخت است، معلم باید ابتدا این اسامی را در كلاس
مطرح كند تا فراگیران با آن ها کاملا آشنا شوند .